شعار خودکفایی در دهههای گذشته به ویژه در زمینه افزایش تولیدات کشاورزی و صنعتی از سوی مسئولان نظام مطرح شد. مسئولان خودکفایی درزمینه برخی محصولات کشاورزی را از افتخارات نظام میدانستند. غافل از اینکه آنچه در توسعه اقتصادی مطرح است، «خوداتکایی» است نه «خودکفایی» به هر حال عملیاتی سازی این شعار با برداشتهای مجاز و غیرمجاز از آبهای سطحی و زیرسطحی و توسعه زمینهای کشاورزی برای محصولات آب بر زیاد باراندمان پایین باعث نابودی منابع آب و فرونشست دشتهای کشور را رقم زد. حاصل این بیتدبیریها، اکنون بیآبی و بیکاری و مهاجرتهای ناخواسته، ناامنی، سرقت، گرانی، کاهش قدرت خرید مردم بوده است. خودکفایی ما را بهروزی رسانده که برای تهیه مرغ و تخممرغ هم به خارج محتاجیم سیاستهای ناکارآمد و نارسا در مدیریت منابع آبی و مدیریت کشاورزی، کشور را با بحران بزرگ آبی روبرو ساخته است. اکنون کشور برای دستیابی به توسعه پایدار الزاماً باید همه جنبههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی را مدنظر قرار میداد اما چنین نبوده است. این در حالی است که بیش از یک دهه از هشدارهای ناسا و مواجه هواشناسی جهان در رابطه با پیشبینی کم آبیها، تغییر اقلیم، خشکسالی و افزایش دما میگذرد.
پیشبینیهای جهانی هشدار دادهاند که بیآبی در 44 کشور بیشترین مشکلات را ایجاد خواهد کرد که در این رتبهبندی ایران در ردیف چهارم قرارگرفته اما کمترین توجه و دوراندیشی از مسئولان حوزه آب و کشاورزی جدی گرفته نشده است. متأسفانه اکنون خوزستان، اصفهان، یزد، کرمان و مناطق دیگر کشور در تنش آبی و اجتماعی قرار دارند. اخیراً برای جبران بیعملیهای گذشته خرید آب از خارج به ویژه از تاجیکستان مطرحشده است که شاید از سر ناچاری بخشی از مشکل کم آبی را حل کند ولی آثار سیاسی این اقدام بر اقدام اقتصادی آن مقدم است. تأمین شریان حیاتی کشور یعنی آب از مناسبات ناپایدار بینالمللی و به دیگری سپردن راهحل مناسبی برای تأمین آب نخواهد بود چراکه تحت فشارهای بینالمللی ممکن است تأمین آب دچار وقفه شود وزندگی مردم به خطر افتد. باید دانست که آب تنها عنصر حیاتی بشر، جایگزینی ندارد. کمبود گاز و برق را میشود با حداقلها جبران کرد ولی آب از چنین وضعیتی برخوردار نیست. راه نجات کم آبی گزینه مناسب و مقدور مثل سایر کشورهای حوزه خلیجفارس شیرین سازی آب از حوزه خلیجفارس و دریای عمان و انتقال به پهنه کشور است. اگرچه فناوری شیرین سازی آب دریا و انتقال از دریا به نقاط مختلف کشور در مقایسه با آب یارانه دار مصرف فعلی گرانتر خواهد بود و به منابع مالی بیشتری نیاز دارد؛ ولی چارهای نیست و لازم است با مدیریت و جلوگیری از هدر رفت آب و اصلاح الگوی کشت با محوریت کم آب و در چهارچوب آمایش سرزمینی که تولید باید در کجا باشد مدنظر قرار بگیرد تا از کویری شدن مناطق کشور و مهاجرتهای ناخواسته که خود دشواریهای خاص خود را دارد جلوگیری شود. ارتباط منطقی حفظ منافع ملی و رابطه با سایر کشورهای صنعتی برای تأمین تجهیزات آبشیرینکنها شرط استفاده از تنها گزینه نجاتبخش کشور از کم آبی است که خود نیاز به سرمایهگذاری و استفاده از فناوری نوین دارد. اگر همچون انتقال آب از سد دوستی که در مرز مشترک ایران و ترکمنستان است، بخشی از آب شرب و بهداشتی مشهد تأمین شود؛ آب موردنیاز استانهای حاشیه خلیجفارس و دریای عمان و استانهای مرکزی نیز از خلیجفارس و دریای عمان تأمین شود، با هزینه پایینتر کشور دارای آبی پایدار میشد و مردم کم آبی را تحمل نمیکردند. نگاه به میزان شیرین سازی ها در حاشیه خلیجفارس و سهم اندک ایران در مقابل بیش از 17 میلیون مترمکعب آب شیرین شده در روز توسط شرکتها در حاشیه خلیجفارس ناتوانی و ناکارآمدی متولیان حوزه آب و کشاورزی را نشان میدهد. نویسنده بارها شاهد بوده که با اندکتر سالی و بارشهای فصلی موضوع تأمین آب پایدار فراموش میشود. غافل از اینکه با فرونشستهای 20 الی 30 سانتیمتری در تهران و سایر شهرهای بزرگ ازجمله مشهد و اصفهان و بهرهگیری بیش از حد از آبهای زیرسطحی، مخازن زیرزمینی آب کوچک و کوچکتر شده و میشود. همچنین با کاهش ظرفیت آب به خاطر فرونشستها فاجعهای برای آیندگان ایجاد میشود. تنها راه نجات اجرای طرح آب شیرین از دریای عمان و خلیجفارس از بحران کم آبی است.