به نظر شما علت افزایش سهم مالیات برای درآمدهای دولت در بودجه سال 1403 چیست؟
سیستم مالیاتی دچار دو مشکل است. اول فرار مالیاتی و دیگر معافیتهای مالیاتی که باید هر دو برداشته شود.
بنده بهعنوان یک کارشناس اقتصادی با افزایش نرخ مالیات مخالف هستم چراکه افزایش نرخ مالیات باعث ایجاد رکود در اقتصاد میشود اما افزایش «گستره مالیاتی» به معنای جلوگیری از فرار مالیاتی به نفع اقتصاد است. در حقیقت باید گفت دولت بهجای افزایش نرخ مالیات گسترده دریافت مالیات را باید افزایش دهد.
متأسفانه کشور انگار بهشت دلالان، واسطهگران و فراریان مالیاتی شده است. واقعیت این است که بسیاری از شرکتهای دولتی و یا نیمهدولتی و حکومتی در کشور مالیات پرداخت نمیکنند که شامل دلالان، بخشی از پزشکان و ... هم میشود.
لازم است دولت برای دریافت مالیات از همه فعالان اقتصادی بهخصوص کسانی که از پرداخت مالیات فرار میکنند سیستم مالیاتی را ارتقاء و کارا کند. هراندازه معافیتهای مالیاتی کاهش پیدا کند به نفع اقتصاد کشور است
این نکته حائز اهمیت است که ظرفیت مالیاتی اقتصاد ایران بالا است. بالا بودن ظرفیت مالیاتی به این معنا نیست که دولت نرخ مالیاتی را افزایش دهد. بنده با افزایش نرخ مالیاتی مخالف هستم چراکه بهطور مستقیم منجر به تشدید رکود و کاهش تولید ملی میشود. بنابراین معتقدم گستره مالیاتی در اقتصاد ایران میتواند افزایش پیدا کند، چرا نباید افراد محق و دارای درآمد قابلتوجه مالیات ندهند؟ هر فردی که در داخل کشور فعالیت اقتصادی دارد و دارای درآمد است باید بهموجب قانون مالیات بدهد ازجمله آستان قدس رضوی، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد 15 خرداد و هر موسسهای که فعالیت اقتصادی میکند و شامل معافیت مالیاتی میشود باید مالیات پرداخت کند. در حال حاضر کارمندان دولتی و غیردولتی قبل از اینکه حقوق را دریافت کنند باید مالیات بپردازند اما افرادی با درآمد بالا هستند که مالیات نمیدهند این موضوع نشان میدهد این سیستم مالیاتی ایراد دارد. لازم است از دانش غرب برای طراحی سیستم مالیات دهی استفاده کرد و هر ایرانی یک پرونده مالیاتی مشخص داشته باشد و اگر صاحب درآمد است بهصورت شفاف مالیات متناسب با درآمد را بپردازد.
متأسفانه با مشکل عدم شفافیت مواجه هستیم که همین عامل باعث فرار مالیاتی شده است. این عدم شفافیت بهجایی رسیده که بسیاری از افرادی که از کمیته امداد و سازمان بهزیستی کمک دریافت میکنند، نیازمند نیستند و در بخش مالیات هم همین مصداق وجود دارد.
طبق گزارشهای رسمی سال 99، 70 درصد افرادی که مشمول پرداخت بیمه کارگر ساختمانی شدهاند، کارگر نیستند بلکه صاحب مشاغل دیگری هستند اما از این یارانه دولت استفاده میکنند. تأکیددارم که کوچکترین افزایش نرخ مالیاتی اشتباه است و ضد تولید ملی خواهد بود. در شرایط فعلی هرگونه فشار به تولیدکنندگان اثرات مخربی در سایر بخشهای اقتصادی خواهد گذاشت. اما افزایش گستره مالیاتی درنهایت به نفع اقتصاد است. پرسش این است که چرا هیات دولت با ارائه رانت ویژه به فوتبالیستها در مورد واردات خودرو باعث میلیاردر شدن آنها میشود؟ عجیبتر اینکه این اشخاص معاف از مالیات هم بوده، درحالیکه باید بهاندازه درآمدش مالیات بپردازد.
میزان فرار مالیاتی در کشور چقدر است؟
عدد دقیقی دراینباره وجود ندارد اما در کشورهایی که شبیه به ایران بهداشت و آموزشوپرورش رایگان دارند حداقل 25 درصد تولید ناخالص داخلی را مالیات میگیرند درحالیکه این عدد در ایران با احتساب شهرداریها کمتر از 10 درصد است.
باوجوداینکه دولت مدعی است فروش نفت افزایش پیداکرده و درآمده حاصل از آن بهراحتی وصول میشود چرا عمده درآمد سال آینده را با مالیات تنظیم کرده است؟
به عقیده من دولت در مسئله شفافیت دچار مشکل است. دولت سیزدهم اعلام کرده نفت را بیشتر از دولت روحانی و با قیمت بالاتر از آن زمان فروخته و درآمد حاصل از آن بهراحتی وصول میشود. بنابراین درآمد نفتی باید بالاتر برود اما در گزارش هفت ماه ای که رئیس سازمان برنامهوبودجه داده است نشان میدهد 30 درصد درآمدهای نفتی تحقق پیدا نکرده است. این موضوع نشاندهنده یک پارادوکس است. از طرفی میگویند درآمدهای نفتی از دولت قبل بیشتر است از طرفی دیگر میگویند بخشی از درآمدهای نفتی محقق نشده است.
نظر شما درآمد افزایشهای چندباره برای عوارض خروج از کشور که نوعی مالیات است چیست؟
این نوع دریافت مالیات عوارض مخرب دارد. بهطور مثال وقتی یک استاد دانشگاه برای یک فرصت مطالعاتی میخواهد به خارج از کشور سفر کند باید مبلغ قابلتوجهی را بهعنوان عوارض خروج از کشور بپردازد. این عوارض یعنی جریمه کردن متفکرین کشور. باید دانست که افزایش بیشازحد تبعات منفی دارد.