مدیر پیشین طرح جامع آب کشور گفت: دلیل توسعه ریز گردهای اخیر در ایران، توسعه چشمههای تولید گرد و خاک در شمال عراق و سوریه و عربستان اعلامشده است که علت اصلی آن، "کم بارشی" در آن مناطق و توسعه سدسازیها در کشور ترکیه بر روی سر شاخههای دجله و فرات است که احتمال تکرار آن تا اواخر مرداد هم وجود خواهد داشت و تا زمانی که این سرچشمههای تولید ریز گرد وجود داشته باشند، گرد و خاک نیز مهمان ناخوانده ایران خواهند بود. مصطفی فدایی فرد در گفتوگو با ایلنا، با اشاره به وضعیت اقلیمی حال و آینده کشور اظهار داشت: طی یک دهه گذشته کارشناسان و سازمانهای ملی و بینالمللی، در خصوص بحران آب، تنش آبی، ورشکستگی آبی، زوال خاک و تبعات فاجعهبار آن و به خصوص بحران فرونشست زمین، هشدارهای فراوانی دادهاند، پیشبینیها نیز حاکی از آن است که به دلیل وقوع تغییرات اقلیمی، ایران در دهههای آینده نیز همچنان با خشکسالی، افزایش دما، کمبود شدید آب، افت شدید کیفیت آب، نابودی کمی و کیفی خاک، وقوع سیلابهای ویرانگر بیشتر و بیابانزایی شدیدتری مواجه خواهد شد.
خشکسالی انسانمحور
وی با اشاره به سوء مدیریت و افزایش خسارات خشکسالی در کشور گفت: بحران کمی و کیفی منابع آب و خاک و همچنین آلودگی هوا به همراه ضعف شدید مدیریت، منجر به بیثباتی بیشتر، مناقشههای محلی و آوارگی جمعیت در بسیاری از مناطق کم آب کشور و مهاجرت خواهد شد. بحران آلودگی هوا، آب و خاک و محیطزیست که در ایران به وجود آمده است، تنها در اثر یک خشکسالی عادی ناشی از کمبود بارش و یا تغییرات آب و هوایی بدون دخالت انسان نیست بلکه خشکسالی انسانمحور است. این پژوهشگر حوزه آب و محیطزیست تصریح کرد: پژوهشگران و دانشمندان، خشکسالی انسانمحور را به عنوان فرایندی چندبُعدی و در اندازههای متفاوت میشناسند که درنهایت میتواند منجر به ورشکستگی آبی شود. تغییرات آب و هوایی، تصمیمگیریهای نادرست مدیریتی و فعالیتهای نابخردانه انسانی و همچنین تغییر شرایط اقلیمیِ ناشی از سوء مدیریت آب و خاک، ازجمله عوامل ایجاد خشکسالی انسانمحور هستند.
هدر رفت 30 درصد
تولیدات کشاورزی
وی بابیان ناممکن بودن تداوم سیاستهای خودکفایی با آب تجدید پذیر موجود، گفت: در حال حاضر میزان تولید محصولات کشاورزی در ایران حدود 120 میلیون تن تخمین زده میشود که متأسفانه حدود 30 درصد از این تولیدات به صورت تلفات و یا ضایعات هدر میرود و از چرخه مصرف خارج میشود که طبیعتاً در تولید آن بخش نیز، زمین و آب و انرژی زیادی به مصرف رسیده است. این در حالی است که برای رسیدن به خودکفایی در بخش کشاورزی، لازم است تولید محصولات کشاورزی به حدود 150 میلیون تن برسد.
نابودی 30 درصد از آبهای تجدید پذیر طی 3 دهه
فدایی فرد افزود: در ایران حدود 90 میلیون مترمکعب آب تجدید پذیر کشور به مصرف کشاورزی میرسد که راندمان مصرف آن در بهترین شرایط حدود 40 درصد است. بر این اساس حدود 60 درصد از این حجم عظیم از آب، هدر میرود. این در حالی است که برای تولید 150 میلیون تن محصولات کشاورزی حداقل در شرایط کنونی، سالانه به بیش از 120 میلیارد مترمکعب آب نیاز است، که در عمل این مقدار آب در ایران وجود ندارد و کل آب تجدید پذیر ایران در حال حاضر به کمتر از 100 میلیون مترمکعب رسیده است، چون که به دلیل توسعه پدیده فرونشست و از بین رفتن آبخوانها، حدود 30 درصد از آب تجدید پذیر کشور در طی سه دهه اخیر نابودشده و دیگر در دسترس نیست.
25 درصد از اراضی کشور تحت تنش شوری قرار گرفتند
مدیر سابق طرح جامع آب کشور با اشاره به اوضاع خاک در کشور بیان داشت: وضعیت منابع خاک کشور بسیار وخیمتر است و امکان خودکفایی محصولات کشاورزی در این خصوص نیز فراهم نیست. با توجه به اعمال فشار بیرویه بر منابع خاک، در حال حاضر حدود 25 درصد از اراضی کشور تحت تنش شوری قرارگرفتهاند. فدایی فرد تصریح کرد: بر اساس آمارهای رسمی، سالانه تا حدود 40 سانتیمتر فرونشست در برخی مناطق کشور و کلانشهرها به وقوع میپیوندد و بهشدت در حال پیشرفت است ولی متأسفانه مسئولین هیچ درکی از موضوع ندارند و کسی احساس فاجعه نمیکند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی اگر سالانه بیش از یک سانتیمتر فرونشست رخ دهد، وضعیت بحرانی اعلام میکنند و محدودیتهای فراوانی را برای مصارف منابع آب وضع میکنند. فرونشست زمین به معنای مرگ آبخوانها است و وقتیکه تخلخل تشکیلات زمینشناسی آبخوانها بر اثر فرونشست زمین از بین رفته و فشرده میشوند، دیگر قابلیت بازگشت به وضعیت اولیه را ندارند، ازاینرو فرونشست به عنوان یک مخاطره غیرقابلبازگشت محسوب میشود.
طی 10 سال گذشته
فرونشست 3 برابر شد
وی خاطرنشان کرد: فرونشست زمین در ایران طی یک دهه اخیر، حدود سه برابر تشدید شده است. فرونشست دشتهای ایران، آغاز وضعیت برگشتناپذیر است و زمینی که دچار فرونشست میشود، غیرقابل استفادهشده و امکان احیای آن وجود نخواهد داشت. وی بابیان اینکه بیتوجهی مسئولین به فاجعه آلودگی هوا، توسعه ریز گردها، بحران آب و خاک و فرونشست زمین، ایران را در مسیر تبدیل به کشوری غیرقابل زندگی قرار داده، گفت: فرونشست زمین در ایران ابعاد وحشتناکی به خود گرفته است. این فاجعه زیستمحیطی پیامدهای ناگوار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، زیستمحیطی و حتی امنیتی در بر خواهد داشت. به دلیل توسعه پدیده فرونشست زمین، آبخوانها و سفرههای آب زیرزمینی ما اکنون در حال نابودی است و در آینده نزدیک با بحران بیشتر منابع آب و خاک روبرو خواهیم شد.
فاجعه توسعه اشتغال آبمحور در شهرهای تاریخی کم آب
فدایی فرد تصریح کرد: شهرهای یزد، اصفهان، شیراز، کرمان، شوشتر و بسیاری دیگر از شهرهای ایران از پتانسیل گردشگری بینظیر برخوردار هستند و هر کدام از آنها میتوانند به قطب گردشگری دنیا تبدیل شوند. ولی به دلیل سوء مدیریت و توسعه صنایع آببَر و حتی تولید محصولات کشاورزی با نیاز آبی بالا مانند برنج در آن مناطق کم آب، نهتنها منابع آب و خاک آنها رو به نابودی است بلکه همچنین آثار باستانی آنها نیز به دلیل توسعه پدیده فرونشست، رو به تخریب هستند و شاهد توسعه پدیده ریز گردها در آن مناطق نیز هستیم. در استان تاریخی اصفهان، در اثر برداشت آب از حدود 12000 حلقه چاه غیرمجاز و همچنین اضافه برداشت از حدود 65000 حلقه چاه مجاز، متأسفانه تراز منفی آبخوانهای آن به حدود 12 میلیارد مترمکعب رسیده و توسعه بسیار شدید پدیده فرونشست زمین را در پی داشته است. بسیاری از آثار باستانی و بینظیر اصفهان به دلیل همین پدیده مخرب و بیرحم، در معرض خطر نابودی قرارگرفته است. گردشگری بخش بسیار مهمی از اقتصاد کشورهای درحالتوسعه و حتی توسعهیافته را تشکیل میدهد. این بخش بسیار مهم، به رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال پایدار غیرآبمحور برای محو فقر کمک کرده و درک متقابل فرهنگی و اجتماعی ایجاد کرده و میزان بهزیستی را در بین کشورها افزایش میدهد. بخش گردشگری ایران که در دنیا بینظیر است، از پتانسیل بسیار بزرگی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی برخوردار است. وی افزود: با توجه به اینکه کشورهای گردشگر فرست عموماً کشورهای غربی پولدار هستند، لازم است موانع موجود در این خصوص برطرف شود. بهطور مثال در صورتی که موانع خودساخته در مسیر توسعه گردشگری خارجی برطرف شود، امکان بهرهگیری از پتانسیل طبیعی و باستانی بینظیر گردشگری در بسیاری از شهرهای کشور فراهم خواهد شد و در آن صورت است که دیگر نیازی به توسعه بیرویه و ناپایدار کشاورزی، توسعه صنایع با نیاز آبی بالا در مناطق خشک و کویری، تجاوز به حریم و بستر رودخانهها، مسیلها، سیلاب، مراتع، جنگلها، دریاها، تالابها، دریاچهها و عدم رعایت الگوی کشت برای دستیابی به منافع بیشتر وجود نخواهد داشت.