اول خروج از افغانستان، حالا خروج از عراق. درحالیکه نخستوزیر عراق برای گفتگو با رئیسجمهور جو بایدن از کاخ سفید دیدار میکند، اعلام شده است که تمام نیروهای رزمی باقیمانده آمریکا تا پایان سال جاری بهعنوان بخشی از «گفتگوی استراتژیک آمریکا و عراق» از این کشور خارج میشوند.
این موضوع، دو پرسش اساسی را ایجاد میکند؛ اول اینکه این موضوع در عمل چه تفاوتی ایجاد خواهد کرد و دوم اینکه آیا این اقدام زمینه را برای بازگشت دولت اسلامی (داعش) باز میکند؟ گروهی که بیشتر خاورمیانه را وحشتزده و نیروهایی را از اقصی نقاط جهان مانند لندن ترینیداد و استرالیا به خود جذب کرد.
18 سال پس از حمله آمریکا به عراق، فقط 2500 سرباز منظم آمریکایی در عراق باقی مانده است، بهعلاوه تعداد اندکی نیروهای عملیات ویژه که با داعش میجنگند.
پس از اشغال عراق، نیروهای نظامی بخش کوچکی از 160 هزار نیروی آمریکایی هستند که در سه پایگاه متمرکز شدهاند، اما کماکان مورد حملات موشکی و پهپادی از سوی شبهنظامیان موردحمایت ایران قرار دارند. وظیفه ارتش آمریکا آموزش و کمک به نیروهای امنیتی عراق است که هنوز در حال نبرد با شورشهایی پراکنده، اما کشنده از سوی جهادگران داعش هستند.
سیاستمداران و شبهنظامیان موردحمایت ایران، بهویژه پس از ترور سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه و ابو مهدی المهندس فرمانده ارشد شبهنظامیان شیعه عراق در فرودگاه بغداد توسط آمریکا در دیماه 1399 (ژانویه 2020) خواستار بیرون رفتن آنها هستند. حتی مردم عادی عراق نیز دوست دارند کشورشان از شر نیروهای خارجی خلاص شود. ازنظر آنها مفهوم اشغال خارجی یک ایده احساسی است. این خروج برای برخی در واشنگتن کاملاً مناسب است، البته اگر به قیمت «تحویل عراق به ایران» تمام نشود.
عراقیها از تغییر ماهیت جنگ سایه بین ایران و آمریکا رنج میبرند
مدتهاست که ایالاتمتحده تلاش میکند خود را ازآنچه جو بایدن رئیسجمهور، «جنگهای ابدی» در خاورمیانه میخواند بیرون بکشد. از همین رو، تسریع در خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در حالی صورت میگیرد که ایالاتمتحده و متحدانش توجه خود را بیشتر به سمت منطقه آسیا-اقیانوسیه و دریای چین جنوبی معطوف میدارند.
باراک اوباما رئیسجمهور وقت ایالاتمتحده در سال 2011 اعلام کرد که نیروهای آمریکایی از عراق خارج میشوند. اگرچه در آن زمان تعداد کمی از این نیروها باقی مانده بودند، اما این کاهش همراه با یک ترکیب سمی سیاسی در عراق و یک جنگ داخلی در آن سوی مرز سوریه، فضای مناسبی را برای داعش ایجاد کرد تا سرانجام موصل، شهر دوم را تصرف و سپس سرزمینی بهاندازه یک کشور اروپایی را تحت سلطه خود درآورد. پرسش این است که آیا ممکن است این اتفاق دوباره تکرار شود؟ آیا داعش بازسازی شده میتواند یکبار دیگر ارتش بیروح عراقی که از پشتیبانی جنگی ایالاتمتحده محروم مانده است را کنار بگذارد؟ به چند دلیل احتمال این موضوع کم است.
داعش در آن زمان قادر بود بر روی نارضایتی گسترده اهل سنت عراق نسبت به دولت حزبی شیعه نخستوزیر نوری المالکی سرمایهگذاری کند. مالکی کشور را از سال 2006 تا 2014 اداره کرد و بهطور سیستماتیک حق رأی را از سنیها سلب و بسیاری را به آغوش باز و منتظر داعش سوق داد. از زمان شکست داعش، ایالاتمتحده و انگلیس نیز زمان و تلاش زیادی را صرف آموزش نیروهای ضد شورش عراق کردهاند و قرار است این آموزشها با حمایت ناتو ادامه یابد. به نظر میرسد که رهبری استراتژیک داعش یا آنچه از آن باقی مانده است بیش از جنگ با نیروهای امنیتی مسلح در قلب کشور عراق، در بهرهبرداری از فضاهای غیردولتی در آفریقا و افغانستان متمرکزشده است.
26 ژوئیه 2021
توسط فرانک گاردنر
خبرنگار امنیتی بیبیسی
تارنمای بیبیسی ورلد
برگردان و کوتاهسازی علیاصغر شهدی
[email protected]
«بریگ بن باری»، افسر سابق ارتش انگلیس و تحلیلگر دفاعی موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک، میگوید: «به نظر میرسد حملات شورشیان داعش توسط نیروهای دولت عراق قابلکنترل است. گرچه بدون توافق سیاسی با سنیهای عراق، علل اصلی شورش باقی خواهد ماند.»
داعش در تابستان 2014 توانست یک حمله رعدآسا و موفقیتآمیز را در سراسر منطقه انجام دهد. در واکنش به این اقدام یک ائتلاف 80 کشوری طی پنج سال متمادی با صرف میلیاردها دلار با داعش درگیر شد. درنتیجه هیچکس نمیخواهد همه این اتفاقات را دوباره تجربه کند؛ بنابراین علیرغم عقبنشینی ایالاتمتحده، غرب خواهد دید که آیا داعش یا هر گروه دیگر جهادی از عراق بهعنوان سکوی پرشی برای انجام حملات فراملی بهویژه علیه غرب، استفاده خواهد کرد یا خیر.
تصویر بزرگتر و طولانیمدت در اینجا تصویری است که به نفع ایران تمام میشود. از زمان انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 (1979)، این کشور تلاش کرده تا نیروهای آمریکایی را از همسایگی خود بیرون کند و به قدرت برتر منطقه تبدیل شود.