ستاره صبح، فائزه صدر: روز گذشته، نرجس سلیمانی، عضو شورای شهر تهران گفت در صحن شورا اعلام کرد با وجود مشکلاتی که مؤسسه همشهری دارد، دو ملک در لواسان که متعلق به روزنامه همشهری است توسط شهرداری تهران به قیمت ۳ میلیارد تومان فروخته شده است. مهدی اقراریان، عضو دیگر شورای شهر نیز گفت: گزارش حسابرسی نشان میدهد که حال روزنامه همشهری خوب نیست. اقراریان در ادامه سخنان خود گفت: "آیا روزنامه همشهری پول چاپ پوسترهای تبلیغاتی آقای زاکانی را از ایشان گرفته است؟ وقتی فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی در معاونت این وزارت حضور داشت. نامههایی از جانب وی به رسانه ها درز کرد که در آنها تخلفات گسترده علیرضا زاکانی در کمیسیون ماده ۵ مطرح شده بود. این نامهها نه تنها به پیگیری تخلفات شهردار تهران منجر نشد بلکه کار را به جایی رساند که خانم صادق توسط مهرداد بذرپاش از سمت خود کنار گذاشته شد. ستاره صبح در گفتوگو با محمد علیخانی، عضو شورای پنجم تهران به این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
با توجه به شناختی که از ارتباط اعضای شورا و شهردار دارید، گره کار شورای ششم با شهردارش را در چه میدانید؟ چرا به تخلفات آقای زاکانی رسیدگی نمیشود؟
مسئله اصلی این است که گویی شهردار خود را منتخب شورا نمیداند. علیرضا زاکانی پشت پرده انتخاب شد و به شورای ششم معرفی شد. چون در انتخابات 1400 مسئله یکدست بودن شورا ها، شهرداری و دولت بود، اعضای شورا آقای زاکانی را پذیرفتند. ولی وضعیت یکدستی در ادامه راه نشان داد که کارایی ندارد. امروز شهردار تهران شورای شهر را تحویل نمیگیرد و خود را ملزم به پاسخگویی به اعضای شورا نمیداند. انتخاب او از جای دیگری بوده و باید به آن جا جواب پس بدهد. آنچه مطرح میشود نشان میدهد تخلفات شهرداری تهران بالا است. هر روز مسئلهای وجود دارد. خوشبختانه برخی از اعضای شورا تا حدودی از اهرم های قانونی خود استفاده میکنند، ولی این اعضا هم با احتیاط عمل میکنند و متأسفانه سمبه پر زوری ندارند.
با توجه به ناتوانی شورای شهر در پاسخگو کردن شهردار و مدیرانش، چه پیش بینی از ادامه داشتن تخلفات در مجموعه شهرداری تهران دارید؟
آنچه برای ما و بخش بزرگی از مردم جامعه آزار دهنده است، دوگانگی در برخورد با تخلف است. یک بار نشنیدهایم که شهردار تهران به دلیل تخلفاتی که مطرح شده به یکی از دستگاهها احضار و توضیح بدهد. ولی فرض کنید اگر همین شورا و شهرداری در دست اصلاحطلبان بود به خاطر کمتر از این موارد باید دادگاهی میشدند. تبعیض آشکار درباره این گروه و چشم بستن بر تخلفات، خطاها و اشتباهات عمدی و سهوی آن ها، برای جامعه آزار دهنده و ناامید کننده است ضمن اینکه میبینیم منجر به ادامه پیدا کردن تخلفات میشود. چون آقایان به خوبی دریافتهاند که دستشان باز است و شورای شهر بر آنها تسلطی ندارد و برخوردی با آنها نخواهد شد. ادامه این تخلفات برای کشور خطرناک است زیرا در هر خطایی عدهای با خطاکار همراهی میکنند و ادامه این وضعیت منجر به شکل گیری باند های فساد میشود. تخلف عقبه و ادامهای دارد.
با توجه به توضیحات شما نباید از این طیف انتظار کارایی داشت. آیا میتوان گفت دلزده کردن مردم به رسالت پنهان گروه تبدیل شده یا خیر؟
آقای حمید رسایی یکی از تندروهای معروف در یک مصاحبه علنا گفت هر چه مردم کمتر مشارکت سیاسی داشته باشند به نفع ما است! آقایان رسایی و زاکانی هم فکر هستند وقتی علنا چنین حرفی زده میشود باید گفت دلزده کردن مردم بخشی از سیاست های این گروه است. تندروها مردم را کم هوش و ناآگاه میپندارند. اما جامعه با درکی درست از خوب و بد، تماشاگر این جریان است. آنچه از دست میرود آبرو و اعتبار دستگاهها نزد افکار عمومی است. این طیف از گذشته تا امروز از برخی رفتار های غلط خود نتیجه گرفتهاند. امروز این گروه میخواهد دست دولت را ببندد تا مردم را به نتیجه انتخابات بی اعتماد کند. بخشی از مردم قانع شدند و به امید تغییر به مسعود پزشکیان رأی دادند تا گشایشی در کشور حاصل شود.یک معادله ساده در جریان است هر بار که گروه های اصلاحطلب و معتدل قدرت را در دست میگیرند این طیف هر کاری میکند تا آنها در عمل به وظایف خود موفق نشوند و کاری برای مردم و کشور نکنند. مسعود پزشکیان براساس شناختی که از این گروه داشت مفهوم وفاق را طرح کرد و امروز بیش از آن که باید به این طیف امتیاز میدهد ولی جناح مقابل نمک گیر نخواهد شد. علیرضا زاکانی در انتخابات نه در قد و قواره رقیب، بلکه به شکل مخالف پزشکیان ظاهر شد. امروز نیز تلاش میکند تا افرادی که به مسعود پزشکیان رأی داده بودند بگویند: رفتیم و رأی دادیم، پس نتیجه رأی ما چه شد؟! و دلسرد شوند. عدم شرکت مردم در انتخابات یعنی رأی به علیرضا زاکانی، دوستانش و استمرار رویه های غلط گذشته. ما با گروهی طرف هستیم که منافعشان در عدم موفقیت دولت هاست، منافعشان در کارشکنی و بالا رفتن ناکارآمدی است. نفعشان در سخت شدن شرایط زندگی و دلسردی مردم است. از این رو عدم شفافیت و سر بسته نگه داشتن زخم های کهنه روال کار این گروه است.