تارنمای اونز ریویو
تارنمای پرس تی وی
برگردان و کوتاه سازی علی اصغر شهدی
[email protected]
توافق هستهای ایران که به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شناخته میشود، اکنون، برای تمام اهداف عملی، تقریباً مرده است. درست مانند طرح افسانهای «طوطی مرده» توسط مو نتی پایتون است که به ملاقات سازندهاش رفته است. این معامله دیگر وجود ندارد و مربوط به گذشته است.
بایدن که بهطور قابلتوجهی، متعهد بازگشت به برجام بود، شخصیت سالخوردهای است که در حال حاضر خود را به عنوان «رهبر جهان آزاد» معرفی میکند. «بایدن» درواقع ترکیبی در یک پسزمینه است که هر خطی از فیلمنامه را دیکته میکند.
ویدئوی جدیدی که در اوایل نوامبر فیلمبرداری شده بود، در اوایل این هفته منتشر شد که در آن بایدن میگوید «توافق برجام مرده است. اما ما آن را اعلام نمیکنیم.»
در جریان مبارزات انتخاباتی بیش از دو سال پیش، «بایدن» قول داد که واشنگتن مجدداً به برجام میپیوندد، برجامی که بهطور یکجانبه توسط سلف او دونالد ترامپ در سال 1397(2018) پاره شده بود.
بایدن پس از ورود به کاخ سفید، رابرت مالی را به عنوان فرستاده ویژه در ایران منصوب و وظیفه نظارت بر کل روند، ازجمله بحث در مورد تجدید برجام را بر عهده او گذاشت.
مالی، نقش «خراب کننده» را بازی کرد. بهطور که «وسواس تحریم» بر هرگونه تلاش جدی برای احیای برجام غلبه داشت.
به موازات آن، ری مک گاورن، تحلیلگر سابق سازمان سیا، عنوان کرد «اتاق فکر رسانه ای-دانشگاهی اطلاعاتی مجتمع نظامی صنعتی در کنگره (MICIMATT) بازی سرزنش را بر گردن ایران کشوری که رئیسجمهور تندرو دارد، انداخت.» رئیسجمهوری که از «گفتگوی سازنده با غرب» امتناع مینمود.
برجام اولیه که در سال 1394 (2015) در وین منعقد شد، برای تمام طرفها چون دولت باراک اوباما، EU3 فرانسه، بریتانیا و آلمان و حتی روسیه و چین نیز مناسب بود.
اوباما بر این باور بود که یک توافق خوب باعث میشود تا تهران در قبال واشنگتن رفتار مناسبتری از خود نشان دهد.
اما توجه به این نکات ضروری است:
* اکنون صفحه شطرنج ژئوپلیتیک تغییر کرده است. اتحادیه اروپا و برگزیتها به یک ساتراپی (ایالتی) بزرگ از امپراتوری آمریکا تقلیل یافتهاند.
· مشارکت استراتژیک روسیه و چین از سوی آمریکاییها و در رأس آنها ایران که به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای (SCO) درآمده است، به عنوان یک تهدید حیاتی تلقی میشود.
· بنابراین انگیزهای برای استراوسیها (نئومحافظهکاران و نئولیبرالها) که سیاست خارجی واشنگتن را کنترل میکنند وجود ندارد تا برجام را زنده نگهدارند.
ساتراپ های اتحادیه اروپا
برجام شبیهسازی از توافق مینسک بود: امپراتوری قبل از اینکه به اقدام جدید دست بزند، فقط بازمان بازی میکرد. آنگلا مرکل صدراعظم سابق آلمان، ماه گذشته بهطور رسمی فاش کرد که قرارداد مینسک چیزی جز خرید زمان برای حرکت ناتو به سوی مرزهای روسیه نبود.
اما تهران هرگز در این دام نیفتاد. آیتالله خامنهای به عنوان یک استراتژیست ژئوپلیتیک با گفتن اینکه «هرگز به آمریکائیها اعتماد نکنید»، از همان ابتدا متوجه این موضوع شد. او میدانست که هرکسی که جانشین اوباما شود - هیلاری یا ترامپ درنهایت به آنچه به عنوان برجام امضاشده و توسط سازمان ملل تصویبشده احترام نخواهد گذاشت.
در مورد ساتراپ های اروپایی، آنها حتی تلاشی برای دور زدن تحریمها علیه ایران از طریق مکانیسم خودساخته و پرداخته اینستکس پس از پاره شدن توافق توسط ترامپ انجام ندادند.
اگر دستاندرکاران «بایدن» از ابتدا به احیای برجام علاقهمند بودند، راه ساده این بود که تحریمها را کنار بگذارند و دنبال آن بروند.
در عوض، آنچه اتفاق افتاد این بود که رابرت مالی و دیگران خواستار امتیازات بیشتر و تبدیل لغو تحریمها به سراب شدند. مذاکرات وین در سال جاری به بنبست رسید.
بنابراین «فشار حداکثری» ترامپ، به دیکته کردن روند رسیدگیها اما با صراحت کمتر تحت مدیریت «بایدن» ادامه یافت. با این حال، تهران به توافق نرسید و از نظر دیپلماتیک اصرار داشت که برای توافق آماده است.
· خود مالی، نزدیک به دو ماه پیش، اشارهکرده بود که احیای برجام دیگر در اولویت نیست و از معترضان ایران حمایت میکند.