محمد توسلی بهعنوان اولین سخنران نکاتی را مطرح کرد که محورهای آن بدین شرح است؛
*ثابتی ابتدا یک کارشناس ساواک بود و بعد به ریاست اداره کل سوم ساواک رئیس و مرد شماره دو ساواک شد.
*ثابتی نقش کلیدی در ساواک داشت و حتی روسای ساواک را کنترل میکرد.
*ثابتی ارتباط نزدیک با هویدا و شاه داشت و مستقیم به هویدا و شاه گزارش میداد و دستور میگرفت.
*خاطرات ثابتی نشان میدهد او به دنبال خشونت و بازداشت مبارزان بوده و پیشنهاداتش به هویدا و شاه مورد پذیرش قرار میگرفت.
*تا آبان ۵۷ ثابتی پروندهها را جمع میکند و به آمریکا میرود.
*پرسش این است که پرویز ثابتی در این ۴ دهه در آمریکا چه کار میکرده و چرا امروز به یک تیم حرفهای مستند تولید میکند و چه پیامی برای کشور و جامعه ما دارد؟
*مشکلات جوانان و نا امیدی در جامعه از سال گذشته برجستهتر شده است.
*پرویز ثابتی و عقبه وی به دنبال بهرهبرداری از شرایط نامطلوب موجود است.
*باید وقت اصلی را برای این گذاشت که به سؤالات نسل جوان پاسخ داده شود و تبیین شود که چرا انقلاب صورت گرفت. رضاشاه با مدیریت انگلستان به قدرت میرسد. رضاشاه نهتنها به دنبال توسعه نبوده بلکه فساد خانوادگی او برجسته است.
*جامعه در زمان شاه دو مشکل داشت یکی استبداد و یکی هم خرافات هزار ساله.
* تا جامعه آگاه نشود تحول سیاسی رخ نمیدهد.
*دولت ملی مصدق یک تحول بزرگ در عرصه حکمرانی ایران در مدت 28 ماه بود.
*مصدق دو برنامه مهم داشت یکی ملی کردن صنعت نفت و یکی زمینهسازی برای مشارکت مردم در اداره جامعه مثل برگزاری انتخابات آزاد و شورای شهر.
*سازمان مجاهدین در شهریور سال ۵۰ دچار اشتباه شد و 90 درصد کادرشان بازداشت شدند. من هم ۱۹ مهر سال ۵۰ بازداشت شدم. من به دلیل ارسال یک نامه شکنجه کردند و یک سال حبس کردند. یک سال زندان برایم آموزنده بود و ۵۰ گروه سیاسی در زندان بودند.
*خواندن خاطرات منصور قدر در سال ۶۸ برای شناخت ثابتی مفید است.
*ثابتی و عقبهاش سوار بر موج نارضایتی مردم ایران شده است. برای عبور از بحرانها نباید وابسته به بیگانگان بود. جنبش اجتماعی ایران از آگاهی بالا برخوردار است. زیرا بیش از نود درصد جامعه به ریشه مشکلات آگاهی دارند. این ۴۰ سال بهاندازه ۴۰۰ سال جامعه توسعه پیداکرده است. پس از پیروزی انقلاب در سال ۵۷ گام اول توسعهیافتگی برداشته شد.
سخنران دوم این مراسم علی صالحآبادی بود که محور سخنان او بدین شرح است؛
*حیف شد که زندان قصر و زندان قزلقلعه تخریب شد و خاطره ده سال مبارزه زیر خروارها خاک دفن شد. وقتی دیدم قالیباف شهردار وقت تهران آنجا را تخریب کرد اشکم درآمد و یادداشتی درباره این واقعه نوشتم.
*زندان قزلقلعه یک زندان قدیمی بود که بعد از انقلاب تخریب شد و بهجای آن میدان میوه و ترهبار ساخته شد. من این زندان را ندیده بودم زیرا در زندانهای قصر و اوین زندانی بودم.
* تلاشم این است که وقایع را در قاعدههای جامعهشناسی تجزیهوتحلیل کنم. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در یک نظام علت معلولی زندگی میکنیم. آنچه که امروز میبینم معلول یک سری اتفاقات دیروز است
*استراتژیست های علوم سیاسی میگویند در تاریخ ایران دو دولت شبه مدرن روی کارآمده یکی پهلوی اول و دیگری پهلوی دوم است که به دلیل کارهای مهمی که در آن زمان کردند مانند دادگستری و راهآهن. آثار این تحول هنوز باقیمانده است.
*در دهه ۴۰ یک رشد اقتصادی دو رقمی در کشور تجربه شد که این رشد باعث رفاه جامعه شده بود اما همه این دست آوردها را استبداد و اقدامات ساواک در به بند کشیدن آزادیخواهان به باد داد.
*پرسش این است که چرا یک نظام مقتدر که دارای چنین رشدی بود فروپاشید؟ در آن زمان ایران در آسیا قدرت چهارم یا پنجم بود با این وجود استبداد و حذف مردم از تصمیمگیری و سرکوب باعث سقوط این رژیم شد.
*موقعیت غربیها و روسیه نمیگذارند ایران روی خوش ببیند.
ژئوپلیتیک ایران بهگونهای است که در جنگ رمضان 1973 بین اعراب و اسرائیل، کشورهای عربی شیرهای نفت را به روی غرب بستند ملک فیصل ترور شد، علت این بود که او و شاه ایران روی قیمت نفت ایستادگی کردند.
*شاه آن زمان بر سر دوراهی قرار داشت؛ یا باید تسلیم دموکراتها مثل جان اف کندی میشد یا به این جمع بندی رسیده بود که باید ترمز ساواک را بکشد اما ساواک بر او غلبه کرد و به خشونت و سرکوب ادامه داد.
*شاه تسلیم دموکراتها شد و آزادی داد و ترمز ساواک را هم کشید. ثابتی یکی از مؤثرترین افراد ساواک بود. سیاست او مشت آهنین علیه آزادی خواهان بود.
*وقتی جیمی کارتر سال 1355 رئیسجمهور شد شرایط ما در زندان خوب شد
*جیمی کراسی در ایران از زمانی که کارتر روی کارآمد رایج شد
*ثابتی تلاش میکند از شکنجه فرار کند. او به همراه خسرو داد تا آخر در کنار شاه ایستاد. برنامه ثابتی براندازی است.
*حیدر عمواوقلو اولین گروه ترور در ایران را راه انداخت.
*قاعده 3.5 درصدی میگوید اگر جامعه ۳ نیم درصد کنشگر فعال داشته باشد آنجامعه به اهدافش میرسد.
*کسانی که مسالمتآمیز بودند بهتر نتیجه گرفتند تا کسانی که دست به اسلحه بردند.
*حدود ۳۵۰ نفر چریک اعدام و یا در درگیری کشته شدند و یا سیانور خوردند.
*حماقت شاه این بود که وقتی فردی را میگرفتند نمیدانستند که اقوام آن فرد هم علیه شاه به میدان میآیند.
*نتیجه کارهای خشن از هر سو که باشد دودش در چشم مردم میرود.
*بعد از انقلاب تلاش شد تا از طریق صندوق رأی به سمت انتخابات آزاد برویم اما موفق نشدیم.
*کنشگران ما از زمان مشروطه تاکنون نتوانستند یک نظام انتخاباتی درست کنند که مردم هروقت خواستند بتوانند حاکمان خود را تغییر دهند.
*مهمترین مشکل کشور اداره کشور در قبل و بعد از انقلاب بهجای اینکه به دست کسانی سپرده شود که علوم سیاسی، علوم انسانی، حقوق، جامعهشناسی و اقتصاد خواندهاند به دست دکتر و مهندس داده شد که نتیجهاش را داریم میبینیم.
*معتقدم مردم هنوز دانش سیاسی و اجتماعی لازم و استاندارد را ندارند.
*چپها در ایران ضربه زیادی به کشور زدند. چریکهای فدایی خلق مستقل بودند اما حزب توده وابسته به شوروی بود.
*چپها کشور را وارد یک رادیکالیسم کور کردند.
*اشغال سفارت آمریکا اول بدست چپها انجام شد و بعد دانشجویان خط امامی آنجا را گرفتند که آثارش هنوز از بین نرفته است.
*اینکه غربستیزی و آمریکاستیزی کنیم و تحریم شویم نتیجه نمیدهد
*به کسی توصیه نمیکنم زندان برود. اعدام شیخ فضلالله نوری اقدام اشتباهی بود زیرا هیچ فردی را نباید به خاطر عقایدش اعدام یا زندانی کرد. خشونت تولید خشونت میکند.
*برای مناظره آنلاین با پرویز ثابتی درباره اقدامات مخرب ساواک اعلام آمادگی میکنم.
ثابتی درواقع یک حرفهای درست و نادرست میزند و از مسئله اصلی که زندانی کردن افراد و شکنجه کردن و شلاق زدن است فرار میکند. شک نکیند که در ساواک شکنجه بوده است.
*سالهای ۵۱ تا ۵۵ ساواک خشن بود. وقتی دموکراتها به شاه فشار آوردند خشونت کم شد. شاه زمانی فهمید باید اصلاحات کند که کار از کار گذشته بود. بنده ۵ انقلاب را مطالعه کردم. تمام انقلابها به نتیجه نرسید فقط انقلاب چین بود که با تغییر روند به اصلاحات اقتصادی روی آورد. انقلاب ایران نسبت به سایر انقلابها خسارتهای انسانیاش کمتر بود.
*من کوبا را دیدم، در آنجا جز بدبختی و نکبت چیز دیگری نبود، انقلاب چیز بدی است. میگویم انقلاب نه اصلاحات آری.
*اگر فهم و درک فعلی را داشتم روش اصلاح را در پیش میگرفتم نه براندازی
پیشفرض مبارزه مسلحانه غلط بود به همین دلیل نتیجه نداد
غرب و شاه در دام کمونیست هراسی افتاده بودند به همین دلیل رژیم شاه به مذهبیها میدان داد تا با کمونیستها مقابله کنند و کشور به دست چپها نیافتد.