روسیه دوران پوتین هرچند کوشید امپراتوری تزار یا هژمونی اتحاد جماهیر شوروی سابق را احیا کند اما به خاطر سرکوب مخالفان داخلی و مرگ الکسی ناوالنی رهبر مخالفان پوتین در زندان و حمله به اوکراین که دروازه ورود به اروپاست آنچه بافته بود پنبه شد. پوتین دچار توهم و خطای محاسباتی شد و روز ۵ اسفند ۱۴۰۰ به اوکراین حمله کرد و خواسته و ناخواسته در تله غرب افتاد و در باتلاق ۱۳۱۳ روزه گرفتار شد و اکنون نه راه پس دارد و نه راه پیش. روسیه نمیتواند از پس کشور کوچکی مثل اوکراین برآید. جنگ روسیه علیه اوکراین نشان داد مسکو ببر کاغذی و ابر قدرت توخالی است. برای آنکه وزن و جایگاه روسیه و چین در جهان آشکار شود به یک نمونه رأی گیری در سازمان ملل و همچنین یک رأیگیری در شورای حکام اشاره میشود.
روز 11 اسفند 1400 یعنی شش روز بعد از هجوم روسیه به اوکراین سازمان ملل جلسه تشکیل داد. ۱۴۱ عضو این سازمان به قطعنامه پیشنهادی ۸۰ کشور رأی مثبت دادند و حمله روسیه به اوکراین را محکوم کردند و خواستار خروج فوری نیروهای روسیه از اوکراین شدند. قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ۱۴۱ رأی موافق ۳۵ رأی ممتنع و ۵ رأی مخالف به تصویب رسید. کشورهای روسیه، سوریه، بلاروس، کره شمالی و اریتره به این قطعنامه رأی مخالف دادند. این رأی گیری نشان داد که روسیه در بین ۱۴۱ کشور جهان تنها ۴ حامی دارد! آن هم کشورهای شاخ شکستهای مثل کره شمالی، اریتره، بلاروس و سوریه. کشورهایی که گرفتار مشکلات فراوانی هستند و مردم این کشورها با حاکم آن در تقابل و تعارض هستند.
وزن چین و روسیه در شورای امنیت
روز ۲۸ شهریور پیشنویس قطعنامه کره جنوبی که رئیس دورهای شورای امنیت بود، طبق ماده ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ به رأی گذاشته شد. این قطعنامه ۴ رأی موافق از ۱۵ رأی اعضای شورای امنیت کسب کرد و ۹ کشور رأی مخالف و دو رأی هم ممتنع بود. قطعنامه برای تصویب در شورای امنیت سازمان ملل نیاز به ۹ رأی از ۱۵ رأی اعضا دارد. این قطعنامه نتوانست آرای لازم را به دست آورد و رد شد. در اینجا مشخص شد که روسیه و چین فقط دو حامی در شورای امنیت دارند.هدف این قطعنامه این بود که از بازگشت سریع تحریمهای شورای امنیت علیه ایران جلوگیری کند که رد شد.
قطعنامه چین و روسیه
نیمه شب جمعه شورای امنیت پیش نویس قطعنامه پیشنهادی روسیه و چین را بررسی و آن را رد کرد، این قطعنامه با چهار رأی موافق چین، روسیه، الجزایر و پاکستان و دو رأی ممتنع و ۹ رأی مخالف رأی نیاورد. در این قطعنامه مثل قطعنامه پیشنهادی کره جنوبی مشخص شد که روسیه و چین تنها دو کشور حامی از 15 عضو شورای امنیت دارند. خبرنگاری از سفیر و نماینده دائمی روسیه در شورای امنیت قبل از ورود جلسه پرسید آیا قطعنامه شما رأی میآورد پاسخ داد خیر! پرسش این است وقتی نتیجه معلوم بود چرا قطعنامهای ارئه شد که به ضرر ایران و انزوای آن انجامید. اقدام چین و روسیه شبههناک و قصد تضعیف ایران ارائه شد تا این دو کشور با اروپا و آمریکا با کارت ایران بازی کنند.
وزن روسیه و چین در شورای حکام
شورای حکام روز 22 خرداد قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی با همراهی آمریکا علیه برنامه هستهای ایران به تصویب کرد. این قطعنامه با ۱۹ رأی موافق ۱۱ رأی ممتنع و سه رأی مخالف به تصویب رسید. کشورهای روسیه، چین و بورکینوفاسو به این قطعنامه رأی مخالف دادند! در این قطعنامه معلوم شد که روسیه و چین در بین کشورهای جهان در شورای حکام فقط یک حامی دارند! البته موقعیت چین با موقعیت روسیه فرق میکند، چین یک قدرت اقتصادی است ولی روسیه اکنون نه قدرت اقتصادی و نه قدرت سیاسی دارد زیرا آنقدر تضعیف شده که برای جنگیدن در اوکراین از ایران و کره شمالی اسلحه میخرد. سیاست نگاه به شرق با این هدف تدوین شد که روابط سیاسی و اقتصادی بین ایران و چین گسترش یابد و این دو کشور بتوانند در عرصه بینالمللی و در سازمان های بینالمللی حامی ایران باشند. واقعیت چیز دیگری است، روسیه و چین به تعهداتشان عمل نکردند و علاوه بر آن همین شش قطعنامهای که روز گذشته به طور خودکار بازگشتند امضای روسیه و چین پای آنها است. مهم تر اینکه روسیه و چین از ادعای امارات بر جزایر سه گانه حمایت کردند، اما آمریکا چنین کاری را نکرده است. بنابراین میتوان گفت که سیاست نگاه به شرق نتیجه نداده و شکست خورده است و در شرایط پیش آمده ایران باید به دنبال توازن در روابط خارجی باشد. رأی گیری در سازمان ملل، شورای حکام و دو نوبت در شورای امنیت نشان داد که روسیه و چین در مناسبات و سازمان های بینالمللی نقشی ندارند. وقتی این چنین است و همه کشورها از آمریکا حساب میبرند آیا درست است که ایران کماکان سیاست تهاجمی مرگ برآمریکا و مرگ بر اسرائیل را ادامه دهد؟