به نظر شما نسبت کشورهای جهان با محتوای اعلامیه جهانی حقوق بشر چیست؟ آیا می توان گفت بند های این اعلامیه امروز رعایت می شود؟
مشخص است که وضعیت حقوق بشر در جهان تطابقی با آن 30 ماده ندارد. و در جوامع مختلف شاهد رعایت حقوق فردی و حقوق اجتماعی که زیر مجموعه حقوق بشر تعریف می شوند، نیستیم.
عدالت و آزادی بیان، آزادی عقیده و آزادی انتخاب، تامین اجتماعی و دستمزد منصفانه، تعلیم و تربیت رایگان و بسیاری از مواردی که متضمن آزادی های فردی و اجتماعی انسان ها است در اعلامیه جهاین حقوق بشر آمده است ولی آیا می توانیم بگوییم تمامی کشور ها به این اصول پایبند هستند؟
حقوق بشر تک تک موارد آن اعلامیه است. امروز در کشور ما بر سر آزادی پوشش مناقشه وجود دارد. بر سر عدالت و برابری و آزادی های فردی نیز بحث وجود دارد.
می توانیم مواردی را از دل اعلامیه جهانی حقوق بشر پیدا و مطرح کنیم و بگوییم که این موارد در ایران ضعیف است ولی با پرداختن به آنها مساله حقوق بشر جنبه ای سیاسی پیدا می کند.
چرا کشور ها به این حقوق مترقی گردن ننهادند. دلیل عدم رعایت برخی از این قوانین بین المللی چیست؟
ما از نظر فرهنگی و تاریخی در مسیر رعایت قانون تربیت نشده ایم. باید توجه داشت که تا قبل از مشروطه ایران کشوری با اکثریتی بی سواد بود و بی خبر از دنیا بود. می توان گفت ایران قرن ها جامعه ای استبداد زده بود و با الیگارشی و حکومت متنفذان اداره می شد.
تا قبل از انقلاب مشروطه قانونی به معنای امروزی در جامعه ایران وجود نداشت. مساله قانون در ایران و مساله الزام به رعایت قانون در ایران به قبل از اسلام و دوران هخامنشیان و ساسانیان بر می گردد و قرن ها در کشور خلا بی قانونی وجود داشت.
در چنین فضایی آزادی بیان و آزادی انتقاد فرصت رشد نیافته بود. تاریخ ما پر از سرکوب آزادی بیان و آزادی عقیده بوده است.
به طور مثال ابن مقفع، مترجم کلیه و دمنه به جرم عقیده ای که داشت توسط خلیفه وقت به طرز وحشیانه ای به قتل رسید.
قتل شخصیت برجسته ای چون بزرگمهر حکیم به دستور خسرو پرویز و به دست انوشیروان هم از جمله همین موارد است.
در دوران بعد از اسلام هم از این دست استبداد ها کم نداشتیم. قتل امیرکبیر به دستور ناصرالدین شاه یک نمونه معروف از خو گرفتن جامعه ایران به استبداد است.
مردم ایران در طول تاریخ با ظلم، تعدی، غم و اندوه زیسته اند. ظلم فئودال ها، زمین دار ها و الیگارشی ها همیشه وجود داشت. از این رو پوسته اجتماعی جامعه نسبت به حقوق بشر حساس نیست. امروز هم شاهد تقسیم بندی خودی و غیر و خودی هستیم.
من خوانندگان را به یکی از اتفاقات اخیر توجه می دهم یکی از دلایلی که عده ای از مردم جامعه در باخت تیم فوتبال مقابل آمریکا شادی کردند، مساله تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی و بی عدالتی در جامعه است.
در چنین جامعه ای صحبت از چرایی تحقق حقوق بشر دشوار است. آیا نظارت استصوابی نسبتی با حقوق بشر دارد؟! این نکته که نماینده مجلس گزینش می شود با حقوق بشرسازگار است؟!
روند اجرای اعلامیه جهانی حقوق بشر و روند استقرار قوانین مدنی در سایر جوامع به چه صورت است؟
بیشتر کشور های جهان سابقه سنگینی در عدم رعایت حقوق بشر دارند. ژاندارک در کدام سرزمین کشته شد؟ گالیله به کدام جرم شکنجه شد؟
اروپا بعد از رنسانس به سمت مدنیت حرکت کرد. امروز هجامعه ما با نوزایی فکری روبرو است. رنسانس یا نوزایی فکری بر اساس گسترش علم و فرهنگ رخ داد. قرن ها پیش در آنجا هم ظلم و استبداد بیداد می کرد.
در جامعه شناسی هیچ امری مطلق نیست و واکنش جوامع مختلف به تغییرات متفاوت است. رعایت حقوق بشر یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع است.
واکنش کشور های اروپای غربی و بخصوص کشور های اسکاندیناوی به این قوانین بیشتر بود. آلمان و انگلیس و فرانسه واکنشی کمتر نشان دادند.
نسبت کشور های اروپای شرقی هم با بند های اعلامیه جهانی حقوق بشر کمتر است. کشوری مثل روسیه که بسیار کمتر از این کشور ها حقوق بشر را پذیرفته و رعایت می کند.
در جنوب اروپا نیز کشور هایی نظیر پرتغال و اسپانیا و حکومت فرانکو و در یونان حکومت سرهنگ ها با سرعتی کند تر و به شکلی ضعیفتر به حقوق جهانی بشر پیوسته اند.
در آفریقا هم از مصر و مراکش تا شاخ آفریقا نیز می توان مناطقی را یافت که هنوز حقوق بشر معنای اصلی خود را ندارد. در آمریکا و کشور های آمریکای جنوبی هم اعلامیه حقوق بشر با نسبتی رعایت می شود و همه بند ها مورد پذیرش قرار نگرفته است.
با این نگاه تکلیف خاورمیانه معلوم است. آیا می توان گفت حقوق بشر در عربستان اجرا می شود؟ یا حکمرانی گروه های مختلف در افغانستان چه نسبتی با قوانین حقوق بشر دارد؟ کشور من هم در همین دسته ارزیابی می شود به ویژه که در ایران ایدئولوژی حاکم است و از این منظر وضعیت بدتری دارد.
در کشور با مشکل اشباع قوانین روبرو هستیم. تصویب قانون مهم نیست، اجرای قانون مهم است. ایران اعلامیه جهانی حقوق بشر را امضا کرده و در ایران هم به صورت قانون در آمده است ولی آیا قوانین مربوط به هر سی ماده اعلامیه حقوق بشر در ایران اجرا می شوند؟
نوشتن قانون خوب است، ولی کافی نیست. مساله مهم و افتخار آمیز اجرای قانون است، وگرنه همه ادعا می کنیم که قانون ما کامل است. عمل از حرف مهمتر است. امروز طالبان در افغانستان مدعی رعایت حقوق بشر است. پوتین هم همین حرف را می زند. ولی حقوق بشر مفهومی گسترده است ادعا نمی کنیم در کشوری به تمامی اجرا می شود ولی در کشور ها به نسبتی رعایت می شود.
آنچه نوید بخش است حرکت جامعه جهانی به این سمت است. اراده برای پذیرش قوانین اعلامیه جهانی حقوق بشر در جوامع وجود دارد. شعار زن زندگی آزادی شعار خوبی است. این شعار قابلیت تغییر جهان را دارد. اگر این شعار مورد توجه قرار بگیرد می تواند به حرکتی جهانی تبدیل شود زیرا استثمار زن را در تمام جهان را تحت الشعاع خود قرار می دهد. هنوز زن در غرب به بردگی کشیده می شود. هنوز هم زنان در آمریکا کتک می خورند."زن، زندگی، آزادی" یادگاری از ایران به جهان خواهد بود.