نزدیک به ده ماه از شروع به کار کابینه دولت سیزدهم میگذرد. شما در این مدت عملکرد تیم اقتصادی دولت را چگونه دیدید؟
توانمندی تیم اقتصادی دولت رئیسی به اندازهای کم است که میتوان با صراحت گفت تا اینجا دولت سیزدهم از نظر اقتصادی ضعیفترین دولت بعد از انقلاب است. بهطور مثال دکتر بانکی رئیس سازمان برنامهوبودجه دولت مهندس موسوی را با میرکاظمی مقایسه کنید.
مرحوم نوربخش رئیس بانک مرکزی را با علی صالح آبادی مقایسه کنید. یا وزیر اقتصاد دکتر نمازی را با خاندوزی مقایسه کنید. وزیر کار میتوانست رئیس حراست وزارت کار باشد. وزیر کار جز مدتی که در کمیته امداد بوده تجربه مرتبطی یا سابقه کار اجرایی ندارد.
کسانی که در دولت سیزدهم برای پستهای مختلف اجرایی و مدیریتی انتخاب شدهاند به مراتب ضعیفتر و ناکارآمدتر از قبلیها هستند. شخصیت افرادی امروز در رأس ارکان اقتصادی دولت قرارگرفتهاند از نظر تجربه و تخصص با همتایان خود در دولتهای دهههای گذشته قابل مقایسه نیستند. این قیاس به ما نشان میدهد که در حال عقبگرد هستیم.
به ضعف در توان کارشناسی دولت اشاره کردید دلیل این ضعف چیست؟ چرا رئیس دولت سیزدهم در چینش کابینه از افراد متخصص و توانمند استفاده نکرد؟
این ایراد دولت سیزدهم نیست بلکه ایرادی است که بهجای استفاده از بهترین استعدادهای فرزندان این کشور، به اهالی قبیلهای خاص توجه میشود و برای پستها و مدیریتها از آنها استفاده میشود.
امروز هم طیفی که دولت را همراهی میکنند بیشتر از همان قبیله هستند و اعتقاد چندانی به کارهای درست ندارند. یکی از ایرادات تفکر کسانی که خود را انقلابی میدانند بی اعتقادی به نیروی کارشناس و باسواد است. این مجموعه استعداد جذب آدمهای ضعیف دارد. وضعیت فعلی از تبعات این نگاه است. تخصص گرایی در این مجموعه در اولویت نیست
یک اقتصاددان باسواد و فارغالتحصیل بهترین دانشگاه دنیا نمیخواهد زیردست مدیری قرار بگیرد که مدرک خود را از دانشگاه پیام نور، علمی کاربردی یا دانشگاه امام صادق گرفته است! فارغالتحصیل درجهیک شریف که نمیآید تخصص خود را کنار بگذارد و چشمبسته بله قربان گو شود.
فرد باسواد و تحصیلکرده نظر کارشناسی میدهد و به هر طرح و تصمیم غلطی چشم نمیگوید. جذب افراد بله قربان گو اقتصاد کشور را ضعیف کرده و دولتها دوره به دوره از افراد باسواد و متخصص خالیشده است. آرمانهای انقلاب 57 این نبود. قرار بود از بهترین فرزندان این مملکت و از کارآمدترین و سالمترین افراد استفاده شود.
شما بهعنوان یک اقتصاددان چشمانداز برنامه اقتصادی دولت سیزدهم را چگونه میبینید؟
این دولت برنامه مدون ندارد. این طیف چشم دیدن دولت خاتمی را ندارد و به دولت روحانی بدوبیراه میگویند. اما امروز میبینیم در لایحه بودجه سال 1401 تبصرهای گذاشتهاند که همان قانون برنامه ششم است. قانون برنامه ششم متعلق به دولت روحانی بود و سال آخر این برنامه 1400 بود. دولت سیزدهم این برنامه را یک سال تمدید کرده است.
اگر روحانی دولت و برنامه خوبی نداشت و ناکارآمد بود چرا هنوز از برنامه دولت او استفاده میکنید؟ دلیل واضح است. دولت سیزدهم برنامه اقتصادی ندارد. رئیسی تا پیش از رسیدن به ریاست جمهوری برنامه اقتصادی مدون نداشت. حتی 7 خط از هفتهزارصفحهای که آقای رئیسی دربارهاش صحبت کرد چرا بیرون نیامده است. تصمیمات دولت خلقالساعه و نتیجه مشورت هم اندیشی این تیم اقتصادی بی تجربه است.
شاهد برخی تصمیم گیریهای خلق الساعه هستیم که نشان میدهد تصمیم گیران اقتصاد را خوب نمیفهمند. حداقل حقوقها را 57% افزایش دادند. این به معنای افزودن بیکاری است. 30% هزینه ساختمان نیروی کار است.
وقتی بدون توجه به عواقب تصمیمی را اجرا میکنیم یعنی قیمت ساختمان بالا میرود و بیکاری در این حوزه افزایش پیدا میکند و این صنعت وارد رکود میشود. یا با نارضایتی که امروز در جامعه بازنشستگان کشور شاهد آن هستیم از همین تصمیم غلط سرچشمه میگیرد.
چرا باید حقوق یک تحصیلکرده 10% افزایش پیدا کند و حقوق کسی که آن تحصیلات را ندارد 57% افزایش پیدا کند. تصمیم گیران حوزه اقتصادی کشور اقتصاد را به صورت آکادمیک نمیدانند آنها مفهوم تعادل را نمیشناسند و با تصمیمهای خود تعادل جامعه را بهم میریزند.
امروز دولت سیزدهم در مسیری حرکت میکنند که با نمایان شدن آثار آن، مردم به زودی خواهند گفت خدا پدر روحانی را بیامرزد! ضعیفترین دولت بعد از انقلاب دولت محمود احمدینژاد بود اما امروز میبینیم دولت رئیسی ضعیفتر از دولت احمدینژاد است. نزدیک به یک سال از انتخاب رئیسی به ریاست جمهوری میگذرد و حدود ده ماه از تشکیل کابینه او گذشته است اما مشهود است که این دولت کشور را به سمت توسعه نخواهد برد.
در دولت روحانی صراحتاً عنوان میشد که مشکلات سیاست خارجی و تحریمها و مسئله هستهای که بعدها به توافق برجام ختم شد از عمده دلایل مشکلات اقتصادی هستند. شاید به همین دلیل شاهد تلاش دولت قبل برای احیای توافق بودیم. آیا دولت سیزدهم تأثیر تصمیمات سیاست خارجی در حوزه اقتصادی کشور را پذیرفته است یا خیر؟
پرسش از اقایان این است که آیا باقری کنی با عراقچی قابل مقایسه است؟ مذاکرهکننده ارشد در برجام از مخالفان سابق این توافق است! من پیشنهاد میکنم ایران به کشور ویتنام بهعنوان الگویی موفق در دیپلماسی نگاه کند.
باوجود سابقه دشمنی با آمریکا میبینیم سیاست خارجی این کشور در خدمت اقتصاد و توسعه ویتنام قرارگرفته است. امروز این کشور نرخ رشد اقتصادی دورقمی دارد و به سمتی درحرکت است که در آینده به قدرت اقتصادی شرق آسیا تبدیل خواهد شد.