به گزارش ستاره صبح آنلاین قطر پس از میزبانی موفقیت آمیز و سخاوتمندانه بار دیگر پس از سال 2021 ثابت کرد که می تواند به عنوان یک کشور مهم در عرصه سیاست نقش آفرینی کند.پس از اخراج قطر از شورای همکاری خلیج فارس توسط عربستان با 4کشور دیگر و بحران محاصره این کشور کمتر کارشناسی تصور می کرد که دو حه بتواند بدون دادن کوچکترین امتیازی مجدد به چهارمین نشست شورای همکاری خلیج فارس دعوت شود.محمد بن زاید، رئیس امارات متحده عربی، و محمد بن سلمان، ولیعهد و نخست وزیر عربستان سعودی، در جریان جام جهانی دوحه با شیخ تمیم، امیر قطر، دیدار کردند. حضور آنها در قطر یک محیط جدید را در منطقه خلیج فارس به تصویر کشید چرا که اساسا چنین صحنه ای پس از بحران سال های 2017 تا 2021 شورای همکاری خلیج فارس غیرقابل تصور می نمود.
جام جهانی درگیری نظامی را به روابط دوستانه تبدیل کرد
ایالات متحده حدود پنج سال پیش نگران عملیات نظامی احتمالی عربستان علیه قطر بود و همین امر سبب شد رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه وقت، با محمد بن سلمان تماس تلفنی بگیرد او را از چنین اقدام نظامی برحذر دارد که البته خیلی خوب پیش نرفت. مقامات واشنگتن به قدری نگران بودند که حتی پهپادهایی را برای نظارت بر اوضاع متشنج به مرز قطر و عربستان فرستادند.با چنین پیشینه ای، تصویر محمد بن سلمان با شالگردنی به رنگ پرچم قطر و رهبر قطر در حالی که پرچم عربستان را حمل میکرد، در بازی عربستان سعودی مقابل آرژانتین قابل توجه بود.اگرچه مشکلاتی که قطر با برخی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس داشت به طور کامل حل نشده، روابط میان کشورهای شورا اکنون بسیار گرم تر شده و پتانسیل واقعی برای شروع فصل جدیدی از روابط برادرانه وجود دارد و به نظر می رسد جام جهانی این روند را تسریع کرده است.نیل کیلیام، یکی از اعضای برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده چتم هاوس در لندن، گفت: «روشن است که پیوندهای بین مردم در شش کشور تقویت شده، یا دست کم می توان گفت پیوندها پس از یک دوره تنش احیا شده است. ورزش در ایجاد احساس تعلق خاطر در سطوح باشگاهی، کشوری و حتی منطقه ای بسیار خوب عمل می کند. جام جهانی قطر قطعاً باعث ایجاد حس تعلق خاطر مشترک میان دوستان و همکاران خلیج فارس و افتخار به موفقیت منطقه در برگزاری مسابقات شده است.»
هجمه غرب به رویکردهای حقوق بشری دوحه
پوشش منفی رسانه های غربی از قطر، چه قبل و چه در طول این رویداد جهانی، واکنش دولت های شورای همکاری و مردم آنها را در پی داشت. عبدالله بابود، محقق عمانی و استاد دانشگاه واسدا در توکیو، گفت: «در میان مردم کشورهای شورای همکاری درباره نحوه برخورد برخی رسانه های غربی با مسائل مربوط به جام جهانی در قطر و مسائل حقوق بشری نادیده گرفته شده است، مسائل خاورمیانه تا اروپا، مساله فلسطین و دیگر مسائل حقوق بشری احساس نارضایتی زیادی وجود داشت. آنها همه اینها را نادیده گرفتند و تمام توجه خود را معطوف قطر کردند. بسیاری از مردم قطر و منطقه این مساله را ناعادلانه و استانداردی دوگانه تلقی می کردند.»شش عضو شورای همکاری خلیج فارس ماه گذشته به اتفاق آرا آنچه را کارزار رسانه ای «بدخواهانه» علیه قطر خواندند، رد کردند. میرا الحسین، محقق اماراتی در مقطع فوق دکتری در دانشگاه آکسفورد، گفت: «با توجه به اینکه انتقادات وارده به قطر به نقض گسترده و مشترک حقوق بشر در همه کشورهای شورای همکاری اشاره داشتند، طبیعی بود که این کشورها از قطر حمایت کنند.» او افزود: «به هر حال، زمانی دیگری کشورهای خلیج فارس نیز میزبان رویدادهای جهانی خواهند بود و مطمئنا نمی خواهند در معرض همان سطح انتقاد قرار بگیرند.»کیلیام توضیح داد که این پاسخ یک صدا نوعی رد آشکار رسانه های غربی به عنوان شرق شناس، استعمارگرا و قدرت های سابقی است که نفوذ خود را از دست داده اند. دوحه به دلیل پایبندی به ارزش های خود، تجلیل از فرهنگ خود و نشان دادن توانایی خود در اجرای یک رویداد ورزشی مهم جهانی در میان دیگر پایتخت های شورای همکاری اعتبار زیادی کسب کرده است.»
جزر و مد سیاسی در حاشیه خلیج فارس
پیش بینی عواقب سیاسی میزبانی جام جهانی توسط قطر و حضور محمد بن زاید و محمد بن سلمان، در حال حاضر مشکل و حتی غیرممکن است. این رویداد اگرچه از منظر ایجاد وحدت و انسجام در شورای همکاری خلیج فارس و دیدارهای صورت گرفته در حاشیه آن، مثبت تلقی می شود، اما باید در نظر داشت که روابط در میان کشورهای عضو شورا همواره چالش های مختص خود را داشته است.دیوید رابرتز، از استادان کالج کینگ لندن، در مصاحبه با ریسپانسیبل استیت کرفت درباره برداشت ها از عکس های تمیم و محمد بن زاید و محمد بن سلمان هشدار داد و گفت: «این برداشت از عکس ها که حالا همه چیز خوب است، از اطلاعاتی ناکامل از منطقه ناشی می شود. شورای همکاری خلیج فارس در چند دهه گذشته و حتی بیشتر از آن، همواره جریانی از جزر و مد را تجربه می کرده است. از این رو، اگرچه خوب است که شرایط در حال حاضر آرام به نظر می رسد، اما تاریخ نشان می دهد که نمی شود به آرامش بلند مدت در این منطقه امید بست.»کیلیام در توضیح این مساله گفت: «به نظر می رسد جام جهانی موانع نامرئی بین رهبران دو کشور را از بین برده است. اقدام محمد بن سلمان به پوشیدن شال گردنی از پرچم قطر یک پیام قدرتمند به سعودی ها ارسال کرد مبنی بر اینکه شکاف پایان یافته و آشتی کم و بیش کامل شده است. با این حال، هنوز هم مسائلی وجود دارند که بین دوحه و ریاض فاصله می اندازند.»
بابود هم به این مساله اشاره کرد که اختلاف نظرها بین دوحه و ابوظبی هنوز وجود دارند: «دو کشور هنوز به هم سوءظن دارند و مدتی طول خواهد کشید تا بتوان گفت که روابط بسیار گرم تر از قبل شده اند. دیدارهایی بین سران دو کشور صورت گرفته است.»
کویلیام هم تاکید کرد: «سفر محمد بن زاید به دوحه بیشتر نمادین بود تا محتوایی؛ و اگرچه همچنان می توان این اتفاق را گامی مثبت به جلو تلقی کرد، رهبران دو کشور همچنان دیدگاه های متفاوتی درباره آینده منطقه دارند.»
می توان گفت با توجه به اهمیت جهانی جام جهانی و افتخار میزبانی قطر برای همه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، این رویداد فرصتی واقعی برای رهبران منطقه فراهم آورد تا علاوه بر التیام زخم های گذشته، برای ترویج اتحاد، هماهنگی و همبستگی بیشتر هویت عربی خلیج فارس تلاش کنند.
بادر السیف، استادیار تاریخ در دانشگاه کویت، معتقد است جام جهانی به رهبران شورای همکاری خلیج فارس یادآوری کرده که قدرت در اتحاد نهفته است: «هویت عربی در حاشیه خلیج فارس بر ایجاد شورای همکاری مقدم است و در خون و سرنوشت مشترکی ریشه دارد که مردم منطقه را به هم پیوند می دهد.»