ستاره صبح آنلاین/پیام فیض:اعدام علیرضا اکبری فردی که جاسوس انگلستان در ایران بوده واکنش های داخلی و خارجی را در پی داشت.بسیاری از رسانه های داخلی به او لقب «ابرجاسوس» را دادند و برخی کشورهای اروپایی نسبت به اعدام او ابراز تاسف و نگرانی کردند که جای تامل دارد. وزارت دفاع در بیانیه ای اعلام کرده که نامبرده(علیرضا امبری) هیچگاه معاون وزیر دفاع نبوده است.ریشی سوناک نخست وزیر انگلیس هم در واکنش به اعدام اکبری در توییتر نوشت:« از اعدام علیرضا اکبری، شهروند انگلیسی-ایرانی شوکه شدم. با دوستان و خانواده علیرضا همدردی میکنم.» وزیر امور خارجه انگلیس مهم در پی اجرای حکم علیرضا اکبری، در پیامی اعلام کرد سفیر این کشور در تهران را بهطور موقت برای مشورت فراخوانده است.البته این اعدام بهانه ای برای مخالفان شده تا از کشورهای اروپایی بخواهند به ایران فشار وارد کنند.در ارتباط با این موضوع ستاره صبح گفتگویی با سفیر پیشین ایران در انگلستان انجام داده که در ادامه می خوانید:
به نظر شما چرا انگلستان نسبت به اعدام علیرضا اکبری واکنش تندی انجام داد؟
به نظر بنده رفتار دولت انگلیس در مسئله اعدام یک جاسوس غیر طبیعی است.انگلستان به «خونسردی و احتیاط در نشاندادن واکنشهای دیپلماتیک مشهور است.به نظر می رسد حوادث چند ماه اخیر در ایران بی تاثیر در نوع واکنش دولت انگلستان به اعدام اکبری نبوده است.انگلستان به نوعی سیاست رویارویی متقابل را با ایران در پیش گرفته است.
اکنون ایران این ارزیابی را دارد که انگلیسیها میزبان و محور مرکزی حمایت از رسانههای معاند فارسیزبان هستند که موتور محرکه و پیشران تداوم اعتراضات و ناآرامیها در داخل کشور قلمداد میشوند.
متاسفانه در داخل برخی افراد اعدام اکبری را وارد وزن کشی های سیاسی می کنند و توجهی ندارند که اعدام یک جاسوس در مجموع حفظ منافع ملی کشور است.این افراد سعی دارند اعدام اکبری را واکنشی در مقابل اقدامات ضد ایرانی انگلیس معرفی کنند که این مسئله درست نیست.حفظ امنیت ملی کشور و رعایت اصول حفاظت از اطلاعات ربطی به تقابل های دیپلماتیک بین دو کشور ندارد. اینگونه اقدامات باعث شد که انگلیس نه تنها موضع گیری کند بلکه سفیر خود را فرابخواند و همچنین تحریم هایی را علیه دادستان کل کشور اعمال کند.آنها همچنین وعده دادند که پاسخ ما به ایران به این موارد خلاصه نخواهد شد و در حال بررسی سایر گزینه ها در قبال ایران هستیم.لذا به عقیده من اینگونه واکنش انگلستان را می توان «انتقامگیری دیپلماتیک لندن از تهران» نامید.
منظور شما از انتقام گیری دیپلماتیک چیست؟
منظور بنده از انتقام یعنی واکنش هایی که انگلیس در مقابل اعدام اکبری انجام داد. از فراخواندن سفیر خود از ایران تا طرح ادعاهایی مبنی بر قطع حمایت از مذاکرات برجامی و... .
در حقیقت اعدام اکبری بهترین فرصت برای انگلستان است تا بتواند سیاست های خصمانه خود علیه جمهوری اسلامی را تحقق بخشد و آن را به پیش ببرد.
انگلستان پس از خروج از اتحادیه اروپا در انزوای اروپایی قرار دارد و به تبع آن دیگر اهرم تأثیرگذاری برای سمتوسودهی به سیاست خارجی اتحادیه اروپا ندارد.
انگلیس می پندارد اعدام اکبری بسترساز همراهکردن دیگر کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا در تقابل با ایران است. به بیان روشنتر واکنش تند لندن به این اعدام نوعی سیاست انگلیسی برای مظلومنمایی با هدف همراهی دیگر کشورهای اروپایی و... است.
به نظر شما انزوای انگلستان چه ارتباطی با رویکردهای ضد ایرانی لندن دارد؟
انزوای انگلستان در اتحادیه اروپا بعد از برگزیت نشان از آن دارد که چون انگلستان بعد از خروج از اتحادیه اروپا دچار نوعی انزوای دیپلماتیک شده، سعی کرده است این خلأ را با نزدیکترشدن به سیاستهای آمریکا پر کند و چون در چهار ماه اخیر واشنگتن رسما تقابل با ایران را عملی کرده است، انگلستان نیز به بهانه اعدام علیرضا اکبری بیمیل نیست فضای ضد ایرانی فعلی را در راستای سیاستهای ایالات متحده تشدید کند.
به نظر شما سیاست های ضد ایرانی انگلیس تا کجا ادامه پیدا می کند؟
پاسخ این پرسش قدری مبهم است. تحولات چهار ماه گذشته روندی را شکل داده که اکنون لندن در سایه آن به دنبال موجسواری تمامعیار در برابر تهران است.
به همین دلیل موضوع تنها به فراخواندن سفیر انگلستان از تهران، احتمال قطع حمایت لندن از برجام و مذاکرات برجامی یا قراردادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروههای تروریستی محدود نخواهد شد، بلکه اکنون برخی نمایندگان مجلس عوام به دنبال آن هستند که به موازات تعطیلی مراکز دیپلماتیک ایران و اخراج سفرا، حتی تمام دفاتر فرهنگی و دینی نزدیک به ایران در کل بریتانیا نیز تعطیل شوند. از آن مهمتر انگلیس به صورت یکجانبه و جدا از آلمان و فرانسه، مکانیسم ماشه را فعال کند. مجموعه این اقدامات جدای از اینکه تا کجا امکان تحقق دارد، تنها یک معنا را میدهد و آن اینکه انگلستان خواهان آن است که اولا خود را بهعنوان لیدر جریان ضد ایرانی اتحادیه اروپا جا بزند و در ثانی به دنبال آن چند موضوع را به ایران تحمیل کند؛ از مسئله جنگ اوکراین تا مذاکرات احیای توافق هستهای بر مبنای منافع غرب.
اکنون نوعی رقابت بین آلمان، فرانسه و انگلستان در پیشکشیدن سیاست ضد ایرانی، ذیل اتحادیه اروپا وجود دارد.
این رقابت ، بین برلین و لندن بسیار پررنگتر است. ماهیت سیاست ضد ایرانی فرانسه و آلمان با انگلستان متفاوت است.زیرا«برلین و پاریس بهواقع روی مسئله حقوق بشر حساس هستند، اما انگلستان اساسا نگاه متفاوتی به حقوق بشر و مسئله اعدام دارد».
یعنی انگلیسیها به دنبال آن هستند که از هر طریقی روی برخی موضوعات مانند قطع مناسبات دفاعی ایران و روسیه ، ارسال پهپاد و همچنین تحمیل توافقی به ایران در راستای مذاکرات هستهای نقشآفرین باشند.
در این مسیر انگلستان از هر اهرمی استفاده خواهد کرد؛ حتی اهرم حقوق بشر و اعدام. درصورتیکه آلمانیها و فرانسویها فارغ از موضوعات مذکور، درجهای از حساسیت را برای موضوع حقوق بشر قائل هستند.