گروه اقتصاد: دادههای مرکز آمار در زمستان ۱۴۰۳ نشان میدهد ساختوساز در کشور رونق یافته، اما شاخص دسترسی به مسکن همچنان برای اکثر مردم پایین است. خانوادههای تهرانی برای خانهدار شدن به ۹۰ سال پسانداز نیاز دارند. این تناقض نشان میدهد رونق ساختوساز به معنای بهبود خانهدار شدن برای مردم نیست بلکه ساختوساز ویژه ثروتمندان است.
رونق ساختوساز
آمار تازه مرکز آمار ایران از وضعیت پروانههای ساختمانی صادرشده در زمستان ۱۴۰۳ نشان میدهد که بازار ساختوساز جان تازه گرفته است. در تهران، شهرداری بیش از 2000 پروانه برای احداث بنا صادر کرده که بر اساس آنها ساخت 16 هزار و 700 واحد مسکونی پیشبینیشده است. این رقم نسبت به پاییز 25 درصد رشد داشته و نسبت به زمستان سال قبل نیز حدود 8درصد افزایش نشان میدهد. مجموع مساحت زیربنا در این پروانهها بیش از 3میلیون مترمربع برآورد شده که جهشی بیش از 27 درصد در مقایسه با فصل قبل را نشان میدهد. در سطح ملی هم تصویری مشابه دیده میشود. شهرداریهای سراسر کشور در سهماهه پایانی سال گذشته بیش از 40 هزار پروانه صادر کردهاند که ساخت حدود 165 هزار واحد مسکونی را پوشش میدهد. این عدد نسبت به پاییز بیش از 50 درصد رشد داشته و مجموع زیربنای آنها به مرز 30میلیون مترمربع رسیده است. چنین ارقامی یادآور دوران رونق نسبی بازار مسکن در اوایل دهه 90 است.
شاخص دسترسی به مسکن
شاخص دسترسی به مسکن نشان میدهد یک خانواده با صرف کل درآمد سالانه خود چند سال باید کار کند تا توان خرید یک واحد صد متری را به دست آورد. در سطح کشور این شاخص حدود 10سال و در تهران نزدیک به 18 سال برآورد شده است. این در حالی است که در معیارهای جهانی، دسترسی به مسکن کمتر از 15 سال تعریف میشود و در کشورهای توسعهیافته کمتر از 10سال است.
مدتزمان انتظار خانهدار شدن
شاخص مدتزمان انتظار بر اساس پسانداز سالانه محاسبه میشود. سال گذشته نرخ پسانداز خانوارها اندکی افزایش یافت و در کشور از 18 به 21 درصد و در تهران از 13 به 20 درصد رسید. یعنی یک خانوار شهری بهطور میانگین باید 49 سال پسانداز کند تا توان خرید خانه پیدا کند و در تهران این مدت به 89 سال میرسد.
شکاف میان درآمد
و قیمت مسکن
واقعیت آن است که زمان انتظار خانهدار شدن در ایران چند برابر معیارهای جهانی است. سال قبل خانوارهای تهرانی برای خانهدار شدن باید بیش از یک قرن و نیم انتظار میکشیدند، درحالیکه اکنون این زمان به کمتر از 90 سال رسیده است. کاهش سرعت رشد قیمت مسکن، افزایش درآمدها و بهبود نسبی نرخ پسانداز از عوامل این تغییر بودهاند. اما حتی در همین وضعیت تازه نیز شکاف میان درآمد و قیمت مسکن چنان عمیق است که خانوادهها نمیتوانند به آیندهای نزدیک برای خانهدار شدن امیدوار باشند.
برنده بازی مسکن
رونق ساختوساز زمستان ۱۴۰۳ در عمل به سود چه کسانی تمامشده است؟ بررسیها نشان میدهد بسیاری از پروانههای صادرشده در مناطقی متمرکز هستند که ارزش زمین بالاست یا واحدهایی ساخته میشوند که به لحاظ قیمت در دسترس طبقات متوسط و ضعیف جامعه نیستند. بنابراین رشد کمی در آمار ساختوساز الزاماً به معنای افزایش دسترسی مردم عادی به مسکن نیست. کارشناسان میگویند حرکت سرمایهها به سمت بخشهایی است که بازده بالاتر و ریسک کمتر دارند. سازندگان عمدتاً پروژههایی را کلید میزنند که خریداران بالقوه آنها از دهکهای بالای درآمدی هستند. نتیجه آنکه رونق ساختوساز در سطح کلان، تأثیری مستقیم بر حل مشکل خانهدار شدن بخش وسیعی از جامعه ندارد.
شکاف طبقاتی در مالکیت مسکن
یکی دیگر از نکات نگرانکننده، روند فزاینده شکاف طبقاتی در مالکیت مسکن است. دادههای رسمی نشان میدهد در شانزده سال گذشته، تعداد خانوارهای صاحبخانه در دهک دهم که ثروتمندترین قشر جامعه محسوب میشوند، دو برابر شده است. در مقابل، دهکهای پایین جامعه عملاً از بازار خرید مسکن حذفشدهاند. در دهک اول اگرچه طی این سالها اندکی رشد در میزان مالکیت دیدهشده، اما همچنان صد درصد خانوارها مستأجر محسوب میشوند و بار اصلی بحران را بر دوش میکشند.
فقر مسکن
افزایش مداوم اجارهبها نیز شرایط را وخیم کرده است. بسیاری از خانوارها که امکان پسانداز داشتند، اکنون بخش بزرگی از درآمد خود را صرف اجاره میکنند و بهاینترتیب دو ابزار اصلی خانهدار شدن یعنی پسانداز و دریافت تسهیلات بانکی کارایی خود را ازدستدادهاند. بخش زیادی از جامعه هنوز حتی رویای خانهدار شدن را دستنیافتنی میبیند. بهبیاندیگر، رونق ساختوساز در ایران به معنای رونق خانهدار شدن نیست. کارشناسان از اصطلاح «فقر مسکن» برای توصیف شرایط کنونی استفاده کنند.
راهکار
تمرکز برساخت واحدهای متناسب با توان خرید خانوارهای متوسط و پایین، بازآفرینی به افتهای فرسوده شهری، ارائه تسهیلات واقعی و بلندمدت برای خریداران نخستین خانه و کنترل بازار اجاره ازجمله اقداماتی است که میتواند شکاف موجود را کاهش دهد.
برگرفته از اقتصاد آنلاین