دکتر حسین تفضلی، استاد علوم سیاسی
دور جدید مذاکرات بعد از نزدیک به پنج ماه وقفه شروع شد و درحالیکه توافق برجام دیگر بی جان پنداشته می شد، دوباره از سر گرفته و امید به احیای آن شکل گرفت. در ابتدا این طور به نظر می رسید دو طرف با عزم جدی برای دستیابی به توافق پا به میدان گذاشتند و توافق به سرعت حاصل می شود و طرفین دست خالی از وین بر نمی گردند.
اما مذاکرات که در حقیقت گفت و گو برای رسیدن به توافق بین ایران و آمریکا است همچنان در پیچ و خم روابط بد دو کشور گرفتار است. آمریکا همچنان به عنوان طرف نقض کننده توافق است و ایران این کشور را پیمان شکن و غیر قابل اعتماد می داند.
از نظر ایران لازمه رسیدن به توافق، رفع تمامی تحریم ها و اخذ تضمین برای عدم خروج دوباره آمریکا از برجام است. درحالیکه مسئولیت مذاکرات در دولت رئيسی بر عهده تیمی است که مخالف و منتقد جدی برجام بودند و عملا در درون مجموعه ای که برای توافق پا به میدان گذاشته،با این وجود اراده ای برای توافق وجود دارد.
در جبهه مقابل نیز آمریکایی قرار دارد که از نظر مشتاقان و مخالفان توافق در وضعیت مشابهی با ایران است. تیم بایدن در تلاش برای رسیدن به توافق با ایران است، ولی تندروها در کنگره با پیشنهادات ارائه شده مخالفت می کنند.
تا جاییکه می شنویم وزارت دادگستری آمریکا مدعی ترور جان بولتون توسط ایران شده است! و یا سلمان رشدی، نویسنده مرتد در جریان سخنرانی اش در آمریکا، با سلاح سرد مورد حمله مشکوک قرار می گیرد.
یقینا چنین اتفاقاتی ممکن است با برجام و دستیابی به توافق بی ارتباط نباشد. با این وجود تیم مذاکره هسته ای باید تلاش کند از فرصت پیش آمده برای احیای برجام استفاده کند.علت این است که خواسته یا ناخواسته سرنوشت اقتصاد کشور به نوعی با برجام گره خورده است و گشودن این گره به نفع مردم خواهد بود.