اپلیکیشنها و فعالان فضای مجازی، دورههای سکوت و کلاسهای آنلاین را بهعنوان نسخهای جهانی برای اضطراب و فشارهای زندگی مدرن تبلیغ میکنند. اما پشت این تصویر آرام، واقعیتی کمتر گفتهشده وجود دارد: برای برخی، مدیتیشن نه درمان، بلکه آغاز بحران است.
یافتههای نگرانکننده
پژوهش نیکلاس ون دام، روانشناس دانشگاه ملبورن، نشان میدهد که نزدیک به ۶۰ درصد از شرکتکنندگان تجربههای ناخوشایند از مدیتیشن داشتهاند؛ از اضطراب شدید گرفته تا احساس گسست از خود و سردرگمی ذهنی. یکسوم افراد مورد بررسی تجربههایشان را «رنجآور» توصیف کردهاند. دادههای این پژوهش نشان میدهد که مدیتیشن، برخلاف تصویر رایج، میتواند برای افراد آسیبپذیر خطرناک باشد.
غیبت چارچوبهای ایمنی
درمانهای روانشناختی معمولاً با پروتکلهای دقیق و نظارت حرفهای همراهاند. اما مدیتیشن، بهویژه در قالبهای تجاری، بدون چنین چارچوبی گسترش یافته است. در دوران همهگیری کرونا، میلیونها نفر به مدیتیشن روی آوردند، بیآنکه از خطرات احتمالی آن آگاه باشند. پژوهشگران هشدار میدهند که همانطور که در پزشکی «رضایت آگاهانه» ضروری است، در مدیتیشن نیز باید به افراد توضیح داده شود که این تمرین میتواند پیامدهای ناخوشایند داشته باشد.
بازار سلامت روان زیر ذرهبین
رواج مدیتیشن بخشی از موج بزرگتر «بازار سلامت روان» است؛ بازاری میلیاردی که یوگا، رژیمهای غذایی و اپلیکیشنهای خواب را در کنار هم عرضه میکند. این بازار بر وعدههای ساده بنا شده، بیآنکه به پیچیدگی روان انسان توجه کند. همانطور که مصرفگرایی در حوزههای دیگر میتواند آسیبزا باشد، در اینجا نیز خطر «فروش آرامش» بدون مسئولیت وجود دارد.
ضرورت شفافیت و نظارت
مدیتیشن میتواند راهی برای تمرکز و آرامش باشد، اما نباید آن را نسخهای جهانی و بیخطر دانست. پژوهشها نشان میدهند که برای بخشی از افراد، این تمرین میتواند به بحرانهای روانی منجر شود. مسئولیت اصلی امروز بر دوش مربیان، پژوهشگران و متولیان سلامت روان است: شفافیت در اطلاعرسانی، آموزش دقیق و نظارت حرفهای. تنها در این صورت است که مدیتیشن میتواند از «بازی آرامش» به ابزار واقعی برای سلامت روان بدل شود.