آمار رسمی میزان تورم سال ۱۴۰۱ را برابر با ۴۵.۸ درصد برآورد کرده است. با توجه به آنچه جامعه در زندگی واقعی خود احساس می کند به نظر می رسد میزان تورم بالاتر از ارقام یاد شده باشد. نظر شما در این رابطه چیست؟
برای بحث در مورد تورم تنها نمی توان به یک شاخص اکتفا کرد. در مبحث تورم از تورم اسمی و تورم واقعی صحبت می شود. تورم اسمی یعنی قیمت ها از عددی به عدد دیگر رفته اند و ما تورم را بر اساس آن اعداد و ارقام بررسی می کنیم.
در دهه 90 تورم امروز را نداشتیم و در دهه 80 تورم دهه 90 را نداشتیم. با بررسی این تاریخها و اعداد و ارقام به این نتیجه می رسیم که تورم در دهه گذشته و به ویژه رد سال گذشته جهش بالایی داشته است. در تورم اسمی قیمت ها مقایسه می شوند از این رو بعد رسانه ای و بعد روانی در شاخص تورم اسمی بالا است.
ارزش واقعی کالا ها با تورم واقعی توضیح داده می شود. تورم واقعی نهفته تر است و برای هر کسی ملموس و قابل درک نیست. تورم واقعی معمولا از تورم اسمی پایینتر است.
برای توضیح دقیق این مبحث مثالی می زنم. شاید زمانی نه چندان دور می شد با متری 5 میلیون تومان در نقاط خوب شهر تهران آپارتمان خرید امروز حتی در نقاط پایین شهر این نسبت به متری 50 میلیون تومان رسیده است. این ارزش گذاری تورم اسمی است.
اما زمانیکه آپارتمان 5 میلیون تومان بود ارزش واقعی 5 میلیون تومان چگونه بود و امروز که همان آپارتمان متری 50 یا بیشتر میلیون تومان است ارزش واقعی 50 میلیون تومان چطور است؟ اینجا مقایسه عدد و رقم داریم که در تورم اسمی تعریف می شود.
ولی تورم واقعی این است که مطلوبیت کالا در این دو زمان چگونه است؟ تورم واقعی این مطلوبیت و خواسته بازار است. هر چه پول ملی بی ارزش تر شود، تورم واقعی کمتر مورد بحث قرار می گیرد. تورم واقعی از تورم اسمی پایینتر است ولی مخرب تر از تورم اسمی است.
وقتی با استاندارد های جهانی مساله را بررسی کنید می بینیم کسی که ده سال پیش متری 5 میلیون آپارتمان خریده و امروز قیمت همان آپارتمان 15 میلیارد است، ده سال پیش می توانست املاک دیگری بخرد و باید در این مدت هم می توانست پس اندازی داشته باشد و اندوخته دیگری و ملک دیگری هم تهیه کند ولی امروز همان فرد نمی تواند همان ملک را با همان میزانی که قبلا برای خرید اش کار کرده و پس انداز کرده بود بخرد، چون درآمد اش به اندازه تورم بالا نرفته است. تورم واقعی عمیق شدن گسل اقتصادی و گسترش شکاف طبقاتی را توضیح می دهد. پرداخت درست به آمار ها شامل همین موارد هم می شود. مباحث آماری و شاخص های زیادی در اقتصاد وجود دارد که به دلایلی مورد توجه قرار نمی گیرند و آمار های مربوط به تورم اسمی جای آن ها را گرفته است.
آخرین آمار منتشر شده در گزارش مرکز آمار ایران از رشد تورم روستا ها صحبت می کند. آیا پیشی گرفتن تورم روستا از تورم شهر و تداوم این مساله می تواند به مهاجرت روستاییان به شهرها دامن بزند؟
تورم روستا ها به این علت بیشتر بود که کشش قیمتی در این مناطق اجازه می داد تورم بالا برد. مثلا در حوزه مسکن وقتی قیمت ملک متری ده میلیون تومان است، می تواند جهش دوبرابری یا بیشتر داشته باشد و به متری بیست یا سی میلیون تومان برسد.
ولی وقتی قیمت متری 150 میلیون تومان است، سخت می توان جهشی دو برابری را در یک سال برای این پایه قیمتی متصور شد و قیمت را به متری 300 میلیون تومان رساند. روستا کشش قیمتی رشد را دارد ولی شهر ها آن رشد قیمتی را قبلا تجربه کرده اند و امروز کشش قیمتی به آن صورت در شهر های بزرگ وجود ندارد. از این رو در یک سال گذشته در شهرستان ها و روستا های کشور تورمی بالاتر دیده شد چون کشش قیمتی اجازه افزایش قیمت چند برابری را می داد.
بالا بودن درآمد و رشد نقدینگی در شهرستانها و روستا ها از دیگر عوامل است. روحیه کار در شهرهای کوچک متفاوت از پاستخت و شهرهای بزرگ. چرخش نقدینگی در روستا ها بالا است. از این رو تورم سال گذشته روستا ها بیشتر از شهر ها بود.
وضعیت تورمی در شهرهای بزرگ و شهرستان های کشور ما تابع یک الگوی واحد نیست. گزارش های منتشر شده از مرکز آمار ایران نشان می دهد رشد تورمی در یک سال گذشته در روستا ها بیشتر از شهر ها بوده است.
به عنوان یک کارشناس اقتصادی با توجه به داده های اماری و دریافت علمی و تجربی شخصی خود چه پیش بینی از تورم سال پیش رو دارید؟
تورم در سال پیش رو رشد خواهد کرد. هیچ منطق اقتصادی نمی تواند بگوید که در سال پیش رو تورم کاهش پیدا می کند چون برنامه علمی برای کاهش تورم وجود ندارد.
به عقیده من این انگیزه ای دیده می شود که تورم بالا برود و از این طریق هزینه ها تامین و کسری بودجه پوشش داده شود.
باید دید تا چه زمانی می توان همچنان رشد تورم را کنترل کرد. اگر دولت تدابیری بیندیشد می تواند رفته رفته فشار اش را از روی فنر تورم بردارد و طبیعتا اتفاق بدی نمی افتد ولی اگر طرحی وجود نداشته باشد و با همین فرمان بی برنامه گی جلو بروند، به محض رها شدن فنر تورم، تورم به طور جهشی رشد خواهد کرد.
امروز دولت در وضعیت تورم را کنترل می کند نه مهار. مهار کردن تورم یعنی داشتن طرح و برنامه و اجرای موثر آن که چنین عقلانیت اقتصادی وجود ندارد.