نویسنده: آریو راقب کیانی
دنیای مجازی، دنیای رویدادهای نمایشی شده است که بیشتر از آنکه بر پایههای واقعیت شکل گرفته باشد، دست به تحریف چیزی میزند که شاید نتوان حتی بر آن نام جعلی نهاد؛ زیرا امری معجول نیاز به ساخته شدنی دروغین از امر حقیقی دارد، ولیکن واقعنمایی جلوه گرایانه از رخدادهایی که در دنیای مجازی صورت میپذیرد، بیشتر سمتوسوی عوامفریبانه از دنیای شکل نگرفته راوی بابیان پرطمطراق است.
فیلم «خوب نیست» به نویسندگی و کارگردانی «کوئین شپرد»، انگشت نقد خود را به سمت تصویرسازیهای خلاف واقع و ساختگی در دنیای مجازی بالأخص اینستاگرام توسط اینفلوئنسرهایی نشانه رفته است که از این ابزار در راستای تبلیغ منافع شخصی خودشان و نه مارکتینگ صحیح استفاده میکنند.
فیلمساز با کاراکتر «دنی سندرز» (با بازی زوئی دویچ) نظام اجتماعی را ترسیم میکند که در برابر دروغهایی که این شخصیت در فضای مجازی به خوردشان میدهد، کاملاً بیدفاع و هیپنوتیزم شده است و چهبسا در پارهای از اوقات با او همدردی و همدلی میکنند. هرچقدر که از فیلم میگذرد مخاطب درمییابد که این شخصیت، نماد قالب و غالب تمام شخصیتهای مجازی شده است که توسط پوپولیسمی اجتماعی تبدیل به نخبهای بیریشه گشتهاند.
کاراکتر دنی سندرز که به عنوان یک نویسنده ناموفق در محل کار خود شناخته شده است، با دستکاری و فتوشاپ عکسهایش، قصد دارد که خود را نجاتیافته از یک حمله تروریستی و بمبگذاری در طاق پیروزی فرانسه معرفی کند و از این طریق به محبوبیت و شهرت در فضای اینترنت دست یابد. این فیلم چند پردهای، روند مکانیکی زندگی تصنعی این شخص را نشان میدهد که هیچگاه ارگانیک نمیشود و حتی زمانهای که دست او توسط همکارش رو میشود، مجبور به انزوای شخصی در فضای حقیقی میگردد.
فیلم بهخوبی از ابزار کمدی سیاه و طنز سیاه در پرداخت اجتماع خوابزده و تأثیرگذاری اینچنین افراد دروغین بر آن استفاده میکند و مضامین کوبندهاش را در خصوص رفتارهای ریاکارانه انسانها به رخ میکشد! هویت بخشی دوطرفه اینفلوئنسرها و دنبال کنندههایشان باعث میشود که «دنی سندرز» ها رنج خود را که بزرگترین سرمایهشان در ویترین صفحههایشان است، بفروشند و ناظران این رنج با ولعی ناتمام ببلعند! فیلم بهمرور خط تمایزش را بین شخصیتهای غیرواقعی (فیک) آنلاین مجازی و اشخاصی چون «روآن آلدرن» (با بازی میا ایساک) که در زمینه کنترل اسلحه در مجامع فعالیت دارد، میکشد و با این کار قصد آگاهی بخشی از جداسازی سره از ناسره را دارد.
فیلم «خوب نیستم» تفاوت بین اصالت و اطوار تصنعی فعالان اینترنت را به بینندهای نشان میدهد که در دنیای امروزی احتمال و امکان الگوبرداری از هر کس در او میرود. احساس حقارت و داشتن آسیبهای روحی فراوان در شخصیت «دنی سندرز» باعث میشود که شخصیت قربانی او، قربانیهای بسیاری را فریب دهد و در نقطه مقابل شخصیت «آلدرن» با همان آسیبهای روحی میتواند اطرافیانش را به تکاپو بیندازد! نویسنده بودن «سندرز» در برابر شاعر بودن «آلدرن» فضایی دوقطبی بین انتخاب درست عقلانی بودن و احساسی شدن را رقم میزند و فیلم این نکته را گوشزد میکند که فضای مجازی قابلیت این را دارد که افراد شرور را مبدل به یک قهرمان کند که از درون احساس خوشبختی ندارند و تمامی شعائر آنها با مضمون همهچیز آرومه کاملاً کاذب است.