تمدید تعلیق تحریمهای ششگانه ایران در شورای امنیت سازمان ملل رأی نیاورد و به عبارت دیگر، مکانیسم ماشه فعال شد. ویژگی مهم این قطعنامهها ایجاد اجماع جهانی علیه ایران است.
راه عبور از این شرایط، در یک کلمه خلاصه میشود: «دیپلماسی». تاکنون مسیر دیپلماسی ایران عمدتاً از طریق مذاکرات سیاسی دنبال شده است؛ اما سؤال اینجاست که با بهرهگیری از ابزارهای دیگری مانند دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی عمومی، چقدر امکان عبور از این مسیر وجود دارد؟ در همین زمینه، اقتصادنیوز نظر سینا عضدی، استاد دانشگاه جورج واشنگتن، را جویا شده است. به باور این پژوهشگر روابط بینالملل تحریمهای آمریکا و ساختار اقتصادی ایران فرصت مراودات اقتصادی را از ایران سلب کرده است. او همچنین معتقد است که مکانیسم ماشه بیشتر از جنبه اقتصادی اثرات سیاسی و روانی دارند که هدف انزوای ایران در جهان را دنبال میکند.
مشروح گفتوگوی اقتصادنیوز با سینا عضدی را در ادامه بخوانید؛
****
* آقای عضدی! ایران الان در شرایط دیپلماتیک خاصی قرار دارد. در چنین اوضاعی یک دیپلماسی عمومی و رسانهای به عنوان بازوی کمکی میتواند نقش ایفا کند. این نوع دیپلماسی چه ویژگیها و ملزوماتی دارد؟
من درباره دیپلماسی عمومی اطلاعات زیادی ندارم، اما به نظر من دولت آقای پزشکیان در این زمینه حرکت درستی انجام داده است؛ آن هم اینکه سعی کرده پیام خود را به طور مستقیم به آقای ترامپ برساند. به نظرم در این کار هم موفق بودهاند. همین که در آمریکا گروههای ضددیپلماسی مطالب زیادی علیه این فعالیتهای رسانهای مینویسند و نوشتهاند، خود نشان میدهد که دیپلماسی عمومی که وزارت خارجه ایران و دولت آقای پزشکیان پیگیری کردهاند تا حدی موفق بوده است، دستکم تا پیش از جنگ.
ایران باید پیام خود را مستقیما به ترامپ منتقل کند
به نظر من با وجود جنگ هم نباید این مسیر کنار گذاشته شود و دولت ایران باید همچنان تلاش کند پیام خود را مستقیماً به دولت آقای ترامپ منتقل کند. یک نکته دیگر را هم اضافه میکنم؛ حضور رسانههای آمریکایی در ایران، گفتوگو با آنها و رساندن صدای دولت تهران به واشنگتن بسیار اهمیت دارد، چون به این رسانهها توجه میشود.
تحریمهای آمریکا و ساختار اقتصادی ایران فرصت مراودات و سرمایهگذاری اقتصادی را سلب کردهاند
* در مورد دیپلماسی اقتصادی چطور؟ با توجه به تجربه برجام، فکر میکنید در شرایط کنونی فعال شدن دیپلماسی اقتصادی و ورود به مذاکره اقتصادی با اروپا و آمریکا چقدر ممکن و حلال مسائل است؟ آیا مزیتهایی که ایران دارد و امتیازاتی که میتواند بدهد میتواند به حل پرونده کمک کند؟
درباره دیپلماسی اقتصادی، نکته مهم این است که تحریمهای اولیه آمریکا مانع اصلی هستند و اجازه نمیدهند ایران با آمریکا مراوده اقتصادی داشته باشد. تا زمانی که این تحریمها برقرار باشند، بهطور عملی دیپلماسی اقتصادی امکانپذیر نخواهد بود.
با این حال، به نظر من این تحریمها از جنبهای دیگر مؤثر هم هستند؛ زیرا وقتی شرکتهای آمریکایی در ایران سرمایهگذاری داشته باشند، برای حمایت و حفاظت از سرمایه خود در کنگره آمریکا لابی خواهند کرد. اما اگر این شرکتها سرمایهای در ایران نداشته باشند، یعنی ریشهای در اقتصاد ایران نداشته باشند، طبیعتاً از نفوذ و امکانات خود برای حمایت استفاده نخواهند کرد.
بنابراین، دو عامل مهم در این زمینه وجود دارد: 1-تحریمهای اولیه آمریکا که مانع مراوده اقتصادی هستند و 2-ساختار اقتصادی ایران که سرمایهگذاری خارجی را برای شرکتها و کشورها دشوار میکند.
ایران دارای فرصتها و امتیازهای اقتصادی دستنخوردهای است
همچنین نهادهایی در ایران وجود دارند که مخالف سرمایهگذاری خارجی هستند، زیرا منافع اقتصادی آنها با ورود سرمایه خارجی تأمین نمیشود.
مسلماً ایران دارای فرصتها و امتیازهای اقتصادی دستنخوردهای است، اما تا زمانی که بروکراسی و محدودیتهای سیستم اقتصادی و سیاسی کشور اجازه ندهد و لابیهای کشورهای خارجی مانع سرمایهگذاری شوند، این فرصتها محقق نخواهند شد. به همین دلیل، دیپلماسی اقتصادی، حداقل با آمریکا، عملاً امکانپذیر نیست.
در مورد طرف اروپایی هم، تا زمانی که تحریمهای اولیه و ثانویه آمریکا برقرار باشند، دیپلماسی اقتصادی با اروپا قابل انجام نیست؛ زیرا تجربه نشان داده است که شرکتها و کمپانیهای اروپایی بیش از دولتهای خودشان از وزارت خزانهداری آمریکا تبعیت و تأثیر میپذیرند و سیاستهایشان را بر اساس آن تنظیم میکنند، نه صرفاً بر اساس منافع کشور خودشان.
تا زمانی که ایران و آمریکا مستقیما با هم مذاکره نکنند مسائل اقتصادی حل نمیشود
من همیشه گفتهام که راهحل مسائل اقتصادی ایران، دستکم بخش عمده آن که به تحریمها مربوط میشود، به مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا برمیگردد. تا زمانی که ایران و آمریکا مستقیماً با یکدیگر مذاکره نکنند، مسائل اقتصادی و تحریمها حل نخواهند شد. مذاکره غیرمستقیم هم مشکلات خاص خود را دارد و روند پیشبرد مذاکرات را کند میکند.
به نظر من مذاکره مستقیم با آمریکا به نفع ایران است و نباید فقط محدود به موضوع هستهای باشد؛ بلکه میتواند مسائل منطقهای را هم دربر گیرد. ایران کارتهایی در منطقه دارد که میتواند به آمریکا کمک کند و در قبال آن امتیاز بگیرد. لازم است درباره مسائل هستهای یا هر موضوع دیگری با آمریکا مذاکره کرد. آقای ترامپ علاقهمنداست که نشان دهد یک موفقیت بزرگ دیپلماتیک به دست آورده است و ایران هم میتواند از همین ویژگی شخصیتی و رویکرد آقای ترامپ به سود خود استفاده کند.