انتخابات هیات رئیسه مجلس برگزار شد. مجلس یازدهم با وعدههای اقتصادی بر سرکار آمد و سه سال تجربه قانونگذاری و نظارت دارد. بهعنوان یک اقتصاددان در سال انتخاباتی چه نمرهای به کارنامه مجلس میدهید؟
کارنامه دولتها و مجلس در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را بهراحتی میتوان با شاخصهای همان حوزه مقایسه کرد.
این مجلس و دولت هرکدام با شعارهای اقتصادی و شعار حل مشکلات معیشتی مردم بر سرکار آمدند.
آنها چنان در شعارهای اقتصادی تند بودند که منطق اقتصاد را زیر پا میگذاشتند و قیمت مرغ و تخممرغ را بیربط به مسائل خارجی میدانستند! همچنین مسائلی مانند مسکن یا تجارت خارجی را بیربط به سیاست خارجی معرفی میکردند.
مجلس که قانون راهبردی هستهای (مصوبه 18 آذر 1399) را تصویب کرد تصورش این بود که حل مسائل هستهای هم ربطی به مسائل معیشتی مردم ندارد. زیرا در یک نگاه کلی تصور این بود که اگر دولت و مجلس هم سو باشند، به تعبیر خودشان چالشهای بیحاصل بین دولت و مجلس اتفاق نخواهد افتاد. اما نتیجه چه شد؟ نتیجه را باید در شاخصها دید که شاخصها نمره کارنامه مجلس را نشان میدهد.
مثلاً شاخص نرخ اقتصادی یا شاخص نرخ تورم بهتر شده است؟ یا شاخص نرخ رشد سرمایهگذاری یا جذب سرمایه خارجی بهتر شده است؟ آیا در این دوره ما بیشتر جذب سرمایه داشتیم یا فرار سرمایه داشتیم؟ آیا در این دوره بیشتر جذب ایرانیان خارج از کشور به ایران داشتیم یا فرار نخبگان از کشور داشتیم؟ هرکدام از این موارد در مقایسه مشخص میکند که عملکرد مطلوب نبوده است.
در برنامه پنجساله هفتم سؤال این است که چرا مجلس مطالبه گر نبود تا دولت درباره دو سال گذشته جواب بدهد؟ چرا مجلس بودجههایی تصویب کرد که همراه با کسری است؟ نکتهای که معاون سازمان برنامهوبودجه گفته که کسری بودجه نزدیک به 800 میلیارد تومانی نشاندهنده کارنامه مجلس است. چرا مجلس بودجهای تصویب کرد که دولت اعلام کند ما دچار کسری بودجه شدهایم؟
مهمتر از آن چرا مجلس به وزرایی رأی داد که صلاحیت احراز آن پست را نداشتند و چگونه شد که وزرا خودشان استعفا دادند و یا از دور خارج شدند؟!
اگر وظیفه مجلس ریلگذاری برای دولت است. باید پرسید مجلس چه ریلی برای دولت همسو ایجاد کرده است؟ امروز همه شاخصها از حالت استاندارد خارجشده است. برعکس شعارهایی که داده شد عمل شده و آن شعارهایی که از بهبود معیشت مردم سخن میگفت اتفاق نیفتاده است.
آیا امروز فقر مسکن بیشتر است یا چندساله گذشته بیشتر بوده است؟ مشاهده میکنید که وضعیت مناسبی به لحاظ شاخصهای اقتصادی موجود نیست.
آقای قالیباف بار دیگر بهعنوان رئیس مجلس انتخاب شدند، ارزیابی شما از تجربه مجلس با مدیریت ایشان چگونه است؟
یک بحث داخلی است و مسئله روابط بین رئیس مجلس با نمایندگان است. بحث دیگر بحث بازتاب بیرونی عملکرد مجلس است.
بازتاب بیرونی عملکرد مجلس به قوانین و همچنین به نظارت مجلس بر دولت بازمیگردد. مهمترین قانونی که مجلس تصویب میکند قانون برنامه است و دیگری بودجه سنواتی است. نه اینکه باقی قوانین مهم نیستند اما این دو ریلگذاری مجلس برای دولت است.
بودجه سنواتی همراه با تسهیلات مصوب شد و قانون برنامه را اول مجلس گفت ما مینویسیم بعد دولت گفت ما در حال نوشتن آن هستیم و نتیجه این شد که برنامه ششم را که در ظاهر برخی از دولتیها هم قبول اش نداشتند تمدید کردند و اگر مجلس به معنی واقعی در رأس بود باید دولت را مجاب میکردند که زودتر برنامه بیاورد. پس عملکرد بیرونی مجلس مطلوب نیست.