فائزه صدر-گروه سیاسی
نماینده سابق مجلس از فریبکاری اولیانوف حرف زد و محتوای تویت های او درباره حصول توافق را جعلی دانست. روز گذشته کیهان نیز از عدم توافق به جای توافق بد حرف نوشت. آیا احیای برجام قربانی تقابل شرق و غرب شده است؟
شاید اولیانوف این حرفها را زده و فریبی در کار بوده باشد، ولی تیم مذاکرهکنندهای که در جریان مذاکره است و میداند که توافق نزدیک و توافقی میشود یا نه؟ سخنگو باید به افکار عمومی اطلاعات بدهد نه نماینده روسیه. مسئول تیم مذاکرات به تهران آمد و دستور گرفت و به وین برگشت و باید بگوید چه چیزهایی قابلقبول و قابل استناد نیست و چه چیزهایی قبول است. این تیم باید صادقانه با مردم گفت وگو کند. جنگ روسیه با اوکراین روحیهها را تغییر داده و وین ممکن است به چپ یا راست مایل شود. همانطور که در مطبوعاتِ ارزشیِ ایران این روزها این موضوع را میبینم که استناد میشود به اینکه اوکراین اگر تسلیحات اتمی خود را به روسیه پس نداده بود اکنون با داشتن سلاح اتمی روسیه جرئت نمیکرد به این کشور حمله کند. تلویحاً میگویند ما باید این راه را دنبال کنیم و به دنبال توسعه هستهای باشیم! این برداشت درست نیست زیرا اولاً دولتهای غربی به خصوص آمریکا اصرار داشتند که ضرابخانه هستهای که از شوروی باقیمانده بود جمع و به روسیه داده شود. برای اینکه روسیه کشور عظیم و بزرگی بود و دولت مقتدری داشت و فکر میکردند چون اقتدار دارد، احساس مسئولیت خواهد داشت. اما اوکراین یک کشور درجه ۳ است و به این کشور اعتماد نکردند که دارای اسلحه اتمی باشد.
آنچه در ادبیات داخل کشور ملاحظه میشود و از اخبار منتشرشده از تیم مذاکرهکننده برمیآید، احتمال دور شدن از توافق را تداعی میکند، نظر شما دراینباره چیست؟
نکته مهمی که در ارتباط با وقایع اوکراین ممکن است رخ دهد این است که روسیه یکی از طرفین مذاکره روسیه است. وزیر خارجه روسیه چگونه میتواند در وین به عنوان وزیر کشوری که جنگ آفرینی کرده با طرفین غربی روبرو شود. با حملهای که به اوکراین کرده بخشهایی از حقوق خود را هم که درباره اوکراین میتوانست داشته باشد مثلاً در مورد شبهجزیره کریمه که جزیره روسی بوده زیر سؤال برد. امروز این وضع برای روسیه پیچیدهتر شد و روسیه در جریان برجام روبروی غرب قرار میگیرد. حضور وزیران و نمایندگان روس در وین در کنار نمایندگان اروپایی که نگاه خصمانهای به سمت روسیه دارند چگونه میتواند نقش ایفا کند. این شرایط وضعیت ایران در مذاکرات وین را مشکل میکند چون ایران دوست روسیه است. پس تکلیف مذاکرات ایران چه خواهد بود؟ اینجا نکته جالبی پدید میآید. چون ایران با 4+1 مسئله ندارد ولی مسئله ایجاد میشود. مذاکره اصلی همان مذاکره غیرمستقیمی است که با مدعی اصلی ایران که تحریمها را وضع کرده داشتیم. آمریکا ما را تحریم کرده، فرانسه، آلمان، روسیه و چین ایران تحریم نکرده بودند. آنها فقط تحریمهای آمریکا را اجرا کردند. بنابراین آمریکاست طرف اصلی ایران است. عدم موضعگیری صریح ایران در مورد تجاوز روسیه به خاک اوکراین ایران را در جبهه روسیه قرار دهد موضوعی که مذاکرات را شکننده میکند. امروز ما در وین در این مورد هم محکوم میشویم.
آیا گفتگوهای برجام آنقدر مستقل بود که به مسیر خود ادامه دهد؟ یا اینکه روسیه و چین با کارت ایران بازی میکردند جنگ اوکراین و روسیه میتواند برجام را وجهالمصالحه شود؟
روسیه قدرت مانور دادن در جهان تا مدتی طولانی ندارد برای اینکه باید برای این کار اعتباری داشته باشد که دیگر ندارد. از روسیه چنان سلب اعتماد شده که روسیه توان جمع و جور کردن وضعیت را نخواهد داشت. نهفقط به خاطر جنگی که در اوکراین به راه انداخت بلکه در خصوص تبلیغاتی که پیرامون این جنگ شد و بعد آوارگی صدها هزار نفر مردمی که در اوکراین میبینیم. اما چین حسابش جداست. چین حسابگرانه بازی میکند و مایل است وضعیت ایران بهبود پیدا بکند و با دنیا کنار بیاید و بتواند آزادانه بازار بزرگ و ثروتمندی که وجود دارد را در تصرف بگیرد. روسیه وضعیتش از این لحاظ با چین متفاوت است و برعکس منافع ایران و روسیه در تضاد است. روسیه متکی به بازار نفت و گاز است و در بازار نفت و گاز ایران رقیب بزرگ روسیه است. روسیه از تحریمهای ایران بسیار منتفع شده است.
آیا در این بحران اوکراین ظرفیتی برای ایران وجود دارد؟ فارغ از اینکه ایران از ظرفیتهایش استفاده کرده یا نه و کارنامه استفاده از فرصتها چطور است. این بحران به ذات ظرفیتی برای اقتصاد و سیاست خارجی ایران دارد یا خیر؟
به نظر من اکنون زمانی است که بخواهیم از این موضوع بهرهمند شویم و ملاحظه روس جزو وظایف ما نیست درحالیکه روسها در تمام این زمانها از محرومیت ایران در بازارهای بینالمللی وانزوای ایران کمال سودجویی را کردند و بازارهای ما را در نفت وان اف تی یکی پس از دیگری اشغال و از آن خود کردند و دلیلی هم ندارد که ما در شرایط کنونی بخواهیم ملاحظه کسی را بکنیم. جملهای که همیشه تکرار میکنم جملهای است که خود این روسها به کاربردند و روسیه اعلام کرد که آتشنشان ایران نخواهد شد. بنابراین ایران هم باید بپذیرد که آتشنشان روسیه نخواهد شد ظرفیتش همان است که عرض کردم. ظرفیت را ایجاد کردهاند وان بالا رفتن نیاز غرب به منابع انرژی ایران است. دوم اینکه نیاز اوکراین مطرح است برای اینکه با این وضعیتی که با روسیه پیداکرده، جنگ پایان پذیرد و پایان آن هم تا حدودی مشخص است. روسها حسابشان را از اوکراینیها جدا میکنند اوکراین احتمالاً تقسیم میشود و میشود یک کشور زیبای دارای منابع مختلف به خصوص در تولید گندم که موردنیاز ایران است و نیازمند انرژی که ایران میتواند تأمین کند. زمینهها وجود دارد اما اینکه گروه ارزشی که مشغول مذاکرات هستند تا چند اندازه تمایل به بهرهمندی از امکانات موجود و بالقوه داشته باشند جای تردید است.