بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و حتی شهروندان عادی، دولتها را با درآمد سرانه و تولید ناخالص داخلی میسنجند. درآمد سرانه سطح رفاه جامعه و شهروندان را به تصویر میکشد؛ هرقدر عدد درآمد سرانه بزرگتر باشد، رفاه بیشتر و هر چه این عدد کوچکتر باشد فقر و ناداری بیشتر است.
نوشتار پیشرو به مقایسه این دو شاخص در ایران و عربستان در گذر زمان میپردازد تا درس و عبرت باشد.
*بر اساس دادههای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۳۵۶ حدود ۸۴ میلیارد دلار بود و در همین بازه زمانی تولید ناخالص داخلی عربستان حدود ۶۴ میلیارد دلار بوده است، یعنی اندازه اقتصاد ایران در آن سال حدود ۲۰ میلیارد دلار بیشتر از عربستان بوده است.
* در سال 1384 تولید ناخالص داخلی ایران 221 میلیارد دلار بوده است اما تولید ناخالص داخلی عربستان در همان سال 328 میلیارد دلار بوده است. عربستان 20 سال پیش عقب ماندگی را پشت سر گذاشت و تولید ناخالص داخلی آن بیشتر از ایران شد.
*تولید ناخالص داخلی عربستان سال 2024 به یک تریلیون و صد میلیارد دلار رسید اما اندازه اقتصاد ایران در همین سال بر اساس اطلاعات بانک جهانی 436 میلیارد دلار بوده است. یعنی اندازه اقتصاد عربستان که سال 1356 از ایران عقب بود سال 2024 بیش از دو و نیم برابر اقتصاد ایران شد.
عربستان و دیگر کشورهای عربی جزو اقمار آمریکا هستند. ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش اولین سفر خارجی را به ریاض انجام داد و سپس به قطر و امارات رفت. با این سه کشور مجموعاً بیش از دو تریلیون دلار (۲۰۰۰ میلیارد دلار) توافقنامه امضا کرد تا آمریکا در این کشورها سرمایهگذاری کند و این سه کشور نیز در اقتصاد آمریکا مشارکت داشته باشند. هفته گذشته بنسلمان به آمریکا رفت و استقبال بیسابقهای از او شد. بن سلمان تعهد داد که هزار میلیارد دلار در اقتصاد امریکا سرمایهگذاری کند.
ولیعهد عربستان در این سفر هواپیماهای پیشرفته اف-۳۵ را از امریکا خواهد گرفت. بن سلمان از هشت سال پیش که به قدرت رسیده شهر هوشمند «نئوم» را در حال ساخت دارد شهری که در آن اثری از گازهای گلخانهای نخواهد بود.
اکنون کشورهای عربی که در مدار آمریکا قرار دارند، اولویتشان توسعه است و نابودی اسرائیل را که پیشتر به دنبالش بودند کنار گذاشتند و به طرح ابراهیم نیز پیوستهاند. عربها دریافتند که توسعه و رفاه در سایه صلح خلق میشود نه در سایه تنش دائمی و بی پایان با اسرائیل.
اما ایران بهرغم هشدار کارشناسان همچنان با دو کشور ثروتمند و مسلح یعنی آمریکا و اسرائیل درگیر است. این در حالی است که اندازه اقتصاد آمریکا ۲۹ تریلیون دلار و اندازه اقتصاد ایران کمتر از ۵۰۰ میلیارد دلار است. به همین دلیل کشورهای دنیا در صف ورود به اقتصاد ۲۹ تریلیون دلاری آمریکا هستند. تجربه نشان داده هر کشوری که با آمریکا سرشاخ شده، مانند روسیه، ونزوئلا، کوبا، کره شمالی، ایران و... عاقبت خوشی نداشته است. در مقابل، کشورهایی که تنش را کنار گذاشتهاند و به بازار امریکا ورود پیدا کردند مانند ویتنام، رشد اقتصادی چشمگیری داشتهاند؛ ویتنام نفت ندارد اما در سال 2023 بیش از 100 میلیارد دلار کالا به آمریکا صادر کرده است. چرا ما از این بازار بزرگ محروم شدهایم؟
آیا وقت آن نرسیده که ایران شعار «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل» و آرمان گرایی را کنار بگذارد و با نظام بینالملل و بازیگران اصلی آن سازش کند تا برای کشور و ملت رفاه و زندگی خلق شود؟ واقعیت این است که در کشور جریانی وجود دارد که به جای این که به دنبال رفاه و آسایش مردم باشد به دنبال حجاب، محدودیت در فضای مجازی و فیلترینگ است. نتیجه این اقدامات فقیر شدن مردم، گرانی، ناامیدی و... است. اکثریت مردم میخواهند زندگی خوب داشته باشند و کاری به آمریکا، اسرائیل، اروپا یا چین ندارند. اگر قبول ندارید، همه پرسی برگزار کنید تا دریابید زیر پوست جامعه چه میگذرد.
اگر سخن نویسنده را قبول ندارید سخن محمدرضا باهنر را که از خودتان است، بپذیرید که گفته: «۹۰ درصد مردم میخواهند زندگی کنند. فقط 10 درصد حزب اللهی هستند.»