به نظر شما چه مسائلی برای تدوین بودجه سال آینده باید در اولویت قرار گیرد؟
از زمانی که دولت ملی مصدق در تحریم قرار گرفت اقتصاد بدون نفت در ایران مطرح شد. یک سال در دولت مصدق نقش نفت در اقتصاد نزدیک به صفر شد. اما بعد از آن دوباره وابستگی بودجهها به نفت افزایش یافت. البته میزان وابستگی در سالهای مختلف متفاوت است. به طور مثال در سالها 52 تا 57 به شدت اقتصاد نفتی شد. در سالهای بعد از انقلاب نیز هر زمان درآمد نفت زیاد شد وابستگی به نفت هم زیاد شد.
بیشترین وابستگی بودجهای به نفت از سال 1384 تا سال 1390 بوده است. در سال 1390 یک رکوردشکنی در فروش نفت رخ داد. در این سال مجموع صادرات نفت ایران به بیش از 120 میلیارد دلار رسید. این رقم در تاریخ کشور بیسابقه بود و دیگر تکرار نشد.
هر میزان اقتصاد نفتی باشد توجه دولت به مطالبات شهروندی کمتر میشود و هر چقدر بودجه غیرنفتی شود توجه دولت به مردم بیشتر میشود. علت این است که اگر قرار است خرج دولت را ملت با مالیات بدهد پس دولت باید به مطالبات مردم توجه کند اما اگر خرج دولت از محل نفت باشد طبیعی است که در تجارب مختلف توجه دولت به خواستههای مردم کمتر بوده است. این نکته را عرض کردم تا بگویم هرچه درآمدهای بودجه از مالیات بیشتر شود به نفع مردم و توسعه پایدار است.
حال بودجه دو میلیون پانصد هزار میلیارد تومانی که یک میلیون و پانصد هزار میلیارد تومانش از درآمدهای پایدار نفت و سایر درآمدهای دولت است بخش مالیاتیاش 75 درصد درآمد دولت را تشکیل میدهد و نسبت به سال گذشته که 71 درصد بوده 4 درصد رشد داشته است.
اگر مقایسه کنیم مالیات نسبت به درآمد نفت دو برابر شده و اگر مقایسه کنیم نسبت به مالیات سال جاری در واقع 50 درصد رشد نشان را میدهد. حال پرسش این است که این میزان مالیات در سال آینده چگونه قرار است وصول شود؟ اگر قرار باشد از مودیان مالیاتی که در سال جاری مالیات دادهاند بازهم از این افراد گرفته شود پاسخ این است که نمیشود. زیرا کسبوکار مردم در سال 1402 نسبت به سال گذشتهاش پر رونق نبوده و کسبوکارها نمیتوانند مالیات بیشتر بدهد.
نکته دوم این است که آیا دولت میخواهد نرخهای مالیات را تغییر دهد؟ پاسخ دولت منفی است. درهرحال اگر قرار نیست نرخ تغییر کند پس چه راهی میماند؟
راه این است که دولت معافیتهای مالیاتی را کم کند، مسیرهای منتهی به قاچاق کالا را ببندد و مانع اقتصاد زیرزمینی شود.
واقعیت این است که نسبت مالیات به جی دی پی در ایران حدود 6 تا 8 درصد است. در کشورهای توسعهیافته این عدد حداقل پنج برابر است. در کشورهای همسایه مانند ترکیه 4 برابر است. اقتصاد ایران ظرفیت پرداخت مالیات را دارد اما نه از کسانی که تاکنون مالیات پرداخت کردند. بلکه از کسانی که در همه سنوات گذشته فرار مالیاتی یا معافیت مالیاتی داشتند. بنابراین اصل مطلب به لحاظ سیاسی و اقتصادی درست است. اما با توجه به عملکرد دولت در دو سال گذشته بعید به نظر میرسد در سال آینده دولت ساختار سازمان مالیاتی را آنچنان متحول کند که ساختار جدید طی یک سال بتواند مانع فرار مالیاتی، معافیت مالیاتی و اقتصاد زیرزمینی شود و نتیجهاش این بشود که 50 درصد بیشتر مالیات وصول بکند. این مطلب از این نظر محل تردید است.
به طور کلی اگر اقتصاد کشور از محل مالیات تأمین بشود راهبرد درستی است. حال اگر ملت سال دیگر نزدیک به یک میلیون و دویست هزار میلیارد تومان مالیات بپردازد این سؤال را مطرح میکند که دولت منابع را صرف چه کره است؟
اگر این منابع صرف زیرساختها شود در سنوات دیگر ملت راحتر مالیات میدهد اما اگر در احکام بودجه ببیند این پول صرف بخشهایی شده است که فایدهای برای توسعه کشور نداشته، طبیعی است انگیزه پرداخت مالیات کاهش پیدا خواهد کرد.
نکته مهم این است که بهرغم اینکه مالیات در سال آینده 50 درصد افزایش پیدا کرده اما بودجه عمرانی سال آینده با بودجه عمرانی سال جاری یک رقم را نشان میدهد. این یعنی بودجه عمرانی سال آینده با توجه به نرخ تورم 45 درصدی حتی از امسال هم کمتر است.
در حقیقت مالیات 50 درصد زیاد شده، حقوق کارمندان 18 درصد زیاد شده، حقوق بازنشستگان 20 درصد زیاد شده و بودجه عمرانی نسبت به تورم 45 درصد کاهش داشته است. حال منابعی که بدست میآید کجا هزینه میشود؟ این نکته باعث میشود مردم نسبت به پرداخت مالیات انگیزهای نداشته باشند.