ستاره صبح-مصطفی فروغی: خاورمیانه ۷۷ سال است که گرفتار مناقشه عبری-عربی-غربی شده است. در این مدت چهار بار ارتشهای عرب به قصد نابودی اسرائیل به میدان رفتند، اما شکست خوردند.
وقتی از پیروزی بر دشمن ناامید شدند راه سازش را در پیش گرفتند. مصر نخستین کشوری بود که با اسرائیل مصالحه کرد پس از آن اردن و سازمان آزادیبخش فلسطین موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناختند. ترامپ در دوره اول ریاست جمهوریاش موفق شد کشورهای امارات، بحرین، مراکش و سودان را وادار کند تا موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسند. کار به جایی رسید که فلسطین دیگر اولویت کشورهای عربی و تودههای عرب نبود. گمان میرفت که پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) کشورهای عربی به حمایت حماس و حزب الله لبنان برخیزند، نه تنها این کار را نکردند بلکه پنهانی با اسرائیل همکاری کردند و حاضر نشدند حتی یک گلوله به سمت اسرائیل پرتاب کنند.
حمله حماس و حزب الله به اسرائیل اشتباه بود و بهانه به دست اسرائیل و آمریکا داد تا نابودی یا ضربه زدن به محور مقاومت مورد حمایت ایران را در دستور کار قرار دهند. آمریکا و اسرائیل در این سیاست توانستند رهبران حماس، تشکیلات خودگردان، حزب الله و حوثیها را ترور و و زیر ساختهای آنها را ویران کنند. مهمتر اینکه ترکش حمله اشتباه حماس به اسرائیل به ایران خورد و سه نوبت جنگ بین ایران و اسرائیل اتفاق افتاد. فرماندهان نظامی ترور شدند، دانشمندان هستهای ترور شدند و همچنین مراکز نظامی، امنیتی و اطلاعاتی آسیب دیدند. هرچند جنگ ۱۲ روزه پایان یافت اما سایه آن همچنان بر مردم سنگینی میکند. جنگ باعث شد انتظارات تورمی گرانی افزایش قیمت دلار و طلا رخ دهد. جنگ باعث شد تا مکانیزم ماشه فعال و تحریمهای ویرانگر سازمان ملل برگردند.
اهداف پیدا و پنهان نشست شرم الشیخ
امروز نشست شرمالشیخ با حضور بیش از ۲۵ تن از رهبران جهان برگزار میشود. فرماندهی این نشست با دونالد ترامپ و ژنرال السیسی رییس جمهور مصر است. رهبران فرانسه، انگلیس، ایتالیا، اسپانیا، آلمان، آمریکا و... در این نشست شرکت میکنند. غایبان ایران اسرائیل حماس تشکیلات خودگردان روسیه و چین هستند. ترامپ و اسرائیل اگر موفق شوند پرونده حماس را ببندند به سراغ حزب الله و ایران خواهند رفت. ترامپ به دنبال کشاندن عربستان و دیگر کشورهای عربی به طرح ابراهیم است.
اگر این اتفاق رخ دهد میتوان پیش بینی کرد خاورمیانه جدید متفاوت از حال و گذشته شکل خواهد گرفت و مناقشه ۷۷ ساله عبری-عربی نیز پایان خواهد یافت. پس از نشست شرم الشیخ دو گزینه پیش روی ایران است، یکی همراهی با آنچه در نشست شرمالشیخ توافق میشود و دیگری ادامه دکترین نابودی اسرائیل و حمایت از محور مقاومت که ضربه خورده و بازسازیاش دشوار و ناممکن شده و ادامه شعارهای مرگ بر آمریکا و اداره کشور توسط اقلیت است. گزینه اول همان چیزی است که کشورهای عربی و غرب به دنبال آن هستند تا در آرامش و صلح پروسه توسعه را پیش ببرند و گزینه دوم تداوم تحریم و جنگ خواهد بود.
در خبرها آمده بود که دونالد ترامپ که در واقع رییس نشست شرم الشیخ است از ایران دعوت کرده بود در این نشست شرکت کند، ایران نپذیرفت و غایب اجلاس بود. این درحالی است که ایران سال ها هزینه مالی و انسانی برای حماس، حزب الله، سوریه و ... داده است. حال که قرار است صلحی بین حماس و اسراییل صورت بگیرد حضور ایران می توانست تاثیر گذار باشد و از سطح تنش بین ایران و آمریکا و همچنین ایران و اروپا بکاهد. سیاست جای قهر نیست بلکه سیاست منعطف است و سود در حضور، مذاکره، توافق و سازش است. ایران با عدم حضور در کنفرانس شرم الشیخ خود تحریمی را انتخاب کرد که آثارش بعدها معلوم خواهد شد.