گروه بین الملل: سفر هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه به تهران، در شرایطی انجام شد که منطقه غرب آسیا با بحرانهای متعدد و تحولات سریع روبهروست. این سفر نه تنها در آستانه نشست رسمی سران دو کشور در بهمنماه صورت گرفت، بلکه بهنوعی زمینهسازی برای دیدار احتمالی رجب طیب اردوغان با مقامات عالی ایران محسوب میشود. پرسش اصلی این است که فیدان با چه دستور کاری وارد تهران شد و چه موضوعاتی در صدر مذاکرات قرار گرفت؟
اقتصاد؛ ستون اصلی روابط
ترکیه یکی از مهمترین شرکای اقتصادی ایران است. مسیرهای تجاری و تأمین کالاهای اساسی ایران تا حد زیادی به آنکارا وابسته است. در شرایط تحریمی، این جایگاه بیش از پیش برجسته میشود. ایران و ترکیه سالهاست هدفگذاری کردهاند سطح مبادلات خود را به 30 میلیارد دلار برسانند؛ هدفی که تحقق آن نیازمند برنامهریزی جدی دولتها و بخش خصوصی است. گردشگری نیز یکی از پیوندهای مهم میان دو ملت است؛ سالانه صدها هزار ایرانی به ترکیه سفر میکنند و بخش عمدهای از خرید و تفریح خود را در این کشور انجام میدهند. این روابط مردمی، پشتوانهای برای همکاریهای اقتصادی رسمی به شمار میرود.
سیاست و امنیت؛ همگرایی و تضاد
در حوزه سیاسی و امنیتی، ایران و ترکیه تجربه همکاریهای متعددی دارند؛ از سوریه پیش از سقوط حکومت بشار اسد گرفته تا عراق و موضعگیریهای مشترک علیه رژیم صهیونیستی. این همگرایی موجب شده دو کشور در برخی روندهای منطقهای، بهویژه درباره غزه، هماهنگی بیشتری داشته باشند. دیدارهای فیدان با وزیر خارجه ایران، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس مجلس نیز در همین چارچوب اهمیت پیدا میکند. منطقه درگیر آشوبهای گسترده است و هرگونه هماهنگی میان تهران و آنکارا میتواند بر معادلات اثرگذار باشد.
سوریه؛ محور حساس مذاکرات
یکی از مهمترین محورهای سفر فیدان به تهران، موضوع سوریه بود. ایران پس از تغییرات عمیق در این کشور بخشی از نفوذ سابق خود را از دست داده، اما این به معنای پایان نقش منطقهای ایران نیست. ترکیه نیز در سوریه اهداف خاص خود را دنبال میکند؛ گاه همسو با ایران و گاه در تضاد.مرنضی مکی کارشناس بین الملل معتقد است سوریه قطعاً در صدر گفتوگوهای فیدان با مقامات جمهوری اسلامی قرار داشته است. وضعیت ناپایدار این کشور هر لحظه میتواند به بحران تازهای تبدیل شود و همین امر ضرورت هماهنگی میان تهران و آنکارا را دوچندان میکند.
قفقاز و عراق؛ نگرانیهای مشترک
ترکیه در قفقاز همکاری نزدیکی با جمهوری آذربایجان دارد، در حالی که ایران نیز در این منطقه منافع و حساسیتهای خاص خود را دنبال میکند. در عراق، هر دو کشور نگرانیهای امنیتی مشترکی دارند؛ از حضور گروههای مسلح گرفته تا تحولات سیاسی داخلی. این اشتراکات امنیتی باعث شده تهران و آنکارا ناگزیر باشند در برخی پروندهها هماهنگی کنند، حتی اگر در دیگر حوزهها اختلاف نظر داشته باشند.
میانجیگری میان ایران و آمریکا؟
یکی از پرسشهای مطرح درباره سفر فیدان، احتمال نقشآفرینی ترکیه بهعنوان میانجی میان ایران و آمریکا بود. روابط ایران با غرب در شرایط پرتنشی قرار دارد و فعال شدن مکانیسم ماشه فشار مضاعفی از سوی واشنگتن ایجاد کرده است. در چنین فضایی، هر کشوری که بتواند در کاهش تنشها نقش ایفا کند، برای ایران یک فرصت محسوب میشود. ترکیه پیشتر نیز در مذاکرات هستهای ایران نقش میانجی داشته است؛ نمونه بارز آن توافق سهجانبه ایران، ترکیه و برزیل برای انتقال سوخت هستهای بود. همچنین دو دور مذاکرات معاونان وزرای خارجه ایران و آمریکا در استانبول برگزار شد. امروز نیز آنکارا بهدلیل روابط نسبتاً بهتر اردوغان با غرب، انگیزه دارد بار دیگر چنین نقشی را امتحان کند. هرچند شرایط فعلی امید چندانی به میانجیگری مؤثر نمیدهد، اما ترکیه تلاش میکند از همین وضعیت بهرهبرداری کند.
فرصتها و محدودیتها
در کنار فرصتهای همکاری، محدودیتهایی نیز وجود دارد. ترکیه عضو ناتو است و پیوندهای سیاسی و اقتصادی عمیقی با غرب دارد. پس از فعال شدن مکانیسم ماشه، آنکارا 20 نهاد و فرد ایرانی را در فهرست تحریمهای خود قرار داد و داراییهای آنان را مسدود کرد. این اقدام نشان میدهد روابط ایران و ترکیه هرچند گسترده است، اما تحت فشارهای خارجی محدودیتهای جدی دارد. با این حال، دو کشور همچنان میتوانند سطح مبادلات خود را افزایش دهند، به شرط آنکه دستور کار مشخص و ابتکارعملهای تازهای در روابط تعریف شود. سفر هاکان فیدان به تهران را باید بخشی از تلاش ترکیه برای تنظیم روابط خود با ایران در شرایطی دانست که منطقه با بحرانهای پیچیده روبهروست. از اقتصاد و امنیت گرفته تا سوریه و میانجیگری احتمالی میان ایران و آمریکا، همه این محورها نشان میدهد روابط تهران-آنکارا ترکیبی از فرصتها و محدودیتهاست. آینده این روابط به میزان ابتکار عمل دو کشور و تواناییشان در مدیریت تضادها بستگی دارد.