ستاره صبح آنلاین- شاهد افزایش قیمت در بازار طلا هستیم. نسبت اتفاقات اخیر و تصمیمات اقتصادی با ملتهب شدن بازار ها چیست؟
طلا گران شده، ارز رکورد زده، تورم مسکن افزایشی است و قیمت کالاهای اساسی هم به شهریور 1400 بر نگشت! پس زمان آن فرارسیده که حکومت فارغ از هر شعاری، در اقتصاد روشی بخردانه در پیش بگیرد تا مانع گسترش التهابات بازار ها شود. انتظارات تورمی یکی از دلایل صعودی شدن قیمت ها است که تحت تاثیر وضعیت سیاست خارجی است. دولت باید در حوزه سیاست داخلی و خارجی اصلاحاتی بوجود بیاورد. به عبارت ساده تر نظام تدبیر بر تصمیم گیری های کلان کشور حاکم شود.
وضعیت ملتهب بازار ناشی از نبود نظام تدبیر در اقتصاد کشور است. من سه دلیل عمده را مسبب وضعیت اقتصادی نابسامان کشور می دانم. یک عامل سیاست خارجی است که متاسفانه هر روز تنش با غرب بیشتر می شود. دومین عامل سیاست داخلی است. تیم اقتصادی دولت به جای استفاده از برنامه علمی در اداره امور، به شعار درمانی مشغول است. عامل سوم نقص جدی در نظام مدیریتی است. عامل سوم را دست کم نگیرید. مدیریت کشور نسبت به سال های اول انقلاب به شدت ضعیف شده است.
به عامل ضعف مدیریتی اشاره کردید. آیا تیم اقتصادی فعلی دولت می تواند بحران های اخیر را پشت سر بگذارد یا خیر؟
ما در حوزه مدیریت عقبگرد کرده ایم و افرادی که امروز بر مناصب اقتصادی تکیه زده اند با مدیران اقتصادی چهار دهه پیش قابل قیاس نیستند. ما در دولت بازرگان افراد با تجربه بیشتری داشتیم.
در سال 1360 وزیر آموزش و پرورش ما شهید باهنر بود که سابقه معلمی و کار در آموزش و پرورش و دکترای دانشگاه تهران آن زمان را داشت. آیا می توان وزیر آموزش و پرورش امروز را با شهید باهنر مقایسه کرد؟
آقای رییسی شعار شایسته سالاری داد ولی فعالین در ستاد های انتخاباتی اش را وارد مدیریت های دولتی کرد. عدم وجود شایسته سالاری در نظام تصمیم گیری مشکل آفرین خواهد شد. من در دهه 60 منتقد جدی سیاست های آقای محسن نوربخش در بانک مرکزی بودم ولی امروز از خدا طلب مغفرت می کنم. زیرا درک آقای نوربخش از سیاستهای پولی با فهم مسئولین فعلی از اقتصاد جهانی قابل قیاس نیست. آقای عبدالمالکی نظام دستمزد مملکت را نابود کرد ولی به او پست ریاست مناطق آزاد را داده اند درحالیکه او مخالف اقتصاد آزاد است!
یکی از دلایل افزایش قیمت ها افزایش نقدینگی است که آقای عبدالمالکی با تصمیماتی که اخذ کرد عامل کسری بودجه دولت شد. بهترین نیروهای اقتصادی در دنیا جذب دولت می شوند. برای نمونه ژاپن نیروهای اقتصادی اش را از بین نخبگان و با مسابقه جذب می کند. متاسفانه در کشور ما نیروهای وازده، ضعیف و غیر علمی با دلایل قومی و جناحی جذب مدیریت های اقتصادی می شوند. اعتقاد من این است است که تیم اقتصادی دولت باید عوض شود. کشور امروز در شاخص هایی نظیر شاخص سرمایه گذاری و شاخص رشد اقتصادی و شاخص تورم از کشور های منطقه عقب مانده است.
آیا برای بهبود وضعیت اقتصادی به تغییر تیم اقتصادی نیاز داریم یا بیشتر به تغییر نگاه ها در حوزه سیاست خارجی نیازمندیم؟
اگر تیم اقتصادی تغییر کند، اما نگاه ها در سیاست خارجی همین باشد که هست، تغییری اتفاق نمی افتد. اقتصاد ایران در گرو سیاست به ویژه سیاست خارجی است. اما در تمام دنیا وضعیت بر عکس است و سیاست در خدمت اقتصاد است. دولتمردان تعامل با جهان را بلد نیستند. سیاست خارجی کشور باید اصلاح شود و سپس تیم اقتصادی تغییر کند. یکی از دلایل فزاینده شدن نرخ رشد و بالا رفتن سرمایه گذاری در کشور، کاهش تورم و کم شدن نرخ بیکاری در زمان دولت اصلاحات این بود که محمد خاتمی با دنیا مودبانه صحبت می کرد و با جهان تعامل داشت. رفتار چین در عربستان آموزنده است. به نظر من کار چین اشتباه نبود. چین به درستی منافع ملی خود را شناسایی کرده است. آمریکا دشمن چین است، ولی چین سطح مراودات اقتصادی بالایی با آمریکا دارد. چین سالانه بیش از 500 میلیارد دلار کالا به آمریکا صادر می کند. باید این نکته را به گوش مسئولین کشور رساند که چین با دشمنش چنین حجم مراوداتی دارد. ولی در کشور ما مسئولیت مذاکرات برجام به کسی سپرده می شود که از اساس مخالف برجام بوده است. تفکر آقای باقری کنی مشابه تفکر آقای جلیلی و جبهه پایداری است. این تفکر در راستای توسعه ایران نیست. امروز گویی فقط محمود احمدی نژاد و رحیم مشائی در دولت آقای رییسی حضور ندارند، زیرا مدیران و مشاوران و وزرای دو دولت نهم و دهم برگشته و در دولت سیزدهم پست گرفته اند.