در این دوره از انتخابات با یک نامزد از جناح اصلاحطلب و پنج نامزد از طیف محافظه کار روبهرو هستیم. به جز یک نفر بقیه نامزدها بر سیاست خارجی دشمن محور تاکید دارند. شاید جزئیات این سیاست را به زبان نیاورند ولی آنچه این گروه پیشنهاد میکند پارادایم "دشمن محوری" است که به توسعه ختم نمیشود.
در مقابل اصلاحطلبان پارادایم دوست محوری را پیشنهاد میکنند تا به جای اینکه با دیگر کشورها دشمن باشیم به دوستی با آن ها، قوی کردن اقتصاد و زیر ساخت های کشور، برای ریل گذاری توسعه کشور و جلب رضایت مردم بیاندیشیم. این گروه میخواهند مردم متوجه شوند که از سیاست خارجی سود میبرند و سپس اگر نیاز بود پارادایم دیگری را انتخاب کنیم.
در دولت سیزدهم، نه نگاه به شرق جواب داد، نه زمستان سرد اروپا را فراگرفت، نه اقتصاد آمریکا فروپاشید و نه اسرائیل نابود شد. سیاست نگاه به شرق در دولت سیزدهم جواب نداد، چون طراحی درستی نداشتیم. نگاه دشمن محوری میخواهد از پیمان شانگهای، بریکس و دیگر مجموعهها استفاده ابزاری داشته باشد و هدف مبارزه با آمریکا از این مسیر دنبال شود، ولی این پیمانها برای چنین رویکردی طراحی نشدهاند.
پارادایم تئوریک سیاست خارجی ایران نه شرقی نه غربی بود که با رویکرد نگاه به شرق در دولت سیزدهم خدشه دار شده است. اصلاحطلبان پیشنهاد میکنند سیاست موازنه منفی نه با این و نه با آن، در پارادایم دوست محوری، به هم با این و هم با آن تبدیل شود تا قدرت انتخاب های ایران برای بازی جهانی را افزایش دهد و ایران بتواند با راهبرد چند جانبه گرایی از موقعیت ژئوپلیتیکی خود و امتیازات سخت افزاری و نرم افزاری خویش برای توسعه و رفاه مردم ایران بهره ببرد.
به عقیده من بهترین استراتژی امروز که با شرایط جامعه ایرانی همگن و سود آور است، پارادایم دوست محوری است. در این صورت میتوانیم رابطهای متین با همه کشورها داشته باشیم. باید از قِبل چنین رابطهای قوی شد و سپس به طور روز آمد بررسی کنیم و ببینیم آیا همین شیوه مطلوب است یا باید راه و روش دیگری اتخاذ کنیم.
اگر نامزد اصلاحطلب در انتخابات پیروز شود و دولت چهاردهم با نگاه جبهه اصلاحات در عرصه سیاست خارجی تشکیل شود، به دنبال تنش زدایی و سیاست تنش صفر حرکت خواهیم کرد. اجرتی این سیاست شرایط سخت کشور را تغییر و برخی از چالش هه را مرتفع خواهد کرد چرا که اصلاحات اندیشه سیاسی توسعه نگر است.