پیام فیض-دبیر گروه سیاسی[email protected]
به نظر شما با توجه به همسو بودن دولت و مجلس علت فشار برخی نمایندگان به تیم مذاکرهکننده چیست؟
ابتدا باید دو واژه همسو و فشار را معنی کرد تا بتوان پاسخ سؤال مطرح شده را داد. جناح محافظهکار در داخل کشور یکدست نیست بلکه در شرایط و اقتضائات موجود بر اساس منافع ائتلافهایی را با یکدیگر انجام دادهاند. یعنی بیشتر همسود هستند تا همسو! این ائتلافها بر اساس رویکردهای ایدئولوژیک و سیاسی نیست، بلکه این جریان در مسائل مختلف با یکدیگر اختلاف نظر دارند. آنها فقط در مقابل جریان مقابل یعنی اصلاحطلبان به وحدت میرسند، مخصوصاً" وقتی نهادهای حاکمیتی تصمیم به حذف اصلاحطلبان میگیرند، این جناح سوگلی و میداندار میشود. اما محافظهکاران در شرایط فعلی که قوه مجریه و مقننه را به دست آوردهاند تازه بهسختی کار اجرایی واقف شدهاند. لذا از این به بعد شاهد اختلافات درون جریانی آنها خواهیم بود. متأسفانه شرایطی که برای شکلگیری مجلس یازدهم بهواسطه نظارت استصوابی و تنگ کردن حلقه عبور داوطلبان و ایجاد مجلس یکدست به وجود آمد نمایندگانی را راهی بهارستان کرد که مجلس دیگر نه عصاره فضائل ملت است و نه در رأس امور. مجلس یازدهم یک مجلس کارشناسی نیست، بلکه اعضای آن متشکل از افرادی است که یا تخصصی برای حل مشکلات کشور ندارند و یا از تجربه کافی برخوردار نیستند. بنابراین روند کنونی گردش کار مجلس و تدوین قوانین از دانشگاه و مراکز مطالعاتی و پژوهشگاههای علمی و نیز استفاده از خبرویت فاصله دارد. از سوی دیگر نظام اداری کشور یک نظام جزیرهای شده است یعنی هر بخشی به طور مجزا و صرفاً" برای درآمدزایی بهمنظور حل مشکلات سازمانیاش عمل میکند و کمتر به فلسفه وجودی و شرح وظایفی که به عهده دارد توجه میشود! نیروهای دستگاههای اجرائی کشور در کار درون بخشی ممکن است خوب عمل کنند اما در کار بین بخشی عمدتاً" ضعف دارند. و اما مسئله فشار، بنده تصور میکنم فشاری بر تیم مذاکرهکننده وجود ندارد و تیم آقای باقری به کار خود مشغول است. اگر ما یک نظام تعامل محور داشتیم و دو قوه قانون مقننه و مجریه باهم میتوانستند به وجه اشتراک برسند قوانین مجلس به تیم مذاکرهکننده کمک میکرد. متأسفانه دچار سیاست زدگی بیشازحد در عرصه مدیریتی در کشور شدهایم. و برعکس تکنوکراتها تضعیف و جایگاهی در نظام تصمیم سازی و تصمیمگیری ندارند، یعنی کشور از استفاده از نظریات کارشناسی تکنوکرات ها محروم شده است.
فشار رسانهها و نمایندگان مجلس بر تیم مذاکرهکننده چه تأثیری بر روند مذاکرات دارد؟
تأثیری بر مذاکرات هستهای نخواهد داشت. مسئله مذاکرات برجام در نهادهای بالادستی تهیه و تدوین میشود. مجلس به دلیل عدم ورود کارشناسی به مسائل اهمیتی چندانی برای تیم مذاکرهکننده ندارد. به این دلیل که این مجلس فاقد یک پشتوانه قوی از حضور مردم است و نیروهای سیاسی و کارشناسی طراز اول کشور در آن حضور ندارند لذا این مجلس موفقیت چندانی حتی در عملکرد خود نخواهد داشت، چه رسد به اینکه بخواهد در پروژهای حساس و ملی هم خود را تحمیل کند و یا دخیل شود!
آیا قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها به مذاکرات کمک کرده است یا خیر؟
در ابتدای تصویب این قانون انتظار میرفت که این اقدام مجلس یک کنش سیاسی برای کمک به دولت باشد اما با گذشت زمان این امر محقق نشد. این قاون به سمت سیاست زدگی، گروکشی، مانعتراشی و بستن دست دولت و تیم مذاکرهکننده پیش رفت. این قانون قبایی بود برای تن دولت قبل اما بر تن دولت فعلی گریه میکند. دست بستگی برای دولت قبل میخواستند اما این موضوع به دولت فعلی هم سرایت کرده است. قانون وارد جزئیات مسئله مذاکرات حساس و سرنوشت سازی برای کشور شد که عموماً امر مفیدی نیست. سیاست یک امر اقتضایی است و بستگی به شرایط دارد لذا برای یک مذاکره سیاسی نمیتواند با قانون جزئیاتی تعیین کرد که ممکنه در بده بستان مذاکراتی حتی بیشتر از آنها گرفت. تیم مذاکرهکننده قبلی واقعاً" نمیدانست که باید با طرفهای غربی چنگ در چنگ شود و درگیری داشته باشد یا با عقبه خودش در داخل کشور! اینکه ما با قبا دوزی سعی در کنترل روند اجرائی کشور را داریم ریشه در: 1- بیاعتمادی به کارگزاران نظام و امنیتی دیدن پدیدههای سیاسی 2- عدم حضور کارشناسان خبره در مقام قانونگذاری است که این موضوع منبعث از قانون انتخابات مجلس است که باید در جهت رفع این نقیصه و تبدیل مجلس به یک قوه عاقله که هم نماینده تمامی اقشار جامعه با هر طرز تفکری و هم با متشکل از نمایندگانی باسابقه مفید اجرائی و کارشناسی باشد مورد بازنگری قرار گیرد.