24 دسامبر 2021
دنیل لاریسون
تارنمای ریسپانسیبل استیت کرافت
برگردان و کوتاهسازی علیاصغر شهدی
[email protected]
ایالاتمتحده دیگر برای تعهدات دیپلماتیک پایدار از اعتبار لازم برخوردار نیست. دولت امریکا به دلیل آنکه نمیتواند بر وعدههای خود مبنی بر لغو تحریمها و دادن امتیازها پایبند باشد، مشکل واقعی اعتبار پیدا کرده است. این موضوع بر توانایی مذاکرهکنندگان برای معامله با دولتهای دیگر جهت حلوفصل اختلافات باقیمانده تأثیر سوء گذاشته است. امروزه ایالاتمتحده نشان داده است که تمایل فزایندهای دارد تا از قول خود عقبنشینی کرده یا توافقها را به شکلی نگرانکننده پاره کند.
حتی زمانی که برخی از دولتها با ایالاتمتحده به توافق میرسند و مفاد آن را رعایت میکنند، این تضمینی نیست که این کشور در چند سال بعد به دنبال حمله یا لغو آن توافق برنیاید. دولت لیبی در ازای پایان دادن به برنامههای تسلیحاتی غیرمتعارف خود و توقف حمایت از تروریسم در سال 2003، به وضعیت نابسامان بینالمللی خود پایان داد، اما ایالاتمتحده در سال 2011 برای حمایت از تغییر رژیم در لیبی مداخله و برای نابودی دولت مستقر وارد عمل شد. ایران سالها بهطور کامل به توافق هستهای پایبند بود تا با روی کار آمدن ترامپ پاداش خود را بهصورت تخطی وی از توافق هستهای و جنگ اقتصادی دریافت کرد. تندروهای جمهوریخواه امریکا قبلاً تهدید کرده بودند که هر توافقی که ایران با دولت بایدن و دیگر قدرتهای بزرگ منعقد کند توسط دولت بعدی پاره خواهد شد. حتی در صورت موضعگیریهای عوامفریبانه و اغراقآمیز از سوی ایالاتمتحده، دولت ایران قرار است روی آن حساب و بر اساس آن برنامهریزی کند.
دیپلماسی ایالاتمتحده همچنین از اتکای بیشازحد به تهدیدهای نظامی رنج میبرد. بهعنوانمثال، هفته گذشته مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن (WINEP) نامهای را منتشر کرد که توسط چندین مقام بلندپایه سابق ازجمله لئون پانتا، میشل فلورنوی و دیوید پترائوس امضا شده بود و از بایدن خواسته شده بود تا ایران را مجدداً به حمله نظامی تهدید کند. این ایده که ایالاتمتحده برای پیشرفت در مذاکرات نیاز به تهدید دارد، همهچیز را به عقب برمیگرداند. دولت ایران نیازی به متقاعد ساختن احتمال حمله آمریکا به آنها ندارد. ایران به تضمینهای معتبری نیاز دارد که ایالاتمتحده میتواند تحریمها را کاهش دهد، زیرا بدون این اطمینان آنها انگیزهای برای دست کشیدن از اهرمی که در چند سال گذشته ایجاد کردهاند، ندارند.
استفاده بیشازحد ایالاتمتحده از تحریمها، دست بند زدن به دیپلماسی است. این وضعیتی است که رئیسجمهور را از دادن تخفیف در قبال گرفتن امتیازات در تنگنا میگذارد. هنگامیکه یک کشور هدف، در طیف وسیعی از موضوعات تحریم قرار میگیرد، این کشور انگیزههای کمتری برای دادن امتیاز در مورد هر موضوعی پیدا میکند، زیرا منفعت عملی لغو برخی از تحریمها محدود میشود.
اشتیاق کنگره به تحریمها اغلب رؤسای جمهور را درگیر میکند و به آنها انعطاف کمی در برخورد با کشورهای هدف میدهد. حتی زمانی که رئیسجمهور میتواند تحریمها را لغو کند، همانطور که بایدن در مورد نورد استریم 2 انجام داد، واکنش شدید تندروها میتواند ازنظر سیاسی پرهزینه باشد و دیپلماسی ایالاتمتحده را به شیوههای دیگر تضعیف کند.
ایالاتمتحده دیگر بهسختی در مورد معاهدات مذاکره میکند، بهطوریکه حتی معاهدات موفق کنترل تسلیحات را به دلیل کوچکترین نقض یا سوءظن نقض از طرف مقابل کنار میگذارد. ترامپ ظاهراً به دلیل نقض روسیه، ایالاتمتحده را از پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد (INF) خارج کرد. لغو این معاهده توسط آمریکا باعث خروج روسیه از قیود پیمان شد و این کشور را آزاد کرد تا موشکهای بیشتری را که توسط معاهده ممنوع شده بود، مستقر کند. توانایی رصد دقیقتر تحرکات روسیه در کوتاهمدت، مزایایی که ایالاتمتحده از این پیمان داشت را نشان میداد، موضوعی که خروج آمریکا عملاً آنها را از بین برد.
یکی دیگر از دلایلی که واشنگتن در تلاشهای دیپلماتیک خود موفقیت کسب نمیکند این است که فرهنگ سیاسی این کشور برای دیپلماسی یا افرادی که وظیفه اجرای آن را دارند ارزش زیادی قائل نیست. سازش دیپلماتیک اغلب مترادف با ضعف تلقی میشود. تندروها حتی به جزئیترین امتیازات بهعنوان خیانت به امنیت ملی حمله میکنند. کنترل حزبی در واشنگتن به این معنی است که توافقهایی که توسط رئیسجمهور مذاکره میشود، بهندرت زمانی که طرف دیگر به قدرت میرسد، برای مدت طولانی باقی میماند و ناتوانی سنا در تصویب معاهدات جدید تضمین میکند که روسای جمهور باید به توافقات کوتاهمدت رضایت دهند.
سیاستگذاران واشنگتن اغلب نگران این هستند که چگونه ایالاتمتحده میتواند پایبندی دولتهای دیگر را تأیید کند، اما مشکل بزرگتر در حال حاضر خود ایالاتمتحده است که نمیتوان به دولت برای انجام کارهایی بیش از چند سال اعتماد کرد. ... اگر ایالاتمتحده نتواند یاد بگیرد که چگونه به تعهدات دیپلماتیک خود عمل کند، دیپلماسی آمریکایی به زیان منافع ملی و صلح و امنیت بینالمللی ادامه خواهد یافت.