عراق روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ از زمین و هوا ایران را مورد حمله قرار داد و مناطقی در غرب، جنوب غرب کشور و شهر آبادان، خرمشهر و... را به تصرف خود در آورد.
عراق به دلیل داشتن سلاحهای روسی و فرانسوی، به لحاظ کلاسیک بر ایران برتری نظامی داشت؛ اما در آن زمان، انقلاب و رهبری در بین مردم پایگاه داشتند. این پشتوانه و سازماندهی نیروهای مردمی در قالب سپاه، بسیج و... به تدریج بستری را فراهم کرد تا بسیاری از مناطق اشغالی از تصرف دشمن خارج شود.
مهمتر اینکه خرمشهر که به تلی از خاک تبدیل شده بود، روز سوم خرداد ۱۳۶۱ آزاد شد. مردم این پیروزی را با حضور در خیابانها جشن گرفتند.
انتظار این بود که پس از این واقعه مهم جنگ به پایان برسد اما معلوم نیست چرا شش سال دیگر هم ادامه پیدا کرد؟
نویسنده که در جریان ریز و درشت فضا و رویدادهای آن زمان بوده به چند نکته اشاره می کند:
۱. شواهد و قرائن نشان میدهد که فرمانده کل قوا پس از فتح خرمشهر تمایل به آتش بس و پایان جنگ داشتند، اما بر اساس گفته برخی فرماندهان و اسنادی که در سایت جماران منتشر شد، دیگران علاقمند به ادامه جنگ تا پیروزی بودند که چنین نشد.
۲. طولانی و فرسایشی شدن جنگ توان مالی و نظامی دو کشور را کاهش داد به همین دلیل ایران توان ادامه جنگ را نداشت.
۳. مسعود روغنی زنجانی که در آن زمان وزیر برنامه و بودجه بود به نخست وزیر، میرحسین موسوی نامه ای نوشت و اعلام کرد خزانه خالی است و امکان ادامه جنگ ممکن نیست (نقل به مضمون).
نخست وزیر این نامه را به اکبر هاشمی رفسنجانی جانشین فرمانده کل قوا ارجاع داد. او ضمن تایید مفاد نامه آن را به فرمانده کل قوا داد و زمینه برای پایان جنگ فراهم شد.
۴. امام روز ۲۵ تیر ۱۳۶۷ وقتی نظر مقامات مبنی بر مشکلات مالی و لجستیکی برای ادامه جنگ اطلاع حاصل کردند بلافاصله با صدور بیانیه گفتند قطعنامه 598 شورای امنیت را با نوشیدن جام زهر می پذیرند. این اقدام شجاعانه باعث پایان جنگ شد و علاوه برایجاد خوشحالی برای مردم، احتمال تجزیه ایران نیز منتفی شد.این اقدام رهبری سنجیده و در راستای حفظ منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی بود.
۵. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مثل صدای بمب در جامعه پیچید و باعث سقوط قیمت ارز، طلا، خودرو، زمین، مسکن، لوازم خانگی و... شد. بزرگترها به خاطر دارند که از این اتفاق افراد بسیاری ورشکسته شدند یا ضرر کردند و در مقابل بسیاری دیگر از فرصت استفاده کردند و زمین خانه و... خریدند.
۶. روز گذشته رهبر انقلاب به انجام توافق چراغ سبز نشان دادند و گفتند توافق عیبی ندارد. این بیان بر بازارها تأثیر مثبت گذاشت و باعث ریزش قیمتها شد. شوک وارد شده احتمالا عدهای را متضرر و به عدهای سود خواهد رساند.
نویسنده حدود دو دهه است که بارها گفته و نوشته که برای دستیابی به یک زندگی معمولی توأم با رفاه، سیاست تهاجمی در روابط خارجی که هزینه ساز بوده و فایده آن اندک است، باید کنار گذاشته شود.
اگر قرار است اتفاق مهمی در کشور رخ دهد لازم است مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا بر سر موضوعات اختلافی صورت گیرد و با استفاده از قاعده هزینه - فایده مصالحه صورت گیرد.
هرچند نمیتوان گفت که توافق میشود یا نمیشود، اما می توان گفت که موافقت رهبری با انجام توافق جو روانی مثبتی در جامعه ایجاد کرده و کاسبان تحریم، مافیای ثروت، دلالها و واسطهها و لاشخورها را که سالها است که به جان مردم افتاده و خون آنها را مکیدهاند سخت نگران، آشفته و سردرگم کرده است.
اگر برجام احیا شود یا توافق موقت بین ایران و آمریکا صورت گیرد، آنگاه باید منتظر ماند و دید واکنش آنهایی که برجام را آتش زدند، این توافق را جسد متعفن نامیدند و برجام 2015 را به ضرر منافع ملی و... می دانستند؛ چه خواهد بود و چه خواهند گفت؟!