علی صالحآبادی – مدیرمسئول
اتفاقاتی که در بیش از یک ماه گذشته در کشور رخ داد و منجر به کشته شدن عدهای از هر دو طرف و بازداشت یا مصدومیت عدهای دیگر شد، مایه تأسف است، زیرا همگی این اتفاقات برای مردم و کشور هزینهساز بوده است. پس از چند روز از آغاز اعتراضات، «اینترنت» دچار اختلال و دسترسی به برخی از پلتفرمها قطع شد. این موضوع معیشت حدود 10 میلیون ایرانی که در فضای مجازی «دادوستد» میکردند را دچار مشکل کرد و به گفته کارشناسان خسارت سنگین و نجومی به این گروه وارد شده و میشود. وبسایت جهانی «نت بلاکس» مدعی شده که قطعی اینترنت در ایران ساعتی ۱.۵ میلیون دلار معادل ۴۵ میلیارد تومان زیان اقتصادی به شهروندان ایرانی وارد میکند که این یعنی روزانه هزار میلیارد تومان به کسبوکارهای اینترنتی و اقتصاد کشور خسارت وارد میشود.
لازم به ذکر است که اعتراض بر اساس منشور ملل متحد برای مردم دنیا یک حق به شمار میرود و دولتها نباید جلوی این حق را بگیرند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم این حق در اصل 27 به رسمیت شناخته شده است.
پرسش این است که چرا و به چه دلیل اجرای این اصل چهار دهه است که معطل و مسکوت مانده و بدتر اینکه مقامات هم توضیح نداده و نمیدهند که چرا شهروندان را از این حق محروم کردهاند؟ درحالیکه اجازه راهپیمایی اعتراضی به مردم داده نمیشود، اما مقاماتی که تریبون در اختیار دارند، بعضاً گفتمان ناپسند و مغایر قانون دارند که به چند نمونه از آن اشاره میشود.
1-مجتبی ذوالنوری نماینده مردم قم: «رهبری باید دستور دهند هزار بار حسن روحانی را اعدام کنند».
2-سید احمد خاتمی امامجمعه موقت تهران: «اکثر بیحجابها از خانوادههای دزدها هستند».
3- محسن حیدری عضو مجلس خبرگان رهبری: «مطالبات اغتشاشگران از روی شکمسیری است».
4-سید کاظم موسوی، نماینده مردم اردبیل: «هر کس میخواهد موسیقی گوش کند از کشور برود.» وی در ارتباط با مرگ اسرا پناهی دانشآموز اردبیلی هم گفت: «به جهنم که اسرا پناهی قرص خورده و مُرده است».
5-دولابی عضو مجلس خبرگان رهبری: «مطالبه نوجوانان حیوانی است.»
6-رئیس سازمان تبلیغات اسلامی: «در موضوع حجاب کوتاه نمیآییم.»
7-مدیرمسئول روزنامه کیهان: «اکثریت قاطع جامعه ایران انقلابی است؛ غیرانقلابیها در اقلیت محض به سر میبرند؛ شاید ۹۹ درصد در برابر یک درصد.»
8- جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد: «هدف از آتشسوزی در زندان اوین کشتن مهدی هاشمی رفسنجانی بوده است.»
این سخنان از زبان برخی روحانیون و افراد غیرروحانی که صاحبمنصب هستند بیان شده است. وقتی از منظر حقوق شهروندی به این اظهارنظرها نگریسته شود درمییابیم که گویندگان این اظهارات، منشور ملل متحد که ایران هم آن را امضاء کرده و همچنین قانون اساسی را نخوانده و یا اینکه خودشان را به تغافل میزنند.
باید دانست که کشور متعلق به مردم است و نه اشخاص و همچنین باید پذیرفت که هر کس که شناسنامه ایرانی دارد از حقوق یکسان با دیگران بدون در نظر گرفتن طرز فکرش برخوردار است. پرسش این است که چرا این آقایان بهجای اینکه واقعیت را درک کنند، ببینند، بررسی کنند و بپذیرند، باد میکارند تا طوفان درو کنند؟
نباید ریشه اعتراضات را به اینوآن نسبت داد و به قول ضربالمثل ایرانی «خودشکن، آیینه شکستن خطاست» و یا «یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به مردم».
بر اساس آنچه در آمارگیری 1395 – 1365 مرکز آمار ایران آمده، حدود 70 درصد جمعیت کنونی کشور در دوره انقلاب حضور نداشتهاند. نوجوانان که به آن گروه زد گفته میشود، با فضای مجازی زندگی میکنند و کمتر علقه دینی و ملی دارند. وقتی این گروه نادیده گرفته میشوند و صدایشان شنیده نمیشود و اظهارات غیرمسئولانه میشنوند، به خیابان میآیند. مقامات باید واقعیتها را درک کنند و گفتمانشان را «بهروز» و «مدرن» کنند تا دریابند که مطالبه نوجوانان و جوانان چیست؟ استفاده از ادبیات تند و حیوان دانستن قشر نوجوان یا اینکه بگوییم مطالبات اغتشاشگران از روی شکمسیری است، نادرست است و باعث نارضایتی میشود. در حالی اینچنین گفته میشود که میلیونها ایرانی با فقر و گرسنگی دستوپنجه نرم میکنند. اگر شکمشان سیر بود فقیر نبودند. جامعه شناسان و اقتصاددانان میگویند، ریشه مشکلات اقتصادی و سیاسی را در تصمیمات سیاستگذاران میدانند؛ بنابراین ریشه نارضایتیها را باید در تصمیمات نهادهای حکومتی و عمومی جستجو کرد و نه جاهای دیگر.