بابک خطی- طبیب و فعال اجتماعی
در تمامی مشاغل در کنار اکثریتی که با رعایت اصول حرفهای در عین تأمین معیشت خود سعی در ارائه بهترین خدمات به مردم را دارند، اقلیتی هم وجود دارند که به سود و درآمد معقول و متناسب قانع نیستند و روش معمول و شایع در این موارد، ارزش قائل نشدن برای مشتری، دزدیدن از کار و گاهی حتی آسیب زدن به مشتری است.
متأسفانه طبق قاعده ماندگاری و اثر بیشتر اقدامات منفی در ذهن نسبت به عملکردهای مثبت در جامعه، همین برخوردهای خارج از قاعده و بر پایه سوءاستفاده از مشتری بهعنوان ویژگیهای کلی یک صنف بیشتر به چشم جامعه مینشیند و این اقلیت میتوانند به قیمت بیاعتباری و مخدوش شدن چهره کلیت یک حرفه و تمامی شاغلان آن -که اکثریت آنها باصداقت و وظیفهشناس هستند- تمام شوند.
راه اصلی مقابله با این سوءاستفاده و پیشگیری از نوشته شدن عملکرد ناپسند یک عده بهپای یک گروه شغلی، اقدام به روشنگری و تاباندن نور در دکان و دفتر این نابخردی و بدکرداری است تا جامعه نسبت به این مسئله آگاه شود که سوءاستفاده و رفتارهای کاسبکارانه نه ویژگی یک صنف یا شغل بلکه ناشی از زیادهخواهی ذهن بیمار گروهی اندک از یک کلیت بزرگ و پرتعداد بوده و قابلتعمیم به کلیت نیست.
شغل پزشکی نیز در قامت یک حرفه از این قانون کلی مستثنی نیست؛ دراینارتباط کسانی هستند که از این گروه حرفهای که برخلاف رویه اکثریت در جهت درمان بیماران دردمند و کاهش آلام آنان، تنها به کسب هر چه بیشتر پول به هر قیمت ممکن میاندیشند و نگاهشان به بیمار، ابزاری و برخوردشان در حد یک قلک پول است.
راه مقابله با این خط انحرافی
بدسگال نیز طبعاً استفاده از همان روش روشنگرانه اطلاعرسانی و آگاهی بخشی است؛ بدین ترتیب که با مواردی که ناشی از قصور، کمکاری و سوءاستفاده از بیمار است، بهطورجدی و شفاف برخورد شود تا سره از ناسره جدا شود؛ در پی این عملکرد، اشکال و سوءاستفاده ناشی از مطامع شخصی یک گروه اندک بهحساب اکثریتی که کار خود را درست انجام میدهند گذاشته نمیشود و همچنین حساب مواردی از خطای پزشکی که ممکن است در عین رعایت همه قوانین درست حرفهای از طرف پزشک و گروه درمان به شکل اجتنابناپذیر رخ دهد و در منابع معتبر پزشکی نیز به قابلانتظار بودن آنها اشاره شده از مواردی که این خطا ناشی از کمکاری و عدم رعایت رفتار حرفهای درست و نظامات درمان است جدا شود و تفاوتهای بارز بین این دو بر جامعه نیز روشن گردد.
البته برخی از افراد از گروه حرفهمندان پزشکی که اغلب نیت خیر دارند بر این عقیدهاند که نباید به خطاها و اشکالاتی که در واقعیت دنیای بیماری و درمان وجود دارد، پرداخت. این همکاران سادهدل فکر میکنند که لاپوشانی مواردی که ناشی از عملکرد نادرست و سوءاستفاده یک پزشک است باعث ایجاد و تداوم نظر مثبت به کلیت جامعه پزشکی و اعضای آن شده و از بدبینی جامعه نسبت به این حرفه جلوگیری میشود.
درحالیکه مردم جهان مدرن امروزی، در دنیای گردش اطلاعات هوشیارتر از تمام زمانهای قبل از خود بوده و دارای شعور و سواد رسانهای هستند؛ دراینارتباط آنها متوجه برخوردهای سوءاستفادهگرانه در امور پزشکی-چنانکه در همه جاهای دیگر- میشوند.
بهاینترتیب رد کلی کج کاریها و انکار وجود خطا، درواقع هم توهین به شعور مردم جامعه است و هم باعث میشود که مردم نهتنها وجود این خطاها یا عملکرد نادرست در روند درمان را نه ناشی از عملکرد بد و خودخواهی افراد، بلکه از چشم عملکرد نادرست کلیت یک صنف ببینند.
صاحبان این عقیده در بستر تفکرشان ناخواسته نقش پناه و پشتیبان را برای کسانی بازی میکنند که اصولاً در دنیایی دیگر، بدون توجه به حال و سرنوشت بیماران یا آبروی همقطاران پزشک خود صرفاً به دنبال کسب درآمد هر چه بیشتر هستند و در این راه از انجام هیچ کاری ابایی ندارند.
در کنار عامل سادهلوحی، گاهی علت این حمایت بدون تفکر در نفی مطلق وجود اشتباه یا اصرار بر عاری از خطا دانستن افراد بهواسطه یک شغل خاص میتواند ناشی از تعصب و افق دید کوتاه افراد نیز باشد؛ اما در هر دو صورت نتیجه یکسان خواهد بود و بعضاً به آسیب و هتک حرمت به کلیه شاغلان یک حرفه خواهد انجامید. بستری که متخلفان و سوءاستفادهگران در لوای این تفکر عقبمانده خود را در بین اکثریت درستکار پنهان میکنند. مسئلهای که جز ایجاد امکان فرار از مسئولیت توسط این عده، نفرت و خشم حاصل از چنین اقداماتی را بین این صنف سرشکن کرده و بهحساب همه اعضای آن نوشته خواهد شد.