بعدازاین که حناهای قبلی در ترغیب عوام دیگر بیرنگ شده عدهای دست به حنای ملیگرایی و تاریخگرایی یازیدهاند. این در حالی است که ما از طرف بازماندگان امپراتوری رم (اروپا و امریکا) بدجوری تحریم شدهایم، و مورد تهدید هم هستیم. پیشنهاد نویسنده این است که اجازه ندهیم این نمادهای گمشده تاریخ، هرچند اهمیت تاریخی داشته باشد، اما اسباب سرگرمی ما قرار گیرد و حواسها یکلحظه از مسائل مخرب، زیستمحیطی، اوضاع بد اقتصادی و... که اکنون گریبان گیر کشور شده بهجای دیگری هدایت شود.
اگر تصور شود که این کار اهانتی جدید به غرب تلقی میشود و آتش خصومت آنان را علیه ملت ایران تیزتر میکند، این اشتباه است زیرا بهاندازه کافی قبلاً آتش خصومت افروختهشده است؛ البته غربیها از وقتیکه استفاده از عقل را یافتهاند کمتر انرژی خودشان را صرف کارهای بیهوده میکنند. مشکل ما مشکل نان، آب، هوا، برق، بیکاری، تورم، فقر، تحریم، محیطزیست، ضعف آموزش عمومی و بهداشت و درمان و بنیاد لرزان خانواده، و مهاجرت نخبگان، و آزادی بیان…است. شاپور و امپراتور هر دو را رها کنید در بستر تاریخ آسوده بخوابند، در باب مشکلات امروزی کشور و برای حل اینگونه مسائل پرآسیب چه در چنته دارید؟ از تعارف کم کن و بر مبلغ افزا