سال‌ها نگران وقوع کشانده شدن ایران به جنگی بوده‌ام که طی نوشته‌ها و مصاحبه‌های مکرر احتمال وقوع آن را جدی انگاشته بودم، اما بیم از خسارات جانی و مالی موجب می‌شد به دوراندیشی سیاستگذاران که اشراف بیشتری به مخاطرات جنگ دارند، دلگرم باشم و گمان می‌کردم شاید با مذاکره بتوان از وقوع چنان مصیبتی پیش‌گیری کرد. شاید به دلیل خصوصیات شخصی با وجود دلگرمی از قدرت‌نمایی‌های نظامیان درباره اتکا به تجهیزات داخلی بازدارنده و توانمندی‌های دشمن‌کوب نگران واکنش بودم. همواره هشدار می‌دادم که دشمن کیسه بکس نیست و هر زدنی خوردنی دارد و همواره در اندیشه خسارات جانی و مالی متقابلی بودم و هستم که مبادا به ملت ایران وارد شود.