دکتر سید جلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در انگلیس و تحلیلگر روابط بینالملل در گفتوگو با ستاره صبح با اشاره به فایل صوتی منتشرشده و حواشی آن گفت: «ظاهر قضیه این است که این مصاحبه برای تاریخ شفاهی است و در گفتگویی که با آقای سعید لیلاز داشتند این فایل لو رفته است و کسی این فایل را برداشته و منتشر کرده است درحالیکه قرار بر انتشار آن در این مقطع زمانی نبود. سؤال اول این است که این فایل چگونه و چرا لو رفته است. نکته دوم این ماجرا این است که از مدتی قبل گروه ایران تلاش زیادی برای احیای برجام قبل از فرصت انقضای این دولت دارد ظاهراً آمریکاییها تمایلاتی در این سطح نشان دادند که نماینده خود را بفرستند و پشت خط بایستد و در اطراف اجلاس چهار بعلاوه یک باشد تا اگر سؤالی از او مطرح بود پرسیده شود و تا این مقدار انعطاف نشان دادند تا بیایند و هم در جهت رسیدن به توافق برای اینکه چگونه تحریمها را بردارند و هم چگونه آمریکا برگردد و هم چگونه شکل فنی بازگشت ایران به تعهدات قبلی خود اتفاق بیفتد و اینها در سه کمیته ساختاری و حقوقی و فنی زیر نظر معاون وزیر خارجه از اینطرف و همتایش از آنسو اتفاق میافتد. ما شاهد بر هجمههای عجیبی بودیم که در این مدت حتی خارج از عرف همه دنیا به این تیم شد حتی صداوسیما حملاتی به گروه مذاکرهکننده و شخص آقای ظریف داشت و گروههای زیرزمینی و احزاب پادگانی حملاتی در حد توهین و فحاشی بسیار شدید دارند. یعنی علاوه بر حملاتی که انجام میشود شاهد فحاشیهای عجیبوغریبی در شبکههای مجازی هستیم که نشاندهنده خط خاصی از جایی بخصوص است. لو رفتن فایل صوتی نشان میدهد این طیف از مسئله لو دادن اسناد محرمانه در این جهت استفاده میکنند.»
تعادل با قدرتهای مختلف
این دیپلمات پیشین در ادامه خاطرنشان کرد: «نکته سوم این است که چرا این کارها اتفاق میافتد؟! جای تعجب فراوان دارد که گروهی نظامی که به همه امکانات کشور دسترسی دارند و در همه حوزهها ورود کردهاند حال که وارد رقابتهای انتخاباتی شدهاند تلاش دارند انتخابات ریاست جمهوری را هم ببرند و این مقدار حرص و ولع دارند و به معیارها بیتوجه هستند و با عجیبترین حملات و بزرگ کردن و بولد کردن و توجه ویژه به شهید بزرگوار سلیمانی سعی در نادیده گرفتن تلاشهای وزارت خارجه دارند چراکه نگران این هستند که اگر این ماجرا به پیروزی برسد خدشهای بر پیروزی آنها وارد میشود و نتیجه لازم را نمیگیرند. به نظر میرسد همه این مسائل دستبهدست هم داده است. پوششی مطرح میکنند تا این گروه را متمایل به غرب نشان بدهند و بگویند این گروه علاقهمند به غرب هستند از طرف دیگر خودشان به شکل عجیبوغریبی به روسیه تمایل نشان میدهند مسائلی که آنها انجام دادهاند و سکوتی که در مسئله سوریه دارند و حملاتی که اسرائیل به مواضع ایران دارد و اختلافاتی که در ادامه مبارزه با داعش پیدا کردهاند و اینها مسائلی هستند که به آن نمیپردازند ولی غربگرا و تعبیر زشت «غربگدا» را مطرح میکنند و به این نمیپردازند که نقش روسیه چیست و چه میکند؟ همه این مسائل باید در ظرفیت دیپلماسی مطرح شود شخص رهبری بر این امر نظارت جدی دارد و کنترل میکند تا مسئله سیاست خارجی و تعادلی که باید با قدرتهای مختلف برقرار شود به شکلی پیش برود ولی دیدیم که بسیار افراطی و یکطرفه حملاتی صورت میگیرد و گمان به سمت نفوذهای خاص پیش میرود. اگر درجاهایی نفوذهای غربی وجود دارد و اسرائیل درجاهایی در سیستم ما نفوذ کرده و خساراتی چون نطنز و شهادت دانشمندان هستهای ما را برای ما ایجاد میکند. از طرفی شاهد نفوذهای شرقی هستیم و عدهای را میبینیم که بهطور سینهچاک در حال تبرئه روسیه هستند درحالیکه منافع ملی ایجاب میکند تا ما تعادل مناسب را با همه قدرتهای بزرگ جهان حفظ کنیم. نباید به شکل افراطی به سمتوسوی خاصی رفت. این مسئله در این مقطع جای تعجب دارد.»
اختلاف دیپلماسی و میدان
ساداتیان در پایان این گفتوگو تصریح کرد: «معمول در دنیا این است که نظامیان کار نظامی خود را میکنند و سیاسیها کار سیاسی خودشان را میکنند وقتی امام میفرماید ربطی به نظامیها ندارد که در امور سیاسی دخالت کنند ناظر بر این امر است. ولی ما بهتدریج میبینیم اینها قدرت پیدا کردند و کاری به این حرف ندارند و به شکلهای مختلفی توجیه میکنند و خود را مجاز میدانند تا در هر کاری وارد شوند اینیک نکته است نکته دوم درصحنه عمل است و این اتفاق شاید در کشورهای دیگر هم رخ بدهد و شاید اختلافاتی بین بخشهای نظامی و سیاسی وجود داشته باشد ولی اینطور نیست که همدیگر را بیاطلاع نگهدارند. معمول این است که درجایی مثلاً در شورای امنیت ملی آنها هماهنگیهایی زیر نظر رئیسجمهور انجام بگیرد. در ایران هم این هماهنگیها زیر نظر رهبری اتفاق میافتد ولی در ایران این هماهنگیها اتفاق نیفتاد و وزیر خارجه را بیاطلاع گذاشتند. مثل روزی که آقای اسد آمد و ایشان بیاطلاع بود یا مثل صحبتی که خود ایشان مطرح میکند و میگوید اسرائیل در سوریه دویست بار به مواضع ایران حمله میکند و آقای ظریف بیاطلاع است. تقریباً همه میدانستند که اسرائیل حمله میکند ولی روسیه اجازه پاسخدهی به ایران نمیدهد و ایران تحتفشار است ولی از اطلاعرسانی به وزیر امور خارجه امتناع کردهاند. اما منافع ملی اقتضا نمیکند که این دو حوزه مهم کشور مثل دشمن و رقیب عمل کنند بلکه درجایی کارهای خود را هماهنگ میکنند همانطور که آقای ظریف میگوید من بیشتر به نفع میدان کنار آمدهام و سکوت کردهام و چیزی نگفتهام و حتی از اقدامات آنها حمایت کردهایم. تا این مقدار جای تعجب ندارد و در همه کشورها وجود دارد ولی نوع برخورد جای تعجب دارد. نوع عملکردی که نسبت به دیپلماسی اتفاق افتاده و از ناحیه میدان است جای تعجب دارد.»
هراس از توافق و پساتوافق
دکتر رضا نصیری، استاد دانشگاه و تحلیلگر روابط بینالملل در گفتوگو با ستاره صبح تأکید کرد: «جریان ایرانستیز از دو اتفاق هراس دارد: اول اینکه مذاکرات وین با موفقیت تمام شود؛ و دوم اینکه فضای پسا توافق در دولت بعدی بهخوبی مدیریت شود. جلوگیری از هر دو اتفاق نیز مستلزم خارج کردن جواد ظریف از صحنه است، چراکه حضور او هم در موفقیت مذاکرات در دولت کنونی و هم در مدیریت توافق حاصله در دولت بعدی یک عامل کلیدی است. به همین خاطر رسانههای سعودی وابسته به جریان ایرانستیز تلاش میکنند با تقطیع و تحریف سخنان ظریف، بزرگنمایی و ترویج یک تفسیر مغرضانه از اظهارات او و همچنین ایجاد یک دوگانه کاذب میان ظریف و شهید سلیمانی مقدمات حذف او از صحنه سیاست ایران را فراهم آورند. در اینکه در فضای متلاطم کنونی بهتر بود فایل منتشر نشود تردیدی نیست. اما اغراق در مورد سطح «محرمانگی» اظهارات دکتر ظریف و تحلیلهای غلوآمیز در مورد تأثیر سوء آن بر روابط خارجی و موقعیت مذاکراتی ایران نیز اظهارات بیموردی است که غالباً توسط عدهای با مقاصد سیاسی عنوان میشود. اکنون پرسش این است که چرا انتشار اظهارات و تحلیل دکتر ظریف در مورد حساسیت روسیه نسبت به تنشزدایی بیشازحد میان ایران و غرب اینچنین موجب حمله به وزیر امور خارجه کشور میشود؟ در همه کشورهایی که در یک منطقه خاص منافع امنیتی، سبقه تاریخی یا حوزه نفوذ دارند، بحثِ تفوق و رقابت میان «میدان» و «دیپلماسی» برقرار است. در بسیاری از کشورها ازجمله آمریکا تنش و نزاع ساختاری و مزمن میان دستگاه دیپلماسی و نظامی در عالیترین سطوح است. مقولاتی مانند «دیپلماسی دفاعی» در مناسبات دیپلماتیک هم سالهاست در حوزه روابط بینالملل و فضای رسانهای در بسیاری از کشورها بهصورت علنی به بحث و مناظره گذاشته میشود. اما در ایران، این موضوعات به دلایل نامعلومی «تابو» شده است. اصلاً چه اشکالی دارد که وزیر خارجه و نیروهای مسلح بر سر پیشبرد یک سیاست اختلاف داشته باشند، اما درنهایت بلوغ، ثبات و قوه مدبره حاکم بر نظام تصمیمسازی ایجاب کند با یکدیگر «هماهنگ» عمل کنند؟ دکتر ظریف دیپلمات و سیاستمداری در تراز بینالمللی است اما متأسفانه درصحنه سیاست داخلی ایران مورد قضاوت و نقد قرار میگیرد.»