• سال ۱۳۵۳ در رژیم پهلوی، پروژه «طرح آیندهنگری» که هدف آن شناخت افکار عمومی درباره مجریان حکومتی بود آغاز شد. این پروژه توسط دو جامعهشناس برجسته: «مجید تهرانیان» و «علی اسدی» هر دو استاد دانشگاه بودند با همکاری رادیو و تلویزیون ملی ایران«رضا قطبی»، مدیر وقت آن، کلید خورد.
• طرح، شامل نظرسنجی ملی، مصاحبه، تحلیل دادهها توسط تیمی از محققان در فرانسه بود پژوهش و نظرخواهی در ۲۳ شهر و ۵۲ روستا، با جامعه آماری گستردهای انجام شد: ۶۰۰۰ نفر از مخاطبان بالقوه رسانه، ۸۰۰ چهره فرهنگی و سیاسی، ۳۰۰۰ کارمند رادیو تلویزیون، و گروهی از دانشجویان در پژوهش مشارکت داشتند. تحلیل دادهها در فرانسه انجام و نتایج آن به ایران بازگشت. نتایج، حیرتانگیز بود. تضادی آشکار میان افکار عمومی و تصویری که حکومت شاه از جامعه داشت. مردم درگیر شکاف فرهنگی، فقر آموزشی، نارضایتی سیاسی و گرایش به مذهب بودند؛ البته نتیجه این پژوهش و هشدارها شنیده نشد. آن زمان محمدرضا پهلوی از رشد اقتصادی و آینده درخشان سخن میگفت و میپنداشت همه چیز گل و بلبل است؛اما نتیجه پروژه آیندهنگری نشان داد که توسعه اقتصادی به تنهایی نمیتواند رضایت مردم را جلب کند و جامعه، از لحاظ فرهنگی و اجتماعی، آمادگی این تغییرات سریع را نداشت.
• آن زمان فقط ۳۴ درصد خانوادهها تلویزیون داشتند، 45 درصد افراد باسواد بودند و 75 درصد مردان با کار زنان مخالف بودند.
• 74 درصد مرجع تصمیمگیری خانواده را پدر، پدربزرگ و مادر بزرگ میدانستند؛ نه مادر. جامعهای مردسالار و سنتی بود. در چنین فضایی، برنامههای هنری مدرن تلویزیون با جامعه ارتباط سازنده نداشت.
• علی اسدی درباره پخش برنامه «باله» نوشت: حتی روشنفکران هم با تلویزیون ارتباط نمیگرفتند.
• بیش از23 درصد مردم سینما را حرام میدانستند
• آمار تکاندهنده این بود که 42 درصد مردم هفتهای یکبار حمام نمیرفتند، تنها 9 درصد مردم کتاب میخواندند و 32 درصد میگفتند حتی یک جلد کتاب هم در خانه ندارند.
نقطه بحرانی جامعه
• جامعه، از نظر سواد رسانهای و فرهنگی، در نقطه بحرانی بود. در چنین شرایطی، مذهب پناهگاه مردم شد.
• 94 درصد افراد نماز میخواندند * 79 درصد روزه میگرفتند * تعداد مساجد در تهران طی سه سال از ۷۰۰ به ۱۱۴۰ رسید.
• فروش کتابهای مذهبی از 10 درصد به 33 درصد افزایش یافت. پرویز نیکخواه، از مدیران رادیو تلویزیون،گفت:«درجوامع مدرن، با توسعه، تعداد طلاب کم میشود؛ اما در ایران برعکس شده است.» او و هرمز مهرداد نسبت به رشد گرایشهای مذهبی و بیاعتمادی عمومی به نظام پادشاهی هشدار دادند.
نتیجه پژوهش
• نتیجه پروژه آیندهنگری مشخص کرد که فقط 30 درصد مردم در انتخابات مجلس و 23 درصد در انتخابات شوراهای محلی شرکت کرده بودند.
• 77 درصد پاسخدهندگان نمیدانستند مشکل مملکت چیست؟ مردم، از سیاست بیگانه شده بودند.
• حدود 90 درصد دانشجویان، سیاستمداران را ناصالح میدانستند.
• 50 درصد افراد، بزرگترین مشکل کشور را نابرابری، فساد و بیعدالتی میدانستند؛ اما سیستم سیاسی گوش شنوایی برای شنیدن حرف مخالفان نداشت. حکومت حتی هشدارهای درون حکومتی را هم نادیده میگرفت.
پیش بینی وقوع انقلاب
«کنستانتین ملوم میان»، معاون ارمنیتبار سازمان برنامه و بودجه، در جلسهای با حضور شاه فریاد زد: «با این کارها در کشور انقلاب میشود. این پولها پا در میآورند و مردم به خیابان میآیند.» شاه به او پاسخ داد: «در سازمان تو را گل میگیرم!»و این کار را کرد.
«مجید تهرانیان» و «علی اسدی» به حاکمیت هشدار دادند: «ما گرفتار توسعهی نامتوازن شده ایم.» توسعه اقتصادی شتابان، بدون زیرساخت فرهنگی، بیاعتمادی، نابرابری و جامعه سنتی، زمینه انفجارشد؛ اما حکومت به جای گوش دادن به هشدارها آن را «غربزده» خواند. سالهای ۵۳-۵۴ جامعهای شکل گرفته بود که رفاه اقتصادی میخواست و دل در گرو سنت نیز داشت و از سیاست هم فاصله گرفته بود و به مذهب گرایش پیدا کرده بود، نبود نهادهای مدنی، احزاب رسانه های مستقل و عدم مشارکت مردم در امور سیاسی نتیجه اش انقلاب شد.