ستاره صبح-
روز گذشته 27 کشور عضو اتحادیه اروپا با انتشار بیانیهای از ایران خواستند تا در تصمیم خود برای غنیسازی 20درصدی اورانیوم تجدیدنظر کند و به دیپلماسی فرصت بدهد تا توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را از فروپاشی نجات دهند. پیش از آن نیز رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بابیان اینکه «ایران بسیار سریع در حال حرکت بهسوی غنیسازی ۲۰ درصد است» گفته بود «برای نجات برجام فقط چند هفته وقت باقیمانده است و نه چند ماه.» به نظر میرسد متحدان اروپایی آمریکا به دنبال آناند تا ایران را اقناع کنند که پای میز مذاکره بیاید و برجام مجدداً احیا شود. البته همانگونه که آقای بایدن چه در برنامههای انتخاباتی خودش و چه در سیاستهای کلی حزب دموکرات آمریکا درباره بازگشت احتمالی به برجام مطرح کرده، صرفاً به پرونده هستهای ایران حساس نیست و درباره مسائل موشکی و حضور منطقهای ایران هم نظراتی دارد. بهعبارتدیگر آنان قبلاً هم اعلام کرده بودند که قصد بازگشت به برجام رادارند ولی باید دانست که برجام نقطه پایان نیست، بلکه آغازی برای مذاکرات درباره موضوعات دیگر خواهد بود که برای مثال موشکهای ایران نیز میتواند شامل این موارد شود و از این نظر نگارنده تناقضی بین این مواضع برداشت نمیکند. البته یک مسئله هم میتواند در تکرار این مواضع اخیر اروپا و آمریکا تأثیرگذار باشد و آنهم فشار دوستان و متحدان منطقهای آمریکا بر کاخ سفید است که باعث شده آنان دوباره این مواضع را تکرار کنند. بههرحال بازگشت به برجام و احیای آن آسان نیست؛ زیرا از یکسو آمریکا تحریمهایی را علیه ایران وضع کرده که برداشتن آنها بهراحتی ممکن نیست. از سوی دیگر ایران نیز در چندین مرحله مختلف فعالیت هستهای خود را توسعه داده و گامهایی برداشته است. کما اینکه از هفته گذشته غنیسازی 20 درصدی اورانیوم با توجه به مصوبه اخیر مجلس آغاز شده است. بنابراین طرفین با اقداماتی که داشتند، در عمل باعث شدند که بازگشت به برجام آسان نباشد. بهویژه آنکه برجام مخالفینی در درون و برون یعنی در سطح جهان، منطقه و حتی داخل آمریکا و ایران دارد که فشارها و اقدامات این گروه ها دلیل دیگر دشواری بازگشت به برجام است؛ اینکه توقع داشته باشیم که آمریکا بهراحتی میتواند تمامی تحریمها را به سرعت لغو کرده و به برجام بازگردد، درست نیست. البته در این میان نباید از فشار متحدان ترامپ در خاورمیانه مثل عربستان سعودی و اسرائیل علیه ایران غافل شد؛ بهویژه آنکه اسرائیل نفوذ بیشتری نسبت عربستان در آمریکا دارد و لابیهای قدرتمندی در این کشور به نفع اسرائیل فعالیت میکنند. همچنان که شورش هفته گذشته هواداران ترامپ و هجوم آنها به ساختمان کنگره برای به چالش کشیدن نتیجه انتخابات نیز میتواند بیارتباط با این مسائل نباشد. واقعیت این است که جریان راست افراطی جمهوریخواهان ارتباط خوبی با عربستان سعودی و اسرائیل دارد و آنان قرابتی هم با کمپانیهای اسلحهسازی دارند و از این حیث از بهبود روابط بین ایران و آمریکا و کاهش تنش در خاورمیانه استقبال نمیکنند. درنتیجه ایران باید مراقب تحرک احتمالی برخی نیروها چه در داخل و چه در منطقه باشد تا مبادا بازگشت به برجام سختتر شود. همچنین ایران از طریق زبان دیپلماسی باید این اطمینان را به جامعه جهانی بدهد که دنبال تنش و جنگافروزی نبوده و نیست و برنامه هستهایاش صلحآمیز بوده و خواهد بود.