به نظر شما چرا شایعه حضور یکی از دیپلمات های گذشته در تیم مذاکره کننده واکنش برانگیز شده است؟
بنده معتقدم در عالم سیاست تجربیاتی وجود دارد که کشورهای مختلف از آن استفاده می کنند.مهمترین تجربه استفاده از نیروهای متخصص برای رفع مشکلات کشور بدون داشتن تعصب جناحی است.
متاسفانه همه دولت ها در ایران جناحی عمل کردند و تنها قربانیان دولت های جناحی حذف افراد متخصص و دارای سواد لازم برای اداره کشور بود.
اکنون شرایطی به وجود آمده که بخشی از مشکلات به مسائل کلان کشور مربوط می شود.لذا راهکار کلان هم می طلبد. مسائل کلانی که جایگاه تصمیم گیری و رسیدگی به آنها شورای عالی امنیت ملی است
کشور با دو مشکل جدی روبه روست که حل آن در دولت رئیسی تاکنون ناکام مانده است.ابتدا مشکلات اقتصادی است.مشکل دوم موانع مربوط به سیاست خارجی است.هر دو این موضوعات به یکدیگر مرتبط است.
آنچیزی که حل این دو مشکل را با چالش مواجه کرد، ناآرامی های داخلی بود.ناارامی ها بیش از هرچیز ناشی از تحت شعاع قرار گرفتن صندوق های رای در رفتارهای سیاسی و چینش مدیران سیاسی در کشور است.
در حقیقت اگر قاطبه مردم در انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سال گذشته پای صندوق حضور پیدا می کردند مسائل کمتر به کف خیابان کشیده می شد.اما شرط حضور اکثریت این است که روسای جمهور و نمایندگان مجلس که در مجلس و دولت هستند به وعده های خود عمل کنند.
لذا دولت رئیسی با یک چهارگانه مشکل زا مواجه شد.تنش در سیاست خارجی،بی ثباتی اقتصادی، ناآرامی ها و ضعف بسیج توانمندی های داخلی.در چنین شرایطی لازمه رفع مشکلات شکل گیری نگاه کلان در دولت است.
"دولت رئیسی ظرفیت کارشناسی لازم برای حل مشکلات اقتصادی و سیاست خارجی را ندارد " در عین حال برای اینکه کارنامه قابل دفاعی داشته باشد باید از همه ظرفیت ها حتی ظرفیتهای دولت های گذشته استفاده کند.
رئیسی برای اولین بار متخصصینی که قربانی رفتارها متعصبانه جناحی شده اند را بکار گیرد.در عرصه سیاست خارجی از ابتدا نوع رفتاری که دولت شکل داد نه تنها تنش زدا بلکه تنش زا بود.تیم مذاکره کننده از میان کسانی انتخاب شد که برجام را ممنوعه می دانستند.طبیعتا این افراد برای احیای برجام تلاش جدی نکرده و نخواهند کرد.
اگر در موضوع هسته ای تعصبات جناحی حاکم نبود امروز نظام توانسته بود برجام را احیا کند.تعصبات جناحی مانع احیای برجام شد و حتی در زمان دولت روجانی ،قبل از جنگ اوکراین می شد برجام احیا شود. کسانی که برجام را کلمه ممنوعه می دانستند تلاش کردند از برجام در کارنامه خود استفاده کنند.فرصت اساسی برجام قبل از جنگ اوکراین از دست رفت.برجام قربانی منافع برجامی دیگران شد.منافع ملی ایران از دل دوگانه برجام-اوکراین در نیامد.
امروز کار به جایی رسیده همان کشورهایی که ایران به عنوان دوستان راهبردی خود از آنها یاد می کرد در حال تنش زدایی با دشمنان ایران هستند.
"بی اختیاری تیم سیاست خارجی دولت گذشته در دولت جدید جایش را به ضعف تحلیلی و پیش بینی تیم سیاست خارجی دولت جدید داد".
دولت گذشته از تخصص لازم برخوردار بود اما از اختیار لازم برخوردار نبود.البته بنده معتقدم اگر دولت روحانی محافظه کاری را کنار می گذاشت می توانست از اختیارات خود در شورای عالی امنیت ملی استفاده کند و توافق را احیا کند.اما این کار صورت نگرفت.در همان زمان بنده گفتم کاش یک توافق موقت شکل بگیرد تا در دولت بعد توافق نهایی انجام شود البته دولت گذشته از اختیار لازم برای توافق موقت هم برخوردار نبود.
تا سر دولت به سنگ واقعیات زمانه برخورد کرد بسیاری از منافع کشور به هدر رفت.مخالفان دیروز برجام امروز به دنبال احیای برجام هستند و پیام هایی را به طرف های مقابل برجام ارسال می کنند که پاسخی دریافت نمی کنند.لازمه احیای برجام درشرایط فعلی شکل گیری دید کلان است.
دولت رئیسی باید بپذیرد که در اقتصاد و سیاست خارجی از ظرفیت کارشناسی لازم برخوردار نیست.
شما سفر گروسی به تهران را چگونه ارزیابی می کنید؟
مدیران کل آژانس دو نوع سفر به ایران داشته اند.یکی سفرهایی است که در قالب طرح های ابتکاری دیپلماتیک به عنوان تقسیم کار است که در آنجا آژانس به برخی سوالات پاسخ می دهد تا زمینه برای توافق صورت گیرد.سفر گروسی در این چارچوب نیست.
سفر گروسی با ملاحظه دوم صورت می گیرد و آنهم سیاست های کنترلی ایران در دوران برزخ کنونی است.کشورهای غربی سعی می کنند با ایجاد یک فضای نظارتی در دوران برزخ ایران را کنترل کنند.به ویژه که شایعاتی مبنی بر غنی سازی 84درصد در ایران مطرح شده است.سفر گروسی در راستای صلح نیست بلکه در راستای سیاست های کنترلی است.
طبیعتا برای ایران نتیجه ای ندارد.ایران در این سفر به سوالات گروسی پاسخ خواهد داد.