به قلم سردبیر
14 مرداد مصادف است با امضای قانون اساسی در همین روز در سال 1285 شمسی. قانون اساسی مشروطه و متمم آن، نخستین سند مکتوب است که در آن وظایف شاه و مردم را مشخص میکند. از آن زمان تاکنون 117 سال سپریشده و بحث و نقد درباره این اتفاق همچنان وجود دارد. موضوع این است که مشروطهخواهان در گام نخست به دنبال «حکومت قانون»، دستیابی به آزادیهای فردی و اجتماعی و تشکیل پارلمان مشابه آنچه آن روزها در کشورهای غرب وجود داشت، بودند.
جنبش مردم و رهبری روحانیون آزادیخواه و نخبگان باعث شد تا شاه بپذیرد که دیگر قدرتش مطلقه، بلامنازع و غیرپاسخگو نیست و بهناچار و از سر ذلت باید تن به قانون دهد.
مظفرالدین شاه وقتی نخستین قانون اساسی را امضاء کرد 10 روز بعد «دق» کرد و مُرد. قانون اساسی توسط نمایندگان مجلس اول شورای ملی تصویب شد و به امضای شاه رسید.
پس از مرگ «مظفرالدین شاه»، «محمدعلی شاه» به قدرت رسید. او در گام نخست به کمک «لیاخوف» افسر روسی، مجلس را در میدان بهارستان به توپ بست، اما طولی نکشید که غیورمردان آذربایجانی، «ستارخان»، «باقر خان» و «یپرم خان» از تبریز به تهران آمدند و شهر به دست مشروطه خواهان افتاد. محمدعلی شاه که دستنشانده تزار روس بود به سفارت روسیه در تهران پناهنده شد و روسها از بیم حمله مشروطه خواهان به سفارت، او را مخفیانه از تهران به روسیه بردند.
«محمدعلی شاه» در همانجا مُرد. مرور رویدادهای مشروطه خواهان نشان میدهد که آنها دریافته بودند که مغرب زمین پیشرفت کرده؛ اما ایران درجا میزند. ازاینرو به فکر چند کار مهم افتادند:
1-خروج ایران از زیر بار استعمار انگلیس و روسیه. «میخواهم به شمال مملکت بروم. سفیر روس اعتراض میکند. میخواهم به جنوب بروم سفیر انگلیس اعتراض میکند...» مشروطه خواهان از طریق پارلمان به نفوذ این دو پایان دادند.
2-نوسازی و بازسازی سازمانها، ادارات و تغییر نگاه نسبت به اداره کشور.
3-آزادی و دموکراسی.
4-برقراری حکومت قانون از طریق تشکیل پارلمان و دادگستری.
5-دستیابی به امنیت. هرچند بهظاهر اهداف مشروطه محقق نشد؛ اما مشروطه باعث بیداری ایرانیان شد و نقطه عطف در کشور را فراهم کرد. هرچند از دل مشروطه کودتای رضاخان بیرون آمد، با اینوجود در فاصله سالهای 1286 تا 1299 مجلس در اداره کشور نقش داشت و اکثر علما و نخبگان ازجمله «سید حسن مدرس» از برقراری نظم و امنیت توسط سردار سپه حمایت میکردند؛ اما وقتی رضاشاه قصد داشت نظام را از سلطنت به جمهوری تبدیل کند، مصدق و مدرس براین عقیده بودند که سردار سپه چون دیکتاتور است برای ریاست جمهوری مناسب نیست. این دو در حالی چنین اشتباهی را مرتکب شدند که جمهوری ولو اینکه رضاخان رییس جمهور میشد به دلیل دورهای بودن و موروثی نبودن بهتر از سلطنت بود. این دو نماینده بانفوذ مسیر کشور را از جمهوری به سلطنت مطلقه و موروثی تغییر دادند. اگر ایران نزدیک به 100 سال پیش جمهوری میشد حالو روز ایرانیان در 57 سال حکومت خاندان پهلوی چیز دیگری میشد.
نوسازی کشور مثل ایجاد دانشگاه تهران، راهآهن، ساختمان دادگستری، نوسازی ارتش و... جزو دست آوردهای مشروطه به شمار میرود که آثارش هنوز دیده میشود.