فرزام کریمی-مترجم و منتقد
«الی اسمیت» نویسنده اسکاتلندی که «سباستین بری» او را لایق دریافت جایزهی نوبل ادبیات دانسته، زادهی 24 آگوست 1962 است. وی علاوه بر نوشتن رمان در سایر شاخهها اعم از داستان کوتاه، نمایشنامه و نا داستان مشغول به فعالیت است و پیشازاین هم آثاری در این شاخهها منتشر کرده است.
رمان «تابستان» چهارمین اثر از چهارگانهای است که سه رمان از این چهارگانه در فاصلهی سالهای 2016 تا 2019 با نامهای «پاییز»، «زمستان» و «بهار» منتشر شده و حال در رمان «تابستان» مخاطب با مشخصهی اصلی آثار اسمیت روبرو میشود. او نویسندهای است که به مخاطب دروغ نمیگوید، جهان را تاریک و پیچیده توصیف میکند و تنها نقطهی امید جهان را در فیلمهای چاپلین، نقاشیهای پائولین بوتی، باربارا هپورث، آثار دیکنز، شکسپیر و کاترین منسفیلد میبیند.
اسمیت علیرغم وجود برگزیت برای فاصله انداختن میان کشورهای اروپایی به روابط عمیق تاریخی و فرهنگی مشترک میان کشورها اشاره میکند. همچنین نگاه او به بحران آبوهوا و محیطزیست و نبود آزادی برای بخشی از مردم جهان ستودنی است؛ اشاره به مردمانی که اعتراض آنها برای به دست آوردن مفهوم والای آزادی برایشان تاوانی به قیمت یکعمر در تنهایی و انزوا زیستن به همراه خواهد داشت، هرچند که در میان تمام هجمههایی که از هر سو شأن و جایگاه انسانی را نشانه گرفته است کورسویی از شناخت انسان از خود به چشم میخورد.
یکی از نکاتی که این رمان را نسبت به رمانهای همعصر خویش متمایز میسازد، شروع تعجببرانگیز آن است. جایی که هر مخاطبی انتظار دارد با روایتی شاعرانه و نثری لطیف نوازش شود، اما الی اسمیت با صدایی خسته جهان را برای مخاطب بازگو میکند و ازاینرو مخاطب را مشغول شنیدن صدایی متفاوت مینماید. هرچند این صدای پر از رخوت و عصیان در طول رمان دچار تغییراتی میشود، اما بار هستی در مفهوم عمیق اعتراض و عصیان در اثر شکلگرفته است؛ آنهم نه عصیانی از جنس انقلابهای یک شبه، بلکه عصیانی که حال مبدل به هنر شده است و در شکل و فرمی هنری خویش را بازگو میکند.
این رمان در ابتدا سعی میکند تا نوعی بیتفاوتی سیاسی در جهان امروز را به تصویر بکشد. بیتفاوتی که همگام با اتفاقاتی همچون آتشسوزیهای سراسری در استرالیا و شیوع بیماری کووید- 19 بروز پیدا کرده و جهان را مبدل بهجایی نازیبا برای زندگی کرده است. وی در این رمان سیاسی در باب مباحث مختلف و در قالب شخصیتهایش سخن میگوید؛ از جورج فلوید تا کرونا، قرنطینه و...؛ اما نکته حائز اهمیت این است که نویسنده بهسختی نگاهش را تغییر میدهد و درگیر نگاهی دوقطبی (سیاهوسفید) میشود. به عبارتی او همواره روند خویش را حفظ میکند و تحت تأثیر رویدادها قرار نمیگیرد و از همین رو آنچنان خوب مینویسد تا بتواند با روح زمانهاش مطابقت داشته باشد، چراکه اعتراضها در گذرگاه زمانه کمرنگ میشوند و رنگ میبازند و تنها در نقطهی آغاز پررنگ جلوه میکنند، اما با آرام شدن ساحلی که طوفان را تجربه کرده است عقلانیت بر همهچیز چیره خواهد شد و نویسندهای که بتواند حتی در نگاه سیاسی از جو زدگی دوری بجوید، همواره میتواند موفق عمل کند. دراینارتباط «ازرا پاوند» در باب ادبیات گفته است: «فاخرترین نوع ادبیات همان ادبیاتی است که در آن خبرها و رویدادها تنها در حد خبر و رویداد بمانند نه چیزی بیشتر.»
الی اسمیت در این رمان جملهی شاهکاری دارد که خواندنش خالی از لطف نیست. وی در میانهی رمان تابستان به واقعیتی تأملبرانگیز اشاره میکند و مینویسد: «حس مدرن قهرمان بودن میتواند چراغ روشنی را بر روی آنچه باید دیده شود بتاباند.»او در این چهارگانه که با «پاییز» آغاز شد و در «تابستان» به اتمام رسید از راز زنده ماندن با هنر در تقابل با پدیدههای جهان کنونی برای مخاطب سخن گفت تا آیندگان بدانند که انسانها چگونه در این زمانهی پرمخاطره توانستند زنده بمانند.الی اسمیت برای رمان «تابستان» موفق به کسب جایزهی کتاب سیاسی «جورج اورول 2021» شد.