علی صالحآبادی – مدیرمسئول
وزیر علوم اخیراً اعلام کرد از مهرماه امسال بیش از هزار «کد رشته تحصیلی» حذف خواهد شد، هرچند او جزییات را فاش نکرد؛ در همین حد هم میتوان حدس زد که قرار است تعدادی از دانشگاهها مثل دانشگاههای غیرانتفاعی، پیام نور و ... به همراه تعدادی رشتههای تحصیلی حذف شوند. نگارنده به خاطر دارد زمانی که با اصرار اکبر هاشمی رفسنجانی قرار بود دانشگاه آزاد با دریافت شهریه ایجاد شود، بسیاری از کارشناسان اهلفن هشدار دادند تشکیل چنین دانشگاهی ضرورت ندارد. بههرحال این دانشگاه با فشار نمایندگان، مقامات محلی ایجاد شد و تابلواش در اکثر شهرها برافراشته شد. اکنون نهتنها این دانشگاه بلکه دانشگاههای غیرانتفاعی، حتی دولتی هم در بسیاری از رشتهها داوطلب ندارند.
اگر هدف دولت حذف برخی رشتهها و بسیاری از دانشگاههای بدون مشتری باشد اقدام پسندیدهای است و همه باید از این تصمیم حمایت کنند. در ارتباط با شکاف آموزشی، بیعدالتی و تبعیض به چند موضوع اشاره میشود:
1-رژیم پهلوی وقتی متوجه شد مدارس غیردولتی گوی سبقت را از مدارس دولتی گرفته در راستای عدالت آموزشی کلیه مدارس خصوصی را در سال 1354 منحل کرد و تغذیه رایگان نیز در همه مدارس برقرار شد.
2-بر اساس اصل 30 قانون اساسی، آموزش از ابتدایی تا پایان دوره متوسطه باید رایگان باشد؛ اما معلوم نیست چرا و به چه دلیل در دولت سازندگی این اصل زیر پا گذاشته شد و مدارس غیرانتفاعی که در نقاط بیشتر برخوردار شهرها و در تهران در مناطقی مثل شمیران، شهرک غرب، سعادتآباد و ... برخی افراد صاحبنام یا فرزندانشان زمین و امکانات گرفتند و اکنون به گفته مقامات سالانه برخی از این مدارس تا 100 میلیون تومان شهریه میگیرند و در خدمت پولدارها هستند. آیا این عدالت است یا عین تبعیض و زیر پا گذاشتن قانون اساسی؟
3-طبقاتی شدن آموزشوپرورش باعث شده تا هرکس پول بیشتر دارد به دانشگاه بهتر و رشته بهتر برود و هرکس ندارد به رشتههای دست چندم، در حالی چنین فرآیندی در کشور شکل گرفته که قرار بود انقلاب، طبقه پایین را بالا و طبقه بالا را پایین بیاورد تا تعادل و عدالت در جامعه برقرار شود.
مدعیان انقلاب نگاهی به نتیجه کنکور سال گذشته بیندازند تا دریابند چه بر سر عدالت آموزشی آمده است. ۳۹ نفر از افراد برتر کنکور سال ۱۴۰۱ این واقعیت معنادار را بیان میکنند.
*29 نفر از افراد برتر در مدارس استعدادهای درخشان درسخوانده بودند.
*9 نفر از افراد برتر در مدارس غیرانتفاعی که شهریه نجومی میگیرند.
*1 نفر برتر در مدرسه نمونه دولتی درسخوانده بود.
در حالی نفرات اول کنکور فرزندان افراد پولدار هستند که حدود 13 میلیون دانشآموز در کشور وجود دارد که حدود 700 هزار نفر از آنها در مدارس غیردولتی، استعدادهای درخشان، تیزهوشان و ... درس میخوانند. همینها صندلیهای دانشگاه دولتی را پر میکنند بقیه هم بروند دانشگاه آزاد و ... با پرداخت پول درس بخوانند.
سیستم آموزشی در رژیم گذشته بهگونهای بود که ورودی شهرستانیها به دانشگاه بیشتر از تهرانیها بود. روز پنجشنبه کنکور سال 1402 برگزار شد، پیشبینی میشود بازهم پولدارها بیشتر از بیپولها به دانشگاه راه یابند.
نویسنده به حاکمیت پیشنهاد میکند در راستای عدالت آموزشی کلیه مدارس غیرانتفاعی یا خصوصی منحل و مقررات آن مشابه مدارس دولتی شود. اقدام دیگر اینکه کلیه دانشگاههای غیرانتفاعی ازجمله بسیاری از رشتهها و شعب دانشگاه آزاد منحل شوند و در هر استان یک یا دو دانشگاه معتبر باقی بماند. در دنیای مدرن و دیجیتالی کمیت مهم نیست، بلکه در جامعه شبکهای کمیت مطرح است. پرسش این است که در کشورهای پیشرفته دانشگاهها قارچگونه سبز میشوند و کارخانه مدرک سازی میشوند یا اینکه بر اساس نیاز و اولویتهای روز رشته تحصیلی تعریف میشود و متناسب با آن دانشجو و استاد پذیرش میشوند.
نویسنده در پایان به تجربه کره شمالی و جنوبی در زمینهٔ توجه به آموزشوپرورش و ساخت موشک و بمب اشاره میکند. کره جنوبی و شمالی تا سال 1۹53 میلادی یعنی ۷۰ سال پیش یک کشور بودند فرهنگ و نژاد هر دو کشور یکی است. کره جنوبی به سمت غرب رفت و آموزش، فناوری، اقتصاد و رفاه مردم را در اولویت قرارداد. این سیاست باعث شد تا کره جنوبی اکنون اقتصاد چهارم آسیا شده و جزو کشورهای پردرآمد دنیا بهحساب میآید و درآمد سرانه هر فرد در این کشور حدود 40 هزار دلار است؛ اما کره شمالی پس از تجزیه اقتصاد سوسیالیستی را برگزید. در حالیکه مردمانش گرسنه هستند، موشک و بمب اتم ساخته و درآمد سرانه هر فرد کره شمالی در سال 2018 تنها ۱298 دلار بوده است.
کدام تجربه بهتر و به نفع مردم است؟ اگر قرار باشد عدالت آموزشی عملی شود باید نقش پول از آموزش و کنکور حذف شود. راهش انحلال مدارس غیرانتفاعی است که از ابتدا خلاف قانون اساسی ایجاد شدند.