ستاره صبح آنلاین- پیام فیض: رهبر انقلاب روز گذشته در ارتباط با تحولات جنگ فلسطین گفتند:«اگر حملات رژیم صهیونیستی به غزه ادامه یابد کسی نمیتواند جلوی محور مقاومت و مسلمانان را بگیرد.» از سوی دیگر جو بایدن امروز وارد سرزمینهای اشغالی میشود تا با نتانیاهو دیدار و گفتگو کند. کشورهای عرب منطقه نیز همچنان به موضع منفعلانه خود ادامه میدهند. امارات در اظهارنظری گفته«حماس نماینده مردم فلسطین در غزه نیست.» در ارتباط با این تحولات ستاره صبح گفتوگویی با نصرتالله تاجیک سفیر پیشین ایران در اردن انجام داده که در ادامه میخوانید:
به نظر شما هشدارهای مقامات ایران به رژیم صهیونیستی به چه معناست و آیا ایران وارد درگیری مستقیم با صهیونیست ها می شود یا خیر؟
این پیام صرفا به رژیم صهیونیستی نیست و بیشتر خطاب به آمریکا است که به نظر میرسد در تبعات شوک وارده به نتانیاهو ، تلاش دارد او را مدیریت و آرام کند. البته بخشی از مواضع ایران در قبال حملات ارتش این رژیم به غیر نظامیان غزه ، جنگ روانی و نزاع روایتها است. اما این را نمیشود کتمان کرد که شرایط به میزانی ملتهب است که هر سناریویی امکان وقوع دارد. اما تقریبا مطمئن هستم ایران قصد رویارویی مستقیم با این رژیم را ندارد.
با توجه به اهداف سفر بایدن به اسرائیل، اردن و کرانه باختری بنده تصور میکنم که رویکرد مقامات ایرانی جنگ روانی است تا با افزایش هزینه ها ، اراده حمله زمینی به غزه در تندروهای صهیونیستی از بین برود. بعید است ایران بخواهد بهطور مستقیم وارد جنگ شود بلکه احتمالاً همان سناریوی قبلی که هشدار حزبالله به اسرائیل مبنی بر عدم ورود زمینی به غزه بوده را ایران دنبال میکند و یا حملاتی از سوی سایر گروهها و کشورها به سرزمینهای اشغالی.
بنده بهعنوان یک تحلیلگر وقتی پارامترها را کنار هم میگذارم نتیجه میگیرم اگر جنگ گسترش یابد ایران دلیلی ندارد وارد درگیری مستقیم شود اما هم حزبالله و هم نیروهای مقاومت حملات خود را تشدید میکنند.
به نظر بنده این سیاست در این مقطع بد نیست که با جنگ روانی اراده دشمن را برای حمله زمینی از بین برد. حمله زمینی برای مردم غزه خسارتبار است. بنابراین باید روشهایی به کار برد که این حمله صورت نگیرد.
یک روش این است که ساکنان غزه این سرزمین را ترک کنند و گروههای مقاومت تسلیم شوند که در این طرح نه مردم میروند نه مقاومت تسلیم میشود. یک روش دیگر این است که با عملیات روانی بتوانیم حمله زمینی را به تعلیق درآوریم و بخش دیگر کار را به صورت سیاسی، دیپلماتیک و اجماع جهانی علیه صهیونیستها دنبال کنیم. این بخش خیلی مهم است. باید از ظرفیت دیپلماسی عمومی و سازمانهای منطقه ایی و بین المللی و افکار عمومی جهان اسلام و دنیای غرب استفاده بهینه کرد. باید هزینه این کار برای رژیم صهیونیستی بالا رود. پیام صحبت مقامات ایرانی اینست که در صورت حمله زمینی ارتش صهیونیستی از همه امکانات برای یاری رساندن به مردم غزه استفاده خواهند نمود.
غزه یک مقوله پیچیده است. معادلات این سرزمین دارای متغیرهای فراوانی است. از طرف دیگر نتانیاهو هم از جهت انسجام داخلی و هم از جهت ارتش دچار از هم گسیختگی شده است و نظر واحدی برای حمله زمینی به غزه در آنجا وجود ندارد. اسرائیل میداند درصورتیکه بخواهد خانه به خانه با فلسطینیان بجنگد هزینه ارتش بالا میرود. یعنی رفتنشان با خودشان است و برگشتشان با خدا.
اگر دقت کرده باشیم در هفته گذشته یک سناریو دو ستونی مطرح میشد که با این ژست و تندروی ناشی از شوک اولیه ، اگر نتانیاهو وارد غزه شود باخته است و اگر وارد هم نشود بازهم باخته است. اکنون اگر به سفر بایدن توجه کنیم او میخواهد یک شکل سومی هم برای نتانیاهو فراهم کند. بایدن تلاش میکند مشکل ورود به غزه را که با دلایل مختلف به عقب انداخته برای نتانیاهو آبرومندانه برطرف کند.
اینجا مفهوم جنگ روانی برای ازربین بردن اراده دشمن نمود درست پیدا میکند. بایدن در حقیقت میخواهد سفر شکستخورده یا حداقل بدون موفقیت بلینکن را جبران کند. بلینکن دوبار به منطقه آمد و طرحی را بهعنوان جابجایی یک میلیون مردم غزه دنبال کرد. این طرح خطرناک بود. بنده قبلتر هم گفته بودم که این طرح یعنی اسرائیل به کمک آمریکا پروژه آوارگان 2 را میخواهد اجرایی کند.
اگر مسئله فلسطین تاکنون حل نشده بخاطر موضوع آوارگان است که البته موضوع دومش شهرکسازی تندروهای صهیونیستی میشود. بنده فکر میکنم بایدن میآید با تلاش برای آزاد سازی اسرا فضا را آرام کند. هیچکدام از کشورهای عربی روی خوشی به امریکا نشان ندادند. بلینکن برای ملاقات با بن سلمان دچار مشکل شده بود. بایدن به دلیل نداشتن یک معاون یا تیم امنیت ملی قوی خودش به منطقه آمده تا اول نتانیاهو را آرام کند تا به غزه حمله نکند، با این عنوان که تضمین امنیتی بدهد، دوم هم به اعراب فشار بیاورد تا فاصله خودشان را از حماس و مقاومت بیشتر کنند و از اقدامات مقاومت علیه اسرائیل حمایت نکنند. زیرا عملیات طوفان الاقصی باعث یک خودباوری در اعراب هم شده بود.
به نظر شما چرا برخی از کشورهای عربی مانند قطر، عمان و اردن نسبت به فلسطین حساس هستند اما برخی دیگر از کشورها مانند امارات، بحرین و کویت موضع حمایتی از فلسطینیان نگرفتند؟
اعراب در این جریان بهصورت اعلامی و تبلیغی کار کردند و اقدام عملی انجام ندادند. موضع کشورهای عرب طیف گستردهای دارد. برخی کشورها حمایتشان دلگرمکننده بوده اما این سه کشور که نام بردید منفعلانه موضع گرفتند. البته برای کویت کمی به دور از انتظار بود زیرا این کشور خواهان خویشتن داری طرفین شده است.
بحرین و امارات مسیر اشتباهی را در حال طی کردن هستند. فکر میکنند که قضیه فلسطین یا خاورمیانه بدون حل مسئله فلسطین از جمله بازگشت آوارگان و توقف شهرکسازی سروسامان میگیرد! که این یک اشتباه بزرگی است. دوم اینکه تصور میکنند خاورمیانه را بدون حل مسائل امنیتی و سروسامان گرفتن فلسطینیها تبدیل به اروپا کنند! سوم هم فکر میکنند توسعه خودشان بدون توسعه سایر کشورها قابل انجام است. این سه اشتباه بزرگ بحرین و امارات در تحولات خاورمیانه است.
البته در کل اعراب علاقه خاصی به اینکه نیروی مقاومت پیروز میدان شود ندارند. زیرا هم تحمل یک فلسطین مستقل برایشان سخت است و هم توان دیدن دست برتر ایران را که خوشانید اعراب نیست را ندارند! به همین دلیل اعراب به دنبال حفظ وضع موجود هستند که روند عادیسازی روابط با اسرائیل را هم شروع کرده بودند.
اردن نسبت به برخی طرحها مانند جابجایی فلسطینیها بسیار حساس است. زیرا در این صورت بخش زیادی از فلسطینیها مجدد به اردن فرستاده میشوند. امروز نزدیک 60 درصد جامعه اردنی فلسطینی الاصل هستند.
پس بنده تصور میکنم بایدن در سفرش به دنبال آرام کردن نتانیاهو و جو خاورمیانه است از طریق فشار بر اعراب برای حفظ فاصله با مقاومت و عدم تایید اقدامات ضد صهیونیستی انان توسط دول عربی است. با توجه به نزدیک شدن انتخابات و مشکلات بایدن و فشارهایی که از طرف جمهوری خواهان روی او است باعث شده که بایدن به این سفر بیاید. تا خودش ضمن حمایت لفظی از رژیم صهیونیستی و بهره برداری از ارسال تجهیزات نظامی ، میخواهد به نوعی نتانیاهو را مدیریت کند. البته منظور بنده از جنبه خوش بینی نیست. متأسفانه همین ضعف دولت بایدن باعث شده که نتانیاهو افسار پاره کند و با اقدامات تندروانه شهرک نشینان ، فلسطینیها را تحریک کردند. لذا آمریکا و اروپا از تند رویهای او کلافه هستند که کنترل امور منطقه را از دستشان خارج میکند. بایدن در این سفر تمام تلاش خود را میکند که اوضاع منطقه به نفع ایران، چین و روسیه رقم نخورد. کما اینکه در شورای امنیت هم قطعنامه چین و روسیه را همراه انگلیس و فرانسه وتو کرده است.