ستاره صبح: مسعود روغنی زنجانی دانش آموخته اقتصاد است و یکی از تئوریسینهای برجسته کشور به شمار میرود. وی در زمان جنگ ۸ ساله رئیس سازمان برنامه بودجه بود و پس از آن که این سازمان منحل و به وزارت برنامه و بودجه تبدیل شد او وزیر این وزارتخانه انتخاب شد. زنجانی در تدوین برنامه سوم توسعه اقتصادی که ۷۰ درصد آن محقق شد و بهترین برنامه بعد از انقلاب است نقش کلیدی داشت. وی اعتقاد داشت راه نجات کشور تعدیل اقتصادی و واقعی کردن قیمت انرژی و دیگر کالاها بود. وقتی دولت هاشمی رفسنجانی نظر او را نپذیرفت از سمت وزارت استعفا کرد. او گهگاه در نوشتار و گفتار مشکلات کشور را بازگو میکند و در عین حال راه حل هم ارائه میدهد. زنجانی معتقد است که شرایط کنونی مشابه سالهای ۶۵ و ۶۶ است که به دلیل مشکلات مالی قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد و جنگ پایان یافت. وزیر پیشین برنامه و بودجه معتقد است که راه عبور از بحرانهای اقتصادی تغییر پارادایم حکمرانی است. گفتنی است که مسعود روغنی زنجانی، میرحسین موسوی و اکبر هاشمی رفسنجانی نقش کلیدی در پایان دادن جنگ عراق علیه ایران در سال 1367 و پذیرش قطعنامه 598 داشتند. در ادامه گفتوگو ستاره صبح با مسعود روغنی زنجانی درباره بودجه سال ۱۴۰۵ را در ادامه میخوانید:
روغنی زنجانی، با اشاره به اینکه برای اولین بار دولت قبل از تقدیم لایحه بودجه به مجلس، اطلاعرسانی عمومی درباره آن را محدود کرده است، گفت: به نظر میرسد ضرورت این کار برآمده از شرایط بحران مالی و اقتصادی کشور و هماهنگی با مجلس و نهاد بالادستی برای تصمیمات لازم برای مقابله با بحران بوده است . خود این کار نشان از حیاتی بودن تصمیمات راهبردی است که متغیرهای مالی و اقتصاد بودجه ضرورت آن را برای مسئولین دیکته میکنند و نشان میدهد که قدرت مانور از حوزه مالی دولت و اقتصاد رخت بربسته و باید تغییرات دیگر و مهمی در پارادایم حکمرانی انجام گیرد تا نفسهای برید و به تنگ آمده متغیرهای اقتصادی با مراقبتهای ویژه تدبیر بازیابی شده و بهتدریج نقش اصلی خود برای حیاتبخشی عزتمندان زندگی جامعه ایران را بازی کند..»
او افزود: «لایحه تقدیم شد و دادههای کلیدی آن در معرض افکار عمومی و نخبهها و اندیشمندان و کارشناسان مای و اقتصادی قرار گرفت. آنچه در ارزیابی اولیه در افکار عمومی، میان نمایندگان مجلس و از سوی خود دولت از ویژگی این بودجه مطرح شد، عنوان شدت انقباضی بودن لایحه بودجه 1405» بود که از این زاویه میتوان انقباضی بودن این بودجه را تأیید کرد و البته جای برخی کاهش در هزینه بودجه همچنان باقی است که بهاحتمال ذینفع آنها که عمدتاً ذینفعهای تازه ورود به بودجه دولتی در حوزه فرهنگی هستند و با حضور مؤثر در نهادهای خارج از دولت و حضور مؤثر در مجلس امکان حذف آنها را از دولت و سازمان برنامه گرفتهاند.
اما سیاست انقباضی در چه شرایطی انجام میگیرد؟ سیاست انقباضی بر اساس تجربه کشورها در دنیا معمولاً در شرایطی اتخاذ میشود که اقتصاد کشور با تورم فزاینده روبهرو است، رشد تولید ناخالص داخلی روند نزولی دارد و امکان جذب منابع جدید برای جبران کسریها یا تأمین هزینههای موردنیاز کاهشیافته است و بودجه با کسری مزمن روبهرو است. به عبارتی، نرخ رشد درآمدها بهکندی گرایش دارد و نرخ رشد هزینهها بهسرعت افزایش پیدا میکند. و این وقتی تشدید میشود که در نظام تصمیمگیری ذینفعهای کلیدی به خاطر منافع خود چسبندگی شدیدی به سیاستهای راهبردی خود دارند و انعطافپذیری آنها در این زمینه تقریباً بسیار کم است لذا امکان چرخش در سیاستهای راهبردی برای اصلاح امور اقتصادی و بخصوص در بودجه را نمیدهد.
سیاست انقباضی وقتی اتخاذ میشود که درآمد کُند و هزینه افزایش یابد.
کشورها زمانی تن به بودجه انقباضی میدهند که تورم فزاینده، تولید نزولی و کسری بودجه مزمن باشد.
او در پاسخ به پرسش علت رسیدن به چنین شرایطی گفت: «این داستان بلندمدت سیاستگذاری در حوزه اقتصاد و تنظیم بودجه از قبل از انقلاب شروع شد و بعد از انقلاب نیز ادامه یافته است. برای نمونه اجازه بدید نگاهی به شاخصهای کلان اقتصاد سال 1404 و پیشبینی این متغیرها را بی اندازیم تا روشن شود که این بودجه در چه بستری تهیهشده و تنظیمکنندگان آن با چه محدودیتهای روبهرو هستند.
با قرض تداوم وضع موجود و ادامه سیاست خارجی فعلی و شرایط حاکم بر روابط ما با آمریکا و اسرائیل که همچنان جنگی است:
نرخ تورم بین 50 تا 60 در صد در سال جاری بوده و بر اساس همین بودجه در صورت تحقق ارقام منابع آن نرخ تورم برای 1405بین 45-50 در صد خواهد بود.
نرخ رشد اقتصادی برای سال جاری 3/ درصد بوده و برای سال آینده بین 3/- تا6-/ درصد پیشبینی میشود و این به معنی کاهش رفاه عمومی خواهد بود.
ضریب جینی برای سال آینده بین 382/ تا 386/ پیشبینی میشود که به معنی تشدید فاصله طبقاتی است که باید به کسانی که بنام عدالت این وضع را بر کشور تحمیل کردهاند تبریک گفت.
و در سال جاری پیشبینی میشود 350 هزارتا 400 هزار شغل ازدسترفته و به بیکارها اضافه شوند و سرمایهگذاری ناخالص هم تا 5/8 در صد کاهش پیدا خواهد کرد و بیکاری تا 9.3 در صد افزایش پیدا خواهد نمود
ازنظر من با این شرایط از این بودجه چه انتظاری میتوان داشت؟ رفاه؟ نه توزیع عادلانه؟ نه ارائه کالا و خدمات باکیفیت؟ باید گفت دولت با همه زحماتی که میکشد و خدمات در اختیار مردم گذاشته میشود باید گفت کالا و خدمات باکیفیت؟ نه
چسبندگی بالای هزینههای جاری قدرت مانور را از دولت گرفته و اکثر این ارقام ماهیت دیکته شده به دولت دارند برای نمونه رشد فزاینده هزینههای نیروهای مسلح و دستگاههای امنیتی به خاطر شرایط که همه از آن آگاهیم حق انتخاب را از دستاندرکاران بودجه گرفته است نهادهای فرهنگی دیکته شده به بودجه امکان حذف آنها را علیرغم مخالفت افکار عمومی با آنها از سازمان برنامه بودجه گرفته است. پول پاشی در این حوزه بااینهمه محدودیت مالی ادامه دارد
با توجه به همه این موارد، بودجه تنظیمشده قابلقبول و قابلفهم است.
او درباره اجرای عملی بودجه افزود: «آیا این بودجه در عمل هم به همین شکل اجرا خواهد شد؟ همچنان جای سؤال است. نمیدانیم آیا تنش با اسرائیل به جنگ مجدد منجر میشود، آیا آمریکا وارد این درگیری خواهد شد و از آن حمایت میکند یا نه، آیا مذاکرهای با آمریکا صورت خواهد گرفت و سیاست در برابر کشورهای همجوار تغییر خواهد کرد یا نه. آیا درآمدهای نفت محقق خواهد شد؟ آیا مالیات با توجه با رشد 40 درصد و رشد 3/ در تولید ناخالص داخلی در سال 1404که ظرفیت اخذ مالیات را کاهش میدهد محقق خواهد شد یا مجبور به استفاده از منابع بیشتر از صندوق توسعه ملی خواهد گردید.و.... همه این عوامل بر اجرای بودجه اثرگذار هستند.
من نمیدانم در چنین شرایطی چرا نهاد هائی چون آستان قدس به کمک دولت نمیآیند در دوره جنگ بخشی از منابع این آستان مقدس صرف هزینهای برای حمایت از رزمندهها میشد آیا شرایط فعلی بهتر از شرایط آن دوره است در حال حاضر آستان تا جایی که من میدانم حدود 480 میلیارد تومان به دولت مالیات میدهد ولی بهطور جمعی خرجی مجدد به خود آستان برمیگردد آیا بهتر نیست با یک موافقتنامه این مبلغ ولو ناچیز برای کمک به پروژههای مناطق محروم که دولت در حال اجرای به دولت واگذار شود. در اینجا من باید به یک مصاحبهای اشارهکنم که با عبدی مدیا کرده بودم و در آن اعلام کردم شرکتهای تابع آستان وام ارزی از صندوق توسعه ملی میگیرد ولی پس نمیده بجای 15 میلیون یورو 15 میلیارد دلار اعلام کردم که بازتاب خوبی نداشت بدینوسیله آن را تصحیح کرده و از معاونت اقتصادی آستان عذرخواهی میکنم وبر اساس گزارش مقامات اقتصادی آستان سیاست مدیریت شرکت را کنار گذاشته و آنها را وارد بورس میکنند که قدم خوبی برای جدا شدن آستان از شرکت داری است
اجازه بدید من به تجربه خودم در رابطه با این بودجه و بودجه سالهای 1365 و 1366 بپردازم. از زاویه سنجههای کلان بودجه هم میتوان به این دو مقطع پرداخت که مالیه عمومی این دو مقطع علائمی خوبی به حاکمیت نمیدهند. همانطور که در ابتدا گفتم بودجه و اقتصاد از نفس افتاده و احتیاج به مراقبتهای اندیشهای برای بازیابی آن است و آن تغییر درسیاست های راهبردی حکمرانی است.
در سال 1365 به دلیل شرایط ویژه که تا حدود زیادی قابلمقایسه با سال 1404 است برای مقابله با کاهش شدید درآمدهای نفت تنظیم شد شرایط جنگی بر اقتصاد حاکم بود و تمام متغیر تحت تأثیر این شرایط قرار داشت لذا این برنامه بهضرورت تنظیم گردید در ابتدای این برنامه آمده است ... در راستای انواع توطئههای استکباری جهانی دولت جمهوری اسلامی موضوع سقوط قیمت نفت در بازارهای جهانی را یکی از مکرهای جدید استکبار به سرکردگی شیطان بزرگ میداند آمریکا با همدستی ایادی چپاولگر خود در جهان با اهدافی چندگانه که یکی از مهمترین آن یقیناً به سازش کشاندن انقلاب اسلامی و خاموش کردن شعلههای اسلامخواهی در سراسر جهان است این توطئه را سامان داد....و در ادامه این برنامه آمده است :
1- ....
2- بر اساس محدودیتهای ارزی تنظیمشده است
...
4- ... بهمنظور کنترل مشکلات ناشی از کمبود منابع است و دید توسعهای ندارد
و در ادامه اهم اهداف را به شرح زیر اعلام میکند
1- تأمین کلیه نیازهای جنگ تحمیلی با استفاده از حداکثر امکانات داخلی
2-...
3- تأمین حداقل نیازهای معیشتی جامعه انقلابی و در حال جنگ باقیمتهای تثبیتشده و تلاش در جهت کنترل سطح عمومی قیمتها
...
حال به بخشی از اهداف بودجه 1405 توجه کنید:
اصول حاکم بر بودجه سال 1405
همپای تأکید بر دیپلماسی فعال و منعطف برای حل مشکلات بینالمللی پیشروی کشور اصول حاکم بر لایحه بودجه 1405 عبارتاند از:
تا1-تأمین معیشت عموم مردم و حمایت از محرومین
2- تقویت بنیه دفاعی و امنیتی کشور
...
با مقایسه این دو ما به چه نتایجی میرسیم مهمترین واصلیترین نتیجهاین است همچنان مردم با مشکلات معیشتی روبهرو هستند و هم چنان ما در حال جنگیم آنهم بعد از گذشت نزدیک به چهل سال و بقیه را میگذاریم برای نوشته دیگر.
در1365 این برنامه نتوانست پاسخگو شرایط پیشآمده باشد و لذا برنامه بحران نوشته شد که بسیار سخت و تقریباً در آن فعالیتهای برخی بخشهای اقتصادی کلاً متوقف میشد و فقط رساندن حداقلها به مردم و مقاومت اهداف اصلی این برنامه بحران گردید باز نتیجهای حاصل نشد و حاکمیت با دوراندیشی قطعنامه 598 را پذیرفت
بودجه 1403 و 1405 ظاهراً همین ندا را بهنظام میدهد که از من کاری ساخته نیست تغییر پارادایم بدهید شاید صلح حسنی بکار بیاید و ایران از این وضع نجات دهد البته اگر ایران باوری مصلحتی نباشد. انشالله
در انتها به سازمان برنامه چند توصیه دارم
1- آثاراین بودجه بر متغیرهای اقتصادی هم برای مراکزی تصمیمگیری وهم نخبهها و اندیشمندان این حوزه منتشر کند و درکنار آن گزارش دیگر برای درک عمومی به زبان ساده تهیه شود.
2- گزارش از تأثیراین بودجه و بودجه سال جاری برای هزینههای خانوار شهر و روستا تهیه کند. حتماً بزبان ساده هم تهیه شود
3- در سال 1402 سازمان گزارشی از برنامه استفاده از نرم افزارهای ماژولها مالیه عمومی را مطرح کرد. این برنامه که در کشورهای چون آمریکا سنگاپور امارات متحده و انگلیس ... در نظام بودجه ریزی اشان مورد استفاده قرار گرفته بطور جد دنبال شود.
4- سازمان بطور جد دنبال انتقال وظیفه ذیحساب از اقتصاد دارائی به برنامه بودجه باشد این حلقه آخر چرخه بودجه بعد از انتقال بودجه ریزی به سازمان برنامه به دلیل یک تصمم غلط در دوره هویدا همچنان در وزارت اقتصاد دارائ مستقر است اگر بدنبال تحقق بودجه عملیاتی یا استفاده از ماژولها هستیدباید ذیحسابها به برنامه بودجه منتقل شود.