ستاره صبح، فائزه صدر: حملات ارتش اسرائیل به لبنان همچنان ادامه دارد. بر اساس اعلام وزارت بهداشت لبنان در نتیجه این حملات، بیش از 800 نفر کشته شده و بیش از ۲۶۰۰ نفر زخمی شدند. با آغاز رسمی جنگ اسرائیل با حزب الله پرسشهایی از چگونگی حمایت ایران از این گروه مطرح شد. به نظر میرسد طی یک سال گذشته حملات و ترور های اسرائیل در منطقه؛ آستانه تحمل ایران را نشانه گرفته و نتانیاهو خواهان گسترش جنگ از طریق دخالت نظامی ایران است. ستاره صبح در این رابطه با میر قاسم مومنی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی به گفتوگو نشسته که در ادامه میخوانید:
با آغاز جنگ غزه و درگیری های پراکنده گروه های مقاومت با اسرائیل به نظر میرسید نقطه حساس تنش جنگ اسرائیل و حزب الله لبنان باشد. آیا این مرحله میتواند پای ایران را به جنگ منطقه باز کند؟
نتانیاهو برای حفظ موقعیت اش در دولت و جایگاه سیاسی اش در حزب خود، جنگ را ضروری میداند به همین دلیل ماهها است که سعی کرده به طرق مختلف آتش جنگ را شعله ور کند و تنش را به ایران بکشاند. اسرائیل زیر سایه جنگ میتواند قدرت های منطقه و جهان را وادار به حمایت از خود کند.
مسئله اسرائیل فقط غزه نبود. غزه و حماس بهانهای بودتا اسرائیل این بحران را ایجاد کند. من قویا عقیده دارم بهانه حمله اسرائیل به غزه سناریو نویسی شده بود. طوفان الاقصی با نفوذ اجرا شد تا بهانه حمله نظامی اسرائیل به حماس و به دنبال ان حمله به محور مقاومت کسب شود.
در یک سال گذشته جهان به چشم دید که کشتار اسرائیل در غزه منجر به تحرکات مهم و قابل توجهی در فضای سیاسی کشور های عرب منطقه نشد. پیمانی نانوشته بین حاکمان عرب و اسرائیل بسته شده تا یک طرف منابع را تأمین کند و طرف دیگر اهداف جمعی را اجرا کند.
از این رو جنگ در غزه و لبنان یک تهدید برای ایران است. زیرا هدف اسرائیل تضعیف گروه های مقاومت است و سران کشور های عربی و قدرت های جهانی در این طرح با او همراهی دارند.
به عقیده من اسرائیل تنها مجری طرح است. طرحی که هدف اش تضعیف گروه های وابسته به ایران در منطقه و در نهایت تضعیف نظام سیاسی ایران است.
آنچه اسرائیل تا امروز انجام داده در راستای تأمین و حفظ منافع عربستان است. شاید در این مقطع نقش نتانیاهو تنها اجرای این پروژه و کشاندن ایران به جنگ باشد تا زیر ساختهای اقتصادی، صنعتی، نظامی و فرهنگی ایران نابود شود. اگر ایران آگاه نباشد هزینه سنگینی خواهد داد. منطقه یکبار جنگی 8 ساله را به ما تحمیل کرده است. زمان کمی از انقلاب 57 نگذشته و نمیتوانیم بگوییم نمیدانیم که همسایگان ما مایل به توسعه و پیشرفت ایران نیستند. نیت دوستان و دشمنان بارها در مقاطع حساس تاریخ به ما ثابت شده است.
برقراری روابط و همکاری همسایگان ایران و دیگر کشور های منطقه با اسرائیل، جنگ اطلاعاتی و امنیتی علیه ایران به راه افتاده است و اقدامات بینالمللی ضد جمهوری اسلامی، برای درک موقعیت خود در جغرافیایی که بر میانه اش ایستادهایم کافی است. عربستان، امارات، عراق، کویت، قطر، ترکیه، آذربایجان، ارمنستان، پاکستان و افغانستان و کشور های عربی حاشیه خلیج فارس و آمریکا و اروپا جزوی از این جنگ اطلاعاتی بودند. روسها هم در این مسئله و تشدید مشکلات ایران سهم داشتند.
اسرائیل مجری طرح بزرگی است که هدف اش تضعیف گروه های مقاومت و در نهایت تضعیف ایران است. اسرائیل مجری است، قدرت نمایی میکند و توانایی های خود را به رخ میکشد، درحالیکه نقشه و هزینه از جای دیگری میآید.
سهم امریکا در اجرای این پروژه چیست؟ با گسترش درگیریها ناامنی در خلیج فارس حتمی است آیا امریکا و به طور کلی غرب با تبعات اقتصادی گسترش تنش دچار مشکل نخواهد شد؟
اسرائیلیها هر اقدامی علیه ایران را با قدرت های بزرگی نظیر آمریکا در جریان میگذارند. چون این اقدامات تبعاتی در بر دارد که میتواند جهان و منطقه را متاثر کند.
در جنگ غزه و به ویژه در تنش های اخیر منطقه انتخابات آمریکا و درگیر شدن حزب دموکرات در این رقابتها باعث شد آمریکاییها در برابر عملی انجام شده قرار بگیرند ولی بنا بر سیاست های کلی آمریکا، کاخ سفید در هر دورهای مجبور است از اسرائیل حمایت کند.
این حمایت در یک سال اخیر با نادیده گرفتن برخی از اقدامات اسرائیل و شخص نتانیاهو اجرا شده است. اسرائیل میخواهد جنگ را تا تضعیف کامل نیروهای مقاومت به طوری که توان سازماندهی دوباره نداشته باشند ادامه بدهد.
ضمن اینکه در این دوره برخی از مقامات آمریکایی گزارش دادهاند که متقاعد کردن اسرائیل برای آتش بس کار بسیار سختی است. به این معنی که نتانیاهو از فضای مشکلات داخلی رئیسجمهور و تحولات انتخاباتی آمریکا نهایت سوء استفاده را برده و میبرد.
چه اقدامی میتواند اجرای طرح اسرائیل را به چالش بکشد و منجر به عدم موفقیت این پروژه گردد؟
ایران باید هشیار باشد که تا کنون همینطور نشان داده است. این جنگی است که نتانیاهو برنده آن است و ایران نباید به چنین درگیری ورود کند. تنها عاملی که می تواند منجر به توقف جنگ شود، کاری بودن ضربات حزب الله به اسرائیل است.
اسرائیل نباید در لبنان جلو بیفتد و جنوب لبنان را به باریکه غزه دیگری تبدیل کند. در غیر این صورت متوقف کردن اسرائیل سخت خواهد بود در مقابل حزب الله لبنان، تضعیف بقیه گروه های مقاومت توسط اسرائیل آسانتر خواهد بود. در این مقطه حزب الله لبنان حکم سدی در برابر اسرائیل را دارد. نباید این دیوار ریخته شود.