به نظر شما فسادها در حوزه اقتصادی محصول خلأ قانونی است یا مدیران مفسد؟
انقلاب جمهوری اسلامی یک انقلاب مبتنی بر فداکاری و ایثار بود. مدیرانی مانند شهید رجایی و دیگران نمونه بارز این فداکاری بودند. در تمام ارکان جنگ آنچه ملاک فرماندهان بود ایثار و فداکاری بود. مدیران در صف اول خدمت و فداکاری بودند و نسبت فرماندهان شهید در جبههها گواه این مدعاست. این موضوع در دنیا کمتر معمول است که فرماندهان خودشان در خط مقدم باشند؛ زیرا ساختار هرمی در جنگها اینطور است که فرمانده در رأس هرم قرار میگیرد و قاعده را به مبارزه با دشمن میفرستد. ولی ما در این هرم برعکس عمل کردیم و شهدایی مانند باکری، کاوه، بروجردی، جهانآرا و... در خط مقدم بودند. متأسفانه میتوان گفت تا قبل از روی کار آمدن آقای احمدینژاد این شرایط وجود داشت. ما با فساد و اختلاس ناآشنا و بیگانه بودیم. البته یک پرونده 23 میلیارد تومانی مربوط به آقای مرتضی رفیقدوست و فاضل خداداد بود که اولین پرونده فساد اقتصادی بود و بازتاب زیادی داشت. در دوره آقای احمدینژاد معاون اول رئیسجمهور و برخی وزرا وارد فسادها اداری، سیاسی و اقتصادی شدند. بعدازآن برخی استانداران نیز متأسفانه آلوده شدند. تا قبل از آن وزیر، معاونان وزرا، معاونان رئیسجمهور، نمایندگان مجلس درگیر فساد نبودند. البته اگر بود اندک بود و نه چشمگیر. واقعیت این بود که فساد کلان اقتصادی وجود نداشت؛ اما پرسش این است که چرا امروز جامعه درگیر فساد شده است؟ دراینارتباط دو یا سه دلیل عمده وجود دارد. اول اینکه مدیران ساختار کشور ما حزبی نیستند و بیشتر بر اساس شناخت شخصی، رفاقتی و ... انتخاب میشوند. وقتی اقتصاد بزرگ میشود و از حالت 5 میلیارد دلاری سالهای جنگ تبدیل به یک اقتصاد چند صد میلیارد دلاری تبدیل میشود، رانت شکل میگیرد و بخش خصوصی تضعیف میشود. تسهیلات بانکهای خصوصی و امضاهای طلایی باعث ایجاد حلقه فساد اقتصادی شده و میشود. در چنین شرایطی دستگاههای نظارتی و مراقبتی هم ممکن است خودشان گرفتار این روابط پیچیده و مبهم شوند. در زمان مرحوم هاشمی فقط وزارت اطلاعات به بخش اقتصادی ورود کرد، اما در دوره آقای خاتمی ایشان ورود دستگاههای امنیتی را به مسائل اقتصادی منع کردند. متأسفانه بعدها نیروهای نظامی که باید جزو نیروهای مراقبتی باشند خودشان به ایجاد بانک، صندوق، بیمه، فروش ملک و ... ورود کردند. قوه قضاییه نیز که باید بهصورت دیدهبان عمل کند در دوره احمدینژاد یک رویکرد منفعلانه داشت و در برخی پروندهها مانند مالباختگان در مشهد خوب عمل نکرد. گفته شده که در شهرداری تهران حدود 800 گزارش به بازرسی کل کشور داده است. پرسش این است که این گزارشها چه شده است؟ آیا نباید رسیدگی و نتیجه شکایتها اعلام میشد؟ بازرسی کل کشور درباره پرونده املاک نجومی گزارش داد، اما سرانجام منع تعقیب صادر شد. بازرس کل کشور بعد از مدت تعیین شده نسبت به منع تعقیب اعتراض میکند و موضوع رها میشود و مشخص نمیشود سرنوشت این پرونده بزرگ به کجا میرسد. به نظر میرسد در برخورد با فساد یک استاندار دوگانه وجود دارد. مثلاً اگر در شهرداری تهران آقای کرباسچی باشد شما میبینید با چه شور و هیجانی به تخلفات رسیدگی میشود، اما اگر غیرازآن باشد واکنش منفعلانه میشود. به همین دلیل لازم است مبارزه با فساد شکل بگیرد و نه مبارزه با مفسد که اگر این جناح و آن جناح رفت و کسانی وساطت کردند پرونده مختومه نشود. در تمام دنیا برای مبارزه با فساد رسانههای آزاد و سوت زنها را موردحمایت قرار میدهند؛ اما متأسفانه در کشور ما اینگونه نیست. سوت زنها بعضاً مورد مواخذه هم قرار میگیرند. گاهی وقتها جای متهمان و سوتهای نیز تغییر میکند. اگر دادگستری مستقل باشد و رسانهها آزادانه فسادها را افشا کنند فساد ریشهکن میشود.
چرا برخی فسادها که ابعاد اقتصادی دارند، بعضاً به یک موضوع سیاسی تبدیل میشوند؟
علت همانطور که گفتم عدمحمایت از سوت زنها و رسانههای افشا کننده فساد است. پرسش این است که چرا در برخی پروندهها انقدر زمان صرف میشود؟ تا امروز دو تحقیق و تفحص از شهرداری تهران انجام شده است، الان اگر از رئیس قوه سؤال شود پاسخ روشنی دریافت نمیشود. این پروندهها طبق قانون باید خارج از نوبت مورد رسیدگی قرار گیرد. افکار عمومی سؤال میکند که چرا در کشور اختلاس وجود دارد؟ این مسئله مهمی است که باید پاسخ افکار عمومی را بهدرستی و با شفافیت داده شود. افکار عمومی خواهان اجرای بدون تبعیض قانون است. بابک زنجانی 2 میلیارد دلار منابع این کشور را برده و هنوز تکلیف این پرونده روشن نشده است.
فسادهای کلان اقتصادی چه تبعاتی برای جامعه دارد؟
فسادها آثار اجتماعی فراوانی دارند. در کشوری که 30 میلیون جمعیت زیر خط فقر وجود دارد، مردم تاب شنیدن چنین اخباری را ندارند. در شرایطی که جوانان یک کشور با مشکلات اولیه خود یعنی اشتغال، مسکن و هزینههای اولیه زندگی مواجه هستند، شنیدن چنین اخباری روی به افزایش بزه اجتماعی تأثیر فراوان دارد.