فریدون مجلسی/ تحلیل گر روابط بین الملل
مذاکره با غرب تصمیمی است که حاکمیت سیاسی گرفته و رئیس دولت بیشتر مجری این تصمیم است.شرایط به شکلی است که نه رئیسجمهور کنونی یعنی آقای روحانی در این زمینه نقش اصلی دارد و نه رئیسجمهور آینده میتواند نقش اصلی داشته باشد. اگر تصمیم حاکمیت ادامه مذاکره،تعامل با کشورهای غرب و کاهش تنش باشد این رویکرد در دستور کار دولت جدید نیز قرار میگیرد.در غیر این صورت و اگر تنشزایی،انزوا و عدم تمایل به ارتباط با کشورهای غربی در دستور کار قرار داشته باشد رئیسجمهور بعدی نمیتواند شرایط را تغییر بدهد و باید در همین مسیر حرکت کند.ایران کشوری است که ازنظر انزوای بینالمللی مانند کره شمالی نخواهد شد اما این نکته را نیز باید در نظر داشته باشیم که ازنظر روابط تجاری با جهان و توسعه نیز مانند کره جنوبی نخواهیم شد.واقعیت این است که رویکرد ایران در عرصه بینالمللی سبب به وجود آمدن وضعیت اقتصادی نامناسب برای مردم شده است. بسیاری از سیاستهایی که درگذشته در عرصه بینالمللی اتخاذ میشد در این زمینه تأثیرگذار بوده است.درنتیجه بین این رویکرد در عرصه بینالمللی و وضعیت اقتصادی مردم ارتباط معنادار وجود دارد.وقتیکه تجارت ایران با کشورهای دیگر وجود نداشته باشد و رابطه بانکی با کشورهای جهان با چالش مواجه باشد نمیتوان نسبت به بهبود وضعیت اقتصادی مردم خوشبین بود باید منتظر ماند که دولت جدیدی که در ایران روی کار خواهد آمد چه دیدگاهی نسبت به موضوعات ایران در عرصه سیاست خارجی و بهخصوص آمریکا خواهد داشت. اگر ایران نیاز به رفع تحریمهای آمریکا دارد باید این موضوع را بپذیرد که این رویکرد بدون پیششرط نخواهد بود و طرف مقابل شروطی دارد.اگر ما به دنبال مذاکره نباشیم در عمل معنایش این است که تحریم ادامه پیدا کند و فشار به کشور و مردم ادامه داشته باشد.البته عدهای بر این باورند که ما به تحریمها عادت کردهایم و اشکالی ندارد تحریمها ادامه پیدا کند. این دیدگاه صحیح نیست و پیامدهای منفی برای کشور به همراه خواهد داشت.بنابراین همه باید عزممان را جزم کنیم تا تحریمها برداشته شود.