ستاره صبح آنلاین، فائزه صدر: رییس قوه قضاییه در سخنان روز گذشته خود، عمل و رفتار مسئولان را در افزایش رضایتمندی و جلب اعتماد مردم موثر دانست. محسنی اژه ای گفت: "اصالت با عمل و رفتار ما است." این درحالی است که از روز شنبه 26 فروردین دور جدیدی از برخورد با بی حجابی و بد حجابی آغاز خواهد شد. با توجه به اعتراضاتی که به دنبال مرگ مهسا امینی، نسبت به گشت ارشاد شکل گرفت گمان می شد برخورد پلیس با این مقوله فرهنگی متوقف شود. اما در کلام برخی مسئولین واژه برخورد شنیده می شود.کسی با حجاب مخالف نیست بلکه حجاب یک امر شرعی و دینی است.آنچه مورد مناقشه است نحوه ترویج آن است که ترویج آن آیا با روش های تند محقق می شود یا با روش های نرم. ستاره صبح در گفت و گو با مرتضی ذره پرور، جامعه شناس و استاد دانشگاه به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید:
تنشی که بر سر مساله حجاب در جامعه ایجاد شد در نوع خود بی سابقه بود. ریشه این مساله کجاست و با چه نگاهی می توان از تبعات تنش کاست؟
تئوری های علم جامعه شناسی، جامعه ایران را مجموعه ای در حال گذار از سنت به مدرنیته معرفی می کنند. این گذار محصول چند سال اخیر نیست و از زمان نهضت مشروطه تا امروز ایران در دوران گذار از سنت به مدرنیته قرار دارد. مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشورمان محصول قرار گرفتن در دوران گذار است. وقتی جامعه ای به چنین مرحله ای رسید نمی توان جلوی این گذار را گرفت. اگر به اوایل دوره گذار توجه کنید در اوایل قرن جدید و در دوره پهلوی اول رضا شاه بحث متحد الشکل کردن لباس ها و بحث کشف حجاب را مطرح کرد. یعنی مدرنیته ای از بالا به پایین که با تحمیل و اجبار همراه بود. رضا شاه در ماجرای کشف حجاب موفق نشد چون می خواست مساله ای فرهنگی را از طریق اجباری سیاسی اجرا کند ولی جواب نگرفت و در هدف اش ناکام ماند. در دوره پهلوی دوم همان هدف با سیاستی متفاوت ادامه پیدا کرد.
به عقیده شما آیا می توان با برخورد با جامعه ای مطالبه گر مقابله کرد؟ ایا دستآورد چنین برخوردی پایدار خواهد بود؟
در دهه اخیر با توجه به رشد جمعیت و وجود جمعیت بالای جوان و نوجوان باید مطالعاتی انجام می شد و پیش بینی هایی صورت می گرفت تا گذار از سنت به مدرنیته در تلاقی با دوره نوجوانی و جوانی مشکل ایجاد نکند.
من مساله تنش های چند ماهه اخیر و مطالبات جامعه در خصوص حجاب را در قالبی کلی تر و در بحث تفاوت انتظارات می بینم که نتیجه گذار از سنت به مدرنیته است. جامعه جوان ما نماینده مدرنیته است و توقعات، انتظارات و دیدگاه هایی دارد که با توقعات جامعه سنتی متفاوت است. این تفاوت با قرار دادن دو گرایش در مقابل هم، جامعه را به وضعیت دو قطبی رسانده است. با فوت مهسا امینی، تقابل سنت و مدرنیته خود را با تنش ایجاد شده به نمایش گذاشت. تنش و تبعات آن را باید با نگاهی تاریخی نگریست زیرا دو قطبی امروز جامعه از تبعات اجتماعی گذار از سنت به مدرنیته است که بیش از 115 سال در کشورمان ادامه دارد برخورد با مطالبات حجاب برخوردی از بالا بوده است. درحالیکه مساله حجاب ماهیتی فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی دارد و باید برخورد با آن ترکیبی از برخورد های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی باشد.
در این خصوص برخورد سخت افزاری و جرم انگاری پاسخ مطلوبی به همراه نخواهد داشت.
در کنار سخنانی آکنده از مهربانی و توصیه به گفت و گو با معترضان، دستورات تند و در برخورد با نمونه های بی حجابی از زبان برخی مسئولین شنیده می شود. دوگانگی رفتار در مورد یک موضوع واحد چه توضیحی دارد؟
علت برخورد دوگانه این است که دولت از دو منبع مشورت می گیرد و دستورات و راهکار های خود را اجرایی می کند. این تضاد و دوگانگی از همین دو می آید. یک منبع مشورت ؛ نهاد های سنتی، و بخشی از تندروها است. این مجموعه ها خواهان برخورد های سفت و سخت با بی حجابی هستند. آنها از راهکار های گذشته ولو آن شیوه هایی که در جامعه تنش ایجاد می کرد حمایت می کنند. در مقابل این گروه جامعه دانشگاهی قرار دارد و مشاوره هایی از سوی مجموعه های آکادمیک می دهد. مثل همین نگاه تاریخی که من به مساله دارم و با شما از این منظر صحبت می کنم. جامعه دانشگاهی در جایگاهی علمی ایستاده و از دید فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به مساله نگاه می کند. این منبع مشاوره راهکار های دیگری پیشنهاد می دهد. راهکار های نرم افزاری دانشگاهیان و راهکار های سخت افزاری سنتی ها به سیستم می رسد و خود را در قالب نطق ها، توصیه ها و دستورات نشان می دهد.
در جامعه ای که صدای مطالبات حامیان مدرنیته اش به گوش می رسد،؛ برای کاستن از تبعات تنش های بین مدرنیته و سنت چه باید کرد؟
راهکار این معضل و بسیاری از معضلات کشور از جمله معضلات اقتصادی در یکی از سخنان رهبر منعکس شده است. ایشان سال ها قبل موضوع جذب حداکثری و دفع حداقلی را مطرح کردند. منظور ایشان جذب حداکثری نخبگان و سرمایه های اجتماعی و استفاده از ظرفیت سرمایه های اجتماعی در اداره جامعه است. این نگاه از سوی دولت ها مغفول می ماند و حتی به طور معکوس عمل می شود یعنی نخبگان را از جامعه فراری می دهند. بالای 90% از نخبگانی که می توانستد در کشور منشا اثر باشند از ایران خارج شده اند. اگر با دید تاریخی به معضل گذر از سنت به مدرنیته نگاه کنیم باید سرمایه های اجتماعی را به طور حداکثری جذب کنیم و به اتاق های فکر تخصصی وزن بدهیم. تصمیمات و سیاست گذاری ها باید از دل مطالعات و نظریات نخبگان بیرون بیاد. هر تصمیمی باید دستور العملی مدون داشته باشد و پیشینه ای مطالعاتی هم داشته باشد. در هر معضلی تخصص باید پاسخگو باشد. با استقرار روش های علمی در حوزه علوم انسانی، علوم اجتماعی و فرهنگی می توان شکاف ها را ترمیم کرد.