تغییر ژئوپلیتیک قفقاز به زیان ایران و روسیه
دیدار اخیر الهام علیاف با نمایندگان ۱۵ کشور عضو ناتو را باید نقطهای مهم در روند تحولات قفقاز جنوبی دانست. این نشست فراتر از یک رویداد دیپلماتیک معمول بود و نشان داد همکاریهای دیرینه آذربایجان با ناتو « آغاز شده از ۱۹۹۴ » اکنون وارد مرحلهای راهبردی شده. محورهای گفتوگو شامل امنیت انرژی، توسعه منطقهای و نوسازی ارتش آذربایجان بر اساس استانداردهای ناتو بود؛ امری که جایگاه باکو را به عنوان بازیگری فعال در معادلات امنیتی دریای خزر و قفقاز تثبیت میکند. حضور نمایندگان اروپایی و آمریکایی در این نشست، نشانهای از عزم غرب برای گسترش نفوذ نظامی و اطلاعاتی در حاشیه شمالی ایران است. ناتو با تلاش برای امتداد مرزهای نفوذ خود از دریای سیاه تا دریای خزر، اکنون آذربایجان را حلقهای کلیدی در زنجیره امنیتی خود میبیند. این روند میتواند عمق راهبردی ایران و روسیه را در شمالغرب محدود کند و مسیرهای انرژی منطقه را تحت کنترل غرب قرار دهد. برای ایران، این تحولات هشداری جدی است که ضرورت بازتعریف سیاست خارجی در قبال قفقاز و تقویت همکاری با ارمنستان و روسیه را دوچندان میسازد.
انتخاب زهران ممدانی، سیاستمدار مسلمان هندیالاصل، به عنوان شهردار نیویورک، بار دیگر توجهها را به نقش ایدههای سوسیالدموکراتیک در سیاست آمریکا جلب کرد. ممدانی با وعده سبک زندگی مقرونبهصرفه در گرانترین شهر جهان توانست اعتماد صدها هزار رأیدهنده را جلب کند و امید تازهای به دموکراتها بدهد. او برنامههایی چون افزایش مالیات بر شرکتها و ثروتمندان را مطرح کرده، اما اجرای آنها نیازمند همکاری مجلس ایالتی و فرماندار نیویورک است؛ امری که با مخالفت جدی کتی هوچول روبهروست. در سطح ملی، انتخاب ممدانی شکافهای درون حزب دموکرات را آشکار کرده است. باراک اوباما با حمایت علنی از او ریسک بزرگی پذیرفت، در حالی که بخشی از دموکراتها همچنان به وعدههای سوسیالیستی با دیده تردید مینگرند. با این حال، پیروزیهای اخیر دموکراتها در ایالتهای مختلف و انتخاب ممدانی، بارقههای امیدی برای بازسازی جایگاه این حزب در انتخاباتهای آینده ایجاد کرده است. ممدانی اکنون نماد نسلی تازه در سیاست آمریکاست؛ نسلی که میتواند حزب دموکرات را به سمت ائتلافی گستردهتر و نزدیکتر به مطالبات اجتماعی سوق دهد، هرچند خطر ناکارآمدی و مقاومت ساختارهای سنتی همچنان پابرجاست.
گروسی و پرونده هستهای ایران، دیپلماسی یا تهدید نرم؟
اظهارات اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بار دیگر نشان داد که پرونده هستهای ایران بیش از آنکه موضوعی فنی باشد، به عرصهای سیاسی تبدیل شده است. او در گفتوگو با فایننشیال تایمز از عدم دسترسی بازرسان به مراکزی چون فردو، نطنز و اصفهان پس از حملات آمریکا و اسرائیل سخن گفت و بر ضرورت افزایش همکاری ایران تأکید کرد. در عین حال، گروسی از «ابهام در سرنوشت ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم غنیشده» یاد کرد و هشدار داد که ادامه این وضعیت میتواند زمینهساز فشارهای جدید شود. نکته مهم آن است که او هیچ اشارهای به حملات غیرقانونی آمریکا نکرد و صرفاً به تصاویر ماهوارهای برای ارزیابی خسارات بسنده کرد؛ رویکردی که نشان میدهد آژانس در عمل به بخشی از بازی سیاسی غرب بدل شده است. تحلیلگران معتقدند سخنان گروسی در ظاهر آرامشبخش است، اما در واقع نوعی تهدید نرم محسوب میشود؛ تهدیدی مبنی بر اینکه در صورت عدم همکاری، ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت محتمل خواهد بود. این موضع در شرایطی مطرح میشود که جنگ اوکراین و تحولات خاورمیانه بر رفتار قدرتهای بزرگ اثر گذاشته و پرونده هستهای ایران بار دیگر به ابزار فشار بدل شده است.
حماس و طرح صلح ترامپ، امتیازدهی یا تاکتیک بقا؟
اظهارات موسی ابومرزوق، از رهبران حماس، درباره امکان واگذاری بخشی از موشکها و راکتها در چارچوب توافق آتشبس با اسرائیل، نشانهای از تغییر رویکرد این جنبش است. او در گفتوگو با الجزیره تأکید کرد که سلاحهای با برد بلند میتوانند موضوع مذاکره باشند، زیرا تهدیدآمیز تلقی میشوند. این موضع در امتداد طرح صلح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ قرار دارد که بر تشکیل نیروی چندملیتی و واگذاری تدریجی کنترل مناطق غزه به آن تأکید کرده بود. حماس در واکنش، بدیلی را مطرح کرده است: اداره غزه توسط نیروی امنیتی متشکل از پلیس و نیروهای خود، با حفظ سلاحهای سبک. این تغییر رویکرد را میتوان تاکتیکی برای جلوگیری از خلأ قدرت پس از آتشبس دانست. حماس با آزادسازی آخرین گروگانهای اسرائیلی و پذیرش گفتوگو درباره سلاحهای سنگین، تلاش دارد خود را بهعنوان بازیگری مسئول معرفی کند، هرچند همچنان بر ضرورت تشکیل دولت فلسطینی جدید بر اساس انتخابات تأکید دارد. در مقابل، اسرائیل حماس را به نقض مفاد آتشبس متهم کرده و حملات هوایی جدیدی انجام داده است. این وضعیت نشان میدهد که مسیر صلح شکننده است و هرگونه توافق نیازمند تضمینهای امنیتی و سیاسی جدی خواهد بود.