فائزه صدر[email protected]
در سالهای اخیر جامعه با انتشار اخبار قتلهای ناموسی و خانوادگی دچار هراس شده است. آیا جامعه ایران رو به خشونت میرود یا پیشازاین نیز با چنین مواردی روبرو بودهایم؟
این موارد پیشازاین هم وجود داشت، ولی اخیراً تعداد گزارشها افزایش پیدا کرده و در کنار افزایش این پروندهها نقش رسانه و ارتقای سطح سواد مردم نیز عاملی است که به انتشار بیشازپیش این اخبار کمک میکند. متأسفانه خشونت علیه زنان افزایش پیدا کرده است. عدهای کجفهم در جامعه این پژواک را میگیرند که زن موجودی دست چندم است و باید ازدواج اجباری و محدودیتهایی که تحت عناوینی چون غیرت، ناموس و آبرو بر او تحمیل میشود را بپذیرد. بهاینترتیب بهراحتی زن به موجودی تبدیل میشود که میتواند غیرت، ناموس و آبرو را بر باد بدهد و در این فرایند بعضاً جان زنان به این بهانه بهراحتی گرفته میشود.
تعدادی از مراکز فعال در امر آسیبهای زنان در استان خوزستان اعلام کردهاند که کم آوردهایم و دیگر کاری از دست ما ساخته نیست. متأسفانه تعداد فرار دختران از خانه افزایش پیدا کرده و خشونت علیه زنان هم بیشتر شده است. در این شرایط از یکسو حاکمیت باید قوانین را بهگونهای اصلاح کند که خشونت علیه زنان کاهش یابد و از سوی دیگر رسانهها آزاد باشند تا ناهنجاریهای اجتماعی را منعکس کنند.
به نظر شما چرا چنین خشونتهایی بعضاً در جامعه اتفاق میافتد؟
شرایطی به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و ... در جامعه ایجاد شده که بعضاً افراد خواسته و ناخواسته به سمت پرخاشگری و ناهنجاری حرکت میکنند. اتفاقی که در اهواز رخ داد معلول همین شرایط جامعه است. متأسفانه بعضاً شاهد سقوط ارزشهای اخلاقی و ترویج پرخاشگری در جامعه هستیم. همزمان با این مسئله شاهد وقوع چنین جرم و جنایتهایی در کشور هستیم. البته ممکن است بازهم شاهد حوادثی مشابه آنچه در اهواز اتفاق افتاد، باشیم که دراینارتباط باید قانونگذاران چارهای بیندیشند.
آیا انتشار چنین اخباری در رسانهها صحیح است یا بازتاب این جنس خبرها میتواند تولید خشونت کند؟
ما در بحث سواد رسانه و مدیریت بحران رسانه روشی با نام «اضطراب مثبت» داریم. پایگاه خبری «رکنا» برای پرداختن به چنین خبری از روش اضطراب مثبت استفاده کرده است؛ یعنی اطلاعرسانی شفاف ولو به بهای مکدر شدن روان جامعه. توقیف «رکنا» کار درستی نبود و رسانهها باید تشویق شوند و صورتمسئله حبس نشود. کار رسانه سانسور نیست. رسانه باید اخبار، حوادث و وقایع را پوشش بدهد و برای پوشش کامل تشویق شود. لازم بود این تصویر منتشر شود تا تقدم خشونت بر مدنیت برملا شود. تنها در این صورت جامعه با تصویر واقعیتهای زیر پوست خود روبرو میشود. قوانین ما در حوزه بازدارندگی قتل ناموسی دچار ضعف است.
اگر قانونگذاران در این مرحله دست روی دست بگذارند خشونت جاری در جامعه به چه سمتی خواهد رفت؟
متأسفانه این قبیل اتفاقها خانوادهها را نگران کرده است. این ترویج ناامنی حتی نیروهای پلیس و نیروهای انتظامی را گرفتار خود میکند. همانطور که میشنویم پلیسی در شیراز موردحمله قرار میگیرد و به آن شکل جانش را از دست میدهد. این ناامنی در کشور و بهطور نمونه در جنوب کشور تا جایی پیش رفته است که فاجعه قتلهای ناموسی بهویژه زن کشی در خوزستان و استانهای مرزی دیده میشود. تنها از سال 98 تا تابستان 1400 قتل 60 زن در استان خوزستان گزارش شده است که در تمامی این پروندهها قتل به بهانه غیرت، ناموس، شرع و... گزارش میشود. نکته قابلتأمل این است که کشتهشدگانی در سنین بین 11 تا 15 سال در میان این مقتولین هستند. هشداری برای دولت دارم که اگر در برابر چنین خشونتهایی اقدامی صورت نگیرد، خشونت بیشتر خواهد شد.