رشد ناترازیها؟
اقتصاد، تجارت، تولید، صنعت، کشاورزی، دامداری، فناوری یافتهها و تجارب بشری است. کشوری که با بهرهگیری از علم، خرد و بهتازگی از هوش مصنوعی در این موضوعات استفاده کرده بدون شک موفق شده و توانسته در بازار بینالمللی حضورداشته باشد و از این بازار سود ببرد و برای مردم رفاه، آسایش، ثبات اقتصادی ایجاد کند.
چین یک سال پیش از انقلاب ایران (1978 م) کشوری عقبمانده با میلیونها انسان گرسنه بود. رهبران چین دریافتند با روشهای سوسیالیستی و اقتصاد دولتی و بسته نخواهند توانست بر عقبماندگی و گرسنگی فائق آیند. به همین دلیل با حفظ فضای بسته سیاسی توأم با سرکوب، به اقتصاد آزاد از نوع غربی روی آوردند. این سیاست موفق از کار درآمد، زیرا پکن در سال 2018 خروج حدود 700 تا 800 میلیون نفر را از زیر «خط فقر» جشن گرفت. چین برای دستیابی به رشد و توسعه ابتدا تجارت را اولویت خود قرار داد و کپی برداری یا مونتاژ صنایع غرب را پیشه کرد و در فاز آخر وارد رقابت «نرمافزاری» در حوزه فنآوریهای نوین، هوش مصنوعی، پرتاب ماهواره به فضا و ... شد. این پیشرفتها غرب بهویژه آمریکا را سخت نگران کرده است. ایران بهظاهر متحد چین است. چرا ایران برای رفع مشکلاتی مثل
1-بحران افت تولید و کیفیت پایین کالای تولیدی.
2-تجارت با همه کشورها از جمله غرب و ایالاتمتحده.
3-مونتاژ و کپیبرداری از تولیدات پیشرفته دنیا.
از تجارب متحد خود یعنی چین استفاده نمیکند؟
اگر کشور از چند دهه پیش مثل چین عمل میکرد و در روابط خارجی «سیاست تعاملی» را بهجای «سیاست تهاجمی» برمیگزید، امروز شاهد رشد فقر، شکاف طبقاتی، ناهنجاریهای اجتماعی، تورم و ... نبودیم.
کشور اکنون با «ناترازی»، «کسری بودجه و تورم»، ناترازی برق، گازوئیل، بنزین، هزینه درآمد، کسری بودجه و نا ترازی بانکها روبه رونبود.
وقتی کشور با ناترازی درآمد و هزینه روبهروست، پیامدش تورم، کاهش ارزش پول ملی، کاهش قدرت خرید دهکهای پایین جامعه، افزایش شکاف طبقاتی، بروز و ظهور ناهنجاریها در جامعه، کاهش ارزش پول ملی، فرار مغزها و ... خواهد بود.
مردم شاهد قطع برق و گاز در تابستان و زمستان هستند. شبکه برق فرسوده شده و نیاز به بازسازی و نوسازی دارد. استفاده از «مازوت» یا «نفت کوره» باعث خوردگی شبکه میشود که تداوم آن میتواند برای نیروگاههای کشور و همچنین محیطزیست خطرناک باشد.
نویسنده به حاکمیت توصیه میکند بهجای این که وقت خودش را سالها صرف این کند که حدود 7 میلیارد دلار داراییهایش را در کشور کره آزاد کند و همچنین بهجای اینکه انتظار بکشد تا عراق به آمریکا فشار آورد تا وزارت خزانه داری این کشور اجازه دهد پولهای بلوکهشده ایران از طریق عمان و با نظارت آمریکا صرفاً برای خرید «دارو» و «غذا» هزینه شود، دستگاه دیپلماسی با فاصله گرفتن از روسیه، جنگ اوکراین و چین با غرب وارد مذاکره و معامله شود تا مثل عراق و دیگر کشورها نفت بفروشد و مهمتر اینکه با پذیرش مقررات «گروه مالی اقدام ویژه» (FATF) به حدود 100 تا 120 میلیارد دلار داراییهای غیرقابلدسترس مطابق گزارش خانم «هلنا دوهان» دسترسی پیدا کند و مردم طعم توسعه، رفاه و آسایش را حس کنند.
تجربه نشان داده کشورهایی که با آمریکا در حال تنش یا تخاصم هستند اگر با دیپلماسی مشکل را حل نکنند، این کشور با فشار تحریم و امنیتی سازی آنها را در تنگنا میگذارد.