این روزها تحولات جدیدی پیرامون موضوع برجام شکلگرفته است. دولت جو بایدن پس از روی کار آمدن در کاخ سفید، ابتدا سیاست وقتکشی را در دستور کار قرار داد و برخلاف وعدههای انتخاباتیاش، سعی کرد تا برای گرفتن امتیاز از ایران، از سیاست ادامه تحریم و فشار استفاده کند اما سپس دولت بایدن مشاهده کردد که ایران گزینههای دیگری را در پیش گرفت که تندتر از سیاستهای اتخاذشده در زمان ترامپ بود. ایران در زمان دولت ترامپ یک سیاست کنترلشده برای حفظ برجام در پیش گرفت، زیرا این امید وجود داشت که سیاست وی در آمریکا فراگیر نباشد؛ وعدههای انتخاباتی بایدن و سایر دموکراتها نیز همین شرایط را نشان میداد، اما بعدازاین که یک ناامیدی از دولت بایدن در ایران شکل گرفت، در عمل ایران مواضع خودش را مطرح کرد. که ایران از دولت جدید آمریکا مشاهده کرد منجر به این شد که درمجموع گامهای کاهش تعهدات در دولت جدید بیشتر از مجموعه گامهایی باشد که در زمان ترامپ برداشته شد. اما پس از امضای سند جامع همکاریهای ایران و چین، ورق اندکی به نفع ایران برگشت. هنگامیکه توافق راهبردی 25 ساله ایران با چین امضا شد، موضوع دیگری در ایالاتمتحده شکل گرفت و آن این بود که برای اولین بار در داخل آمریکا جریانهای مختلف ازجمله تعدادی از دموکراتها، دولت بایدن را موردانتقاد قراردادند که سیاست اشتباه او در آغاز کار منجر به شکلگیری کانونهای مخالف آمریکا در دنیا میشود. همچنین کشورهای اروپایی سعی کردند برخلاف مواضع خودشان در زمان ترامپ یکسری مسائل دیگری را به برجام اضافه کنند که اکنون مشاهده میکنیم این سیاست تعدیل پیداکرده است. در چنین شرایطی نشست روز جمعه کمیسیون برجام یک گام بهپیش برای احیای برجام بهحساب میآمد و فردا (سهشنبه) هم شاهد آن خواهیم بود که آمریکاییها اولین ورود جدیشان را به پرونده برجام انجام میدهند. در طول این مدت برخی کارشناسان طرحهای مختلفی را برای احیای برجام اعلام کردند که یکی از آنها تحت عنوان «بازگشت گامبهگام طرفین به برجام» بود. نگارنده معتقد است که اگر گامها، راهبردی باشد و به معنای کاهش تحریمها باشد، احتمال موافقت ایران با این موضوع زیاد است ولی اگر قرار بر برداشتن گامهای کوچک برای رسیدن به گامهای بزرگ باشد، ایران احتمالاً موافقت نخواهد کرد. بنابراین امیدواری وجود دارد که شرایطی مثبت شکل بگیرد و طرفهای توافق برجام به یکزبان مشترک برای گفتوگو برسند زیرا بیشتر از این نباید زمان را از دست داد و هرچه زودتر باید امکان اجرایی شدن برجام فراهم شود. اینکه برخی بگویند چه تفاوتی دارد که برجام در این دولت یا در دولت آینده احیا شود، سخن درستی نیست، زیرا طبق قانون، پرونده هستهای و برجام جزء سیاستهای کلان نظام است و در دولتهای مختلف تغییر چندانی نمیکند. واقعیت این است که شورای عالی امنیت ملی از زمان دولت سیدمحمد خاتمی تصمیم گرفت که مذاکره صورت گیرد و در زمان دولتهای محمود احمدینژاد و حسن روحانی هم این مذاکرات ادامه پیداکرده است و بعدازاین دولت هم، هر دولتی روی کار بیاید، سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر تنش نیست، بلکه مبتنی بر دیپلماسی است و این رویکرد بهراحتی تغییر نخواهد کرد.